تبیان، دستیار زندگی
على علیه السلام دوران نوجوانى را از سه جهت بسیار حسّاس بیان مى کند: اوّل اینکه قلب نوجوان مانند زمین، خالى و مساعد است که هرچه در آن بکارى همان درو مى کنى و دوم اینکه دوران نوجوانى را زودگ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کدام قلب، مستعد شکوفایی است؟

على علیه السلام دوران نوجوانى را از سه جهت بسیار حسّاس بیان مى کند: اوّل اینکه قلب نوجوان مانند زمین، خالى و مساعد است که هرچه در آن بکارى همان درو مى کنى. دوم اینکه دوران نوجوانى را زودگذر مى داند. سوم اینکه شیطان در این زمان به نوجوان زیاد روى مى آورد.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
قلب مستعد

نوجوان و عبادت

كودك و نوجوان با قلب پاك، فطرت سالم، روحیه الگوپذیرى و تقلید، و انعطاف پذیرى در تربیت ، به دین گرایش داشته و تقصیر بسیار اندكى از علل بى توجهى به باورها و اعمال دینى خاصه نماز را به خود مربوط مى سازد. درحالى كه والدین ، جامعه و مدرسه به دلیل داشتن نقش كلیدى در ترغیب یا دورى و غفلت آنان نسبت به عبادت مسو ولیت بیشترى دارند. «عبادت» مهم ترین بخش اصول اسلام مى باشد و در نهج البلاغه به عبادت توجّه زیادی شده است. عبادت به غیر از آثار اخروی اثرات دنیوى بسیارى دارد که از جمله آن آرامش روانى و سلامت نفس مى باشد. على علیه السلام مى فرماید: «در تمام امور زندگى خود، خداوند را اطاعت کن؛ زیرا اطاعت از خداوند، بر هر کارى مقدّم است. نفس خود را به سوى عبادت بکشان و با آن مدارا کن.»

مهم ترین ارکان عبادت

از مهم ترین ارکان عبادت، نماز و روزه و عمل به قرآن مى باشد. على علیه السلام توجّه به نماز و روزه و خواندن قرآن را گوشزد فرموده، از جمله:

«از دوستى با افرادى که ضعیف العقل و بدعمل هستند، بپرهیز؛ زیرا انسان را با دوستش مى شناسند.»

«نماز، گناهان انسان را مى ریزد»، «بهترین وسیله نزدیکى به خداوند، روزه ماه مبارک رمضان است» و «حقّ فرزند بر پدر این است که نام نیکویى براى او انتخاب کند، اخلاق و ادب به او بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد».

نوجوان و الگوپذیرى

«الگوها» در تربیت، تأثیر بسیار زیادى دارد .حضرت على علیه السلام ، که دوران کودکى و نوجوانى را در کنار پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله گذراند و رفتار او را براى خود الگو قرار داد ؛ مى فرماید:

«پیامبر صلى الله علیه و آله مرا از دوران کودکى تحت تربیت خود گرفتند و هر روز یک اخلاق نیکو را به من تعلیم و دستور مى دادند.»

افرادى که در سمت مربّى و معلّم نوجوان مى باشند، الگوى مناسب در تربیت اند و نوجوان آداب زندگى را غالباً از اطرافیان - به ویژه مربّیان - فرا مى گیرد. پس لازم است آنها خود را با الگوى برتر (پیامبر و معصومین علیهم السلام) تطبیق نمایند و نفس خود را اصلاح سازند، و عملاً به تربیت نسل جدید بپردازند. على علیه السلام مى فرماید: «هر کس که خودش را در منصب رهبرى مردم قرار دهد، لازم است قبل از تعلیم دیگران، نفس خودش را اصلاح کند.»

نوجوان و دوست یابى

نوجوان به داشتن «دوست» احساس نیاز مى کند و از این رو باید او را در انتخاب دوست یارى نمود. دوست به حدّى در یک نوجوان تأثیر دارد که او خود را همرنگ دوستش مى کند و حتّى از لباس، رفتار و کلام او تقلید مى نماید.

امام على علیه السلام در نهج البلاغه به یافتن «دوستان خوب» اشاره مى فرماید و تأکید دارد که: دوستان را ابتدا مورد آزمایش و امتحان قرار دهید و وقتى دوستى را خوب یافتید، او را از دست ندهید. امام علیه السلام مى فرماید: «عاجزترین مردم کسى است که از به دست آوردن دوست، ناتوان باشد و از او عاجزتر کسى است که دوستانِ به دست آورده را ترک گوید.»

كودك و نوجوان با قلب پاك، فطرت سالم، روحیه الگوپذیرى و تقلید، و انعطاف پذیرى در تربیت ، به دین گرایش داشته و تقصیر بسیار اندكى از علل بى توجهى به باورها و اعمال دینى خاصه نماز را به خود مربوط مى سازد.

امام به پیروان خود گوشزد مى فرماید: «از دوستى با افرادى که ضعیف العقل و بدعمل هستند، بپرهیز؛ زیرا انسان را با دوستش مى شناسند.» و یا مى فرماید: «از رفاقت با کسانى که افکار و ظاهر اعمالشان ناپسندیده است، برحذر باش؛ چرا که آدمى به رویّه و روش رفیقش خو مى گیرد و به افکار و اعمال او معتاد مى شود».

حرف آخر: دوری از گناه!

على علیه السلام دوران نوجوانى را از سه جهت بسیار حسّاس بیان مى کند:

اوّل اینکه قلب نوجوان مانند زمین، خالى و مساعد است که هرچه در آن بکارى همان درو مى کنى: «انّما قلب الحدث کالأرض الخالیة مهما اُلقى فیها من کلّ شى ء قبلته».

دوم اینکه دوران نوجوانى را زودگذر مى داند و گوشزد مى فرماید سریعاً آن را دریابید: «بادر شبابک قبل هرمک و صحتک قبل سقمک».

سوم اینکه شیطان در این زمان به نوجوان زیاد روى مى آورد و لازم است براى آن پناهگاه خوبى در نظر گرفت که بهترین پناهگاه، قرآن کریم، ائمه علیهم السلام و ادعیه مى باشد و گرنه، گناه انسان را در دنیا و آخرت رسوا مى سازد و برکت را از مال او برمى دارد و ناراحتى هاى روانى را نصیبش مى سازد.

از نظر على علیه السلام هر گناهى در زندگى، آثار سوئى دارد، مثلاً: دروغ، ایمان را از انسان دور مى کند؛ فحش و بدزبانى، زهد را دور مى سازد و سخن چینى، رابطه دوستى را از بین مى برد.


منابع:
- نهج البلاغه؛ نامه 69. خطبه 199. 110 . 234. 86. حکمت 12، 399، 73، 239.
- شرح غررالحکم، ج 3، ص 90، ص 249.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.