تبیان، دستیار زندگی
تاریخ جایگاهى است كه هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب كنیم در اختیار ما مى گذارد، گـو ایـنكه آزمایشگاهى است كه آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن مـیـان پـرچـم نـجات انسان را كسانى به دوش كشیده اند كه مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیندگان درباره مدیران امروز ما چه می گویند؟!

تاریخ جایگاهى است كه هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب كنیم در اختیار ما مى گذارد، گواینكه آزمایشگاهى است كه آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را كسانى به دوش كشیده اند كه مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
نهج البلاغه

تاریخ آزمایشگاه است

همانگونه كه انسان در بدو زندگانى خویش از والدین خویش الگو گرفته و شخصیت خویش را بر اساس آن تنظیم كرده و رشد مى دهد، همواره آیندگان چشم به گذشتگان دوخته و اسوه هاى خویش را در میان آنان (آگاهانه یا ناخودآگاه ) انتخاب و در پرتو سیماى گذشتگان شخصیت فردى و اجتماعى خویش را مى سازند. این تاثیرات در تجزیه و تحلیل شخصیت هاى بزرگ بخوبى مشهود و ملموس است، بگونه اى كه شخصیت هاى گذشته در حیات آنان نمود عینى دارد. در زندگى روزمره ى مردم نیز اسوه ها، سیرت ها، خاطرات گذشته بطور مستمر عمل مى كند، بطورى كه مى توان ادعا نمود در اكثر گزینش ها و موضع گیری هاى فردى و اجتماعى نقش دارند. مسلم است كه هر چه این الگوها و اساطیر متعالى تر و صالح تر بوده باشند، تاثیرات سازنده ترى در فرد و جامعه دارند.

مقوله قضاوت تاریخی باید در پیشاپیش عملكرد زمامداران مدیران قرار گیرد. تا آنها سعى نمایند بگونه اى اعمال و حركات خود را جلوه دهند كه مورد ملامت قضاوت بد آیندگان قرار نگیرند.

تاریخ جایگاهى است كه هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب كنیم در اختیار ما مى گذارد، گو اینكه آزمایشگاهى است كه آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است ولى در آن میان پرچم نجات انسان را كسانى به دوش كشیده اند كه مرتبط با مبدا آفرینش بوده وجودشان سیره و الگو براى تاریخ گشته است . اعمال گذشته مدیران هرجامعه نیز آئینه ى تمام نماى شخصیت آنان و جامعه آنان است. بنابراین آیندگان به مدیران امروز توجه خواهند نمود . تاریخ تنها وسیله ى ارزیابى در دست آیندگان است.

امام علی علیه السلام به گذشته استناد می کند

بر همین اساس، امام علی علیه السلام در گفتارهاى متعدد به سوابق خود در قبال اسلام و نقاط ضعف گذشته ى مخالفین خود اشاره مى نمایند. آن حضرت صحت راه خودش را مستند به گذشته خویش و غلط بودن مسیر دشمنان خود را به خاطر تدوام راه گذشته ى ایشان مى شمارد. در نامه اى به معاویه مى نویسند:

«اى معاویه! كى لیاقت سیاستمدارى مردم و زمامدارى مسلمین را داشته اى؟ بدون داشتن سابقه نیك و بدون داشتن فضیلت و شرف روشنى؟! به خدا پناه مى برم از ملازمت پیشینه هاى شقاوت بار و ترا بر حذر مى دارم كه ادامه دهنده آمال گمراه كننده قبل باشى و شیوه اى دو چهره را در پیش گیرى»

در این نامه ضمن روشن شدن این نكته كه سیاستمداران اجتماع باید از میان صاحبان فضیلت و شرافت انتخاب شوند، این ابهام را كه فضیلت هر كس را از كجا مى توان درك كرد؟ روشن مى نمایند كه راه سنجش آن همان ارزیابى سابقه و گذشته ى افراد است كه باید ملاك و میزان قضاوت قرار گیرد.

تاریخ جایگاهى است كه هر نوع سرمشق و الگو را از آن طلب كنیم در اختیار ما مى گذارد، گو اینكه آزمایشگاهى است كه آدمیت به انحاء گوناگون در آن آزمایش گزیده است.

طبق این بینش عوض كردن چهره در شرائط مختلف نباید معیار انتخاب سیاستمداران و به سادگى مورد قبول واقع شود، زیرا شخصیت آنها ملازم اعمال شقاوت بار گذشته ى آنان است و دوران حیات هر كس (یا هر جامعه) به منزله شكل بندى شخصیت اوست.

سخن پایانی

مقوله قضاوت تاریخی باید در پیشاپیش عملكرد زمامداران مدیران قرار گیرد. تا آنها سعى نمایند بگونه اى اعمال و حركات خود را جلوه دهند كه مورد ملامت قضاوت بد آیندگان قرار نگیرند. اگر چه این قضاوتها در آینده انجام مى گیرد ولى ارزش فطرى و اخلاقى آن آنچنان زیاد است كه به عنوان یك انگیزه در مواضع امروزى سیاستمداران اثر مى كند. على علیه السلام این مقوله را ارزشمند دانسته تا جائیكه قضاوت عمومى بر عملكرد یك حكومت را قضاوت الهى دانسته كه بر زبان مردم جارى مى گردد.

«اى مالك! بدان كه تو را به سرزمینى روانه مى كنم كه قبل از تو حكومتهاى عدل و ستم بر آن سرزمین حكومت كرده اند. مردم آن سرزمین نیز با همان نگاه كه تو به حكومتهاى گذشته مى نگرى به دولت تو مى نگرند. راجع به تو همان مى گویند كه تو راجع به حكومتهاى قبل مى گوئى، پس به سخنان و قضاوتیكه خداوند بزبان بندگانش جارى مى فرماید، مى توان به نیكوكاران پى برده آنان را شناخت. پس باید بهترین اندوخته تو عملكرد شایسته تو باشد.»

از این گفتار بر مى آید كه:

- قضاوت عمومى را نباید ناچیز شمرد و باید آن را یك اصل دانست.

- قضاوت عمومى (و تاریخى) بر حكومتها از ناحیه خداست كه بر زبان مردم جارى مى گردد.

و بالاخره قضاوت بر اعمال دولتها بدون وقفه در میان امتها و جوامع وجود دارد. بنابراین باید حاکم و رهبر جامعه با اعمال شایسته به جرگه حكومتهاى عادل پیوسته تا موجبات قضاوت مثبت و خوب آیندگان را فراهم سازد.


منابع:
- نهج البلاغه؛ نامه 53 و 10
- ارزش تاریخ در نهج البلاغه، عباس نصر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.