تبیان، دستیار زندگی
کسانی که دو سال بعد از جنگ بدنیا آمده اند امسال وارد دانشگاه شده اند و عمده جمعیت کشور کسانی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عبور از "جنگ یک وجبی"
دفاع مقدس

نگاهی به خاکریزهای دفاع مقدس امروز (قسمت اول)

1. بیست سال از پایان جنگ گذشته است.

کسانی که دو سال بعد از جنگ بدنیا آمده اند امسال وارد دانشگاه شده اند و عمده جمعیت کشور کسانی هستند که بعد از والفجر 8 بدنیا آمده اند.

2. حداقل دویست و پنجاه هزار شهید جان خود را در دفاع مقدس فدا کردند.

اگر نه برای هر شهید که برای هر ده شهید کتابی منتشر شده بود بیست و پنج هزار عنوان کتاب بخش کوچکی از کتابخانه های جنگ (که هنوز وجود خارجی ندارد) را در سراسر کشور پر می کرد.

علاوه کنید به آن خاطرات ده ها هزار جانباز، ده ها هزار آزاده و صدها هزار رزمنده را و باز علاوه کنید به میلیون ها نفر اعضای خانواده های آنها و دیگرانی که در پشت جبهه بودند. اگر قرار بود نه برای هر نفر یا حتی ده نفر که برای هر صد نفر آنها یک کتاب مختصر منتشر شود ... آخرین آمار مجموعه کتب منتشره در طی بیست و هشت سال گذشته راجع به دفاع مقدس حدوداً 6500 عنوان است!

چه بخش هایی از زندگی شهدا را به یاد بیاوریم؟

3. دفتر هنر و ادبیات مقاومت که جمعی از مخلص ترین و تواناترین فعالان فرهنگی دفاع مقدس را در خود جای داده است پس از بیست سال تلاش نزدیک به 700 عنوان کتاب در این حوزه منتشر کرده است و اگر بسیاری از دیگر دستگاه های متصدی و مدعی را (که نه اخلاص شان به اندازه ی بچه های دفتر است و نه توان شان)؛ در نظر آوریم چشم انداز بیست سال آینده چه خواهد بود؟ آیا امید هست که چهل سال پس از پایان جنگ یک دهم آنچه راجع به دفاع مقدس شدنی است صورت تحقق یابد؟

علاوه کنید به این کاهش و فرسایش تصاعدی منابع را.

4. اینها که گفتیم فقط در حوزه کتاب بود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

سنگر

5. آیا وقت آن نرسیده است (یا نگذشته است؟!) که نهضتی فراگیر برای ذخیره و استحصال گنج جنگ آغاز شود؟ آیا هزاران مسجد و مدرسه ای که هر کدام دهها شهید در خود پرورده اند نباید دفترهای ادبیات هنر مقاومت خاص خود را داشته باشند و میلیون ها تصویر و خاطره دفاع مقدس را از خط مقدم تا گستره عظیم و رنگارنگ دفاع در پشت جبهه با به کارگیری همه ابزارهای ثبت و ضبط که اکنون دیگر در انحصار قشر و گروه و طبقه خاصی نیست، ماندگار کنند؟

بیست سال بعد از پایان جنگ به انتظار که نشسته ایم؟

این سوال را از خود بپرسیم. بارها و بارها.

1. چه موقع شهدا را به یاد بیاوریم؟

در هفته دفاع مقدس یا سالگرد فتح خرمشهر یا هنگام برگزاری کنگره سرداران یا ...؟

در اردوهای راهیان نور؟

موقع زیارت عاشورا؟

هنگامی که بی حجاب ها را در خیابان ها می بینیم؟

بر سر مزارشان در بهشت زهرا یا ...؟

موقعی که عکس هاشان را در قاب یا بر دیوار خیابانی می بینیم؟

یا هنگامی که اخبار مفاسد اقتصادی یا خط فقر را می شنویم؟

2. چه بخش هایی از زندگی شهدا را به یاد بیاوریم؟

لحظات عروج؟ تشییع جنازه؟ شب عملیات؟ زندگی در جبهه؟ زندگی در پشت جبهه؟ هنگام نماز؟ رفتار با خانواده؟ رفتار سیاسی؟ رفتار اجتماعی؟

آیا شهدا فقط هنگام کشته شدن شهید بودند؟ یا فقط در خط مقدم؟

ادامه دارد

منبع:مجله راه