تبیان، دستیار زندگی
مطابق آیات قرآن، فراموش کردن خدا و توجه نکردن به احکام و دستوراتی که پروردگار عالم برای سعادت انسان مقرر کرده است، زمینه واگذاری انسان ها به خود را فراهم می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محروم شدن از عنایات خاص خدا!!

مطابق آیات قرآن، فراموش کردن خدا و توجه نکردن به احکام و دستوراتی که پروردگار عالم برای سعادت انسان مقرر کرده است، زمینه واگذاری انسان ها به خود را فراهم می کند.

فرآوری: آمنه اسفندیاری-بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
خدایا پناهم باش

همه ما بخوبی می دانیم که خداوند متعال هم مهربان و رئوف است و هم علم و بصیر و ناظر. پس چرا گاهی می شنویم که برخی می گویند خدا ما را رها کرده و به خودمان وا گذاشته است؟ آیا این حرف ریشه ی قرآنی هم دارد؟
خداوند متعال در قرآن می فرماید: " نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ"؛ [1] خدا را فراموش کردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش کرد . از امام رضا (علیه السلام) پرسیدند، چطور چنین چیزی ممکن است! حضرت فرمود: خدا فراموش نمی کند، خدا سهو و نسیان ندارد، خدا علم مطلق است. فراموشی درباره خدا معنا ندارد. انسان نسبت به یک علم و دانشی که دارد غفلت می کند، آن دانش از یادش می رود. پس معنای سهو و نسیان درباره خدا چیست؟ حضرت می فرماید: معنایش این است که چون در دنیا خدا را فراموش کردند، خدا هم روز قیامت اینها را فراموش می کند؛ یعنی به اینها توجه نمی کند، از خیرات و برکات قیامت برخوردار نمی شوند. [2]       
به یک معنا می توان گفت که گاه انسان با انتخاب نادرست و غلط و کارهایی ناصوابی که انجام می دهد، زمینه موفقیت خود در عمل را از بین می برد یعنی اسباب و علل در آفرینش، مطابق و متناسب خواست و میل او پیش نمی رود و امدادهای غیبی که شامل حال یک بنده مطیع و نیکو می شود، به این بنده که به دستورات خدا عمل نکرده و بی توجه است، تعلق نمی گیرد.
در حقیقت معنای اصلی واگذاری انسان به خود، محروم شدن از عنایات خاص خداست، انسان به خودی خود، چیزی نیست و از خود چیزی ندارد و اگر مدد خدا نباشد، نمی تواند قدم خیری بردارد؛ یکی از دعاهای اولیای خدا و خوبان درگاه او که همیشه به طور جدی از خدا خواسته و می خواهند آن است که خدایا! ما از خود چیزی نداریم و همواره نیازمند عنایت تو هستیم.

دو نکته مهم:

پس معنای سهو و نسیان درباره خدا چیست؟ حضرت می فرماید: معنایش این است که چون در دنیا خدا را فراموش کردند، خدا هم روز قیامت اینها را فراموش می کند؛ یعنی به اینها توجه نمی کند، از خیرات و برکات قیامت برخوردار نمی شوند.

1ـ وقتی از قیامت  صحبت می شود، ممکن است در ذهن ما این گونه تصور شود که قیامت یک حادثه ای است که در آینده تاریخ اتفاق می افتد و مربوط به امروز ما نیست. این مطلب به یک معنا درست است، ولی به یک معنا صحیح نیست. به یک معنایی قیامت باطن دنیا است و قیامت ما همین الآن برپا است؛ زیرا آنچه که ما انجام می دهیم باطنش همین الآن است. بنابراین، اگر انسانی نسبت به خداوند غفلت پیدا کرد، این غفلت به مرور زمان پیدا می شود. انسان یک دفعه منحرف نمی شود. –البته ممکن است یک نفر استثنا باشد- آهسته آهسته از حق فاصله می گیرد سپس خیلی دور می شود. پس، اگر گفته می شود که انسان باید در هر لحظه سعی کند به خدا توجه پیدا کرده، و اگر (خدای ناکرده) غفلتی حاصل شد، جبران نماید، برای این است که زاویه زیاد نشود. انسان محل خطا و نسیان است. دائماً اشتباه می کند و یادش می رود. برای همین است که توبه تشریع شده است.   
2ـ توبه یک فعل و عمل مستمر است؛ یعنی پا به پای گناهی که انسان مرتکب می شود، توبه هم باید باشد. به تعبیر روایت که فرموده است گناهی را بدون توبه وا مگذارید؛ یعنی اگر انسان گرفتار گناه شد توبه کند، توبه یعنی چه؟ معنای توبه این است که من از آنچه که کرده ام پیشمانم و عزم دارم که دیگر آن را انجام ندهم. حال اگر دو باره پای انسان لغزید، دو باره توبه کند. هر بار که انسان توبه می کند باید سعی کند توبه واقعی باشد، نه توبه ظاهری و صوری. به تعبیر حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی (ره) جلوی خدا نمی شود بازی گری کرده و ادای توبه را در آورد. توبه باید توبه نصوح و واقعی باشد. توبه، مانع از فاصله انسان با خدا می شود، اما اگر انسان کم کم زاویه و فاصله گرفت، به جایی می رسد که خدا را فراموش می کند و از او غافل می شود. و احساس نیاز به خدا نمی کند. این که انسان احساس نیاز به خدا نمی کند، در حقیقت متوجه نیست که تمام وجودش عین نیاز به خدا است: " یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید ". [3]     همه وجود ما عین فقر به خدا است. انسان آن قدر ضعیف است که کوچک ترین چیز او را از پا در می آورد. در تاریخ آمده است که یک پشه داخل بینی نمرود می شود و نمرود با آن همه قدرت را از بین می برد. این دلیل بر ضعف انسان است. بلی انسان می تواند از خدا غافل شود و اساساً خدا را فراموش کند. آن کس که خدا را فراموش کند، خدا هم او را فراموش می کند و همین فراموشی بزرگ ترین عذاب الاهی است. حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی (ره) در این باره می فرمود: اگر ما یک لحظه به حال خودمان رها شویم معلوم نیست از بدترین آدم ها بهتر باشیم؛ یعنی اگر ما خوبیم و خوبی هایی داریم، در پرتو حفظ و تفضل الاهی است که خدا داده است، اگر خدا ما را لحظه ای به خودمان وانهد، ما می افتیم.

خلاصه سخن اینکه:

مطابق آیات قرآن، فراموش کردن خدا و توجه نکردن به احکام و دستوراتی که پروردگار عالم برای سعادت انسان مقرر کرده است، زمینه واگذاری انسان ها به خود را فراهم می کند.

 پی نوشتها: 
[1]     توبه، 67 
[2]  مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 4، ص 64 
[3]     فاطر، 15


منابع:
سایت اسلام کوئیست
بحارالانوار ج 4
سایت خبری شبستان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.