تبیان، دستیار زندگی
تحولات مناطق شمالی افغانستان تاکید می کند که این کشور و کشورهای آسیای مرکزی که دارای مرز مشترک با افغانستان هستند، نباید بیش از این خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده بگیرند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید

تحولات مناطق شمالی افغانستان تاکید می کند که این کشور و کشورهای آسیای مرکزی که دارای مرز مشترک با افغانستان هستند، نباید بیش از این خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده بگیرند.

 بخش سیاست تبیان

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید

«محمد وزیری»، ژنرال افغان که هدایت نبرد این کشور با گروه تروریستی تکفیری «داعش» را برعهده دارد، می گوید: داعش بعد از حمله به نیروهای ارتش، مهمات آن ها را غارت نمی کند و این نشانه آن است که جنگجویان داعش منابع مالی خوبی دارند.
ژنرال وزیری افزود: «آن ها پول زیادی دارند. این پول را چه کسی به آن ها می دهد؟ آن ها این پول را چگونه به دست می آورند؟ من نمی دانم».
ژنرال «جان نیکولسون»، فرمانده ارشد نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان نیز در سخنانی گفت: اگرچه حملات آمریکا باعث شد، اراضی تحت تسلط داعش در استان ننگرهار از 9 منطقه به 2 منطقه کاهش یابد، اما نمی دانیم، داعش به   همان بزرگی گذشته است؟ آیا از این کاهش قلمرو داعش باید دلگرم شویم یا این ظاهر امر است؟
شبه نظامیان داعش به ظاهر پیشروی چندانی در افغانستان نداشته اند. گمان می رود، داعش در افغانستان عمدتا متشکل از اعضای ناراضی سایر گروه های تروریستی از جمله طالبان باشد که اغلب در ننگرهار برای کنترل مناطق مختلف جنگیده اند.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید

وزیری و نیکولسون درباره حضور داعش در امتداد مرز پاکستان هشدار دادند. وزیری با تایید حضور داعش در مناطق کووت، آچین و ده بالا افزود: شبه نظامیان داعش در مناطق مرزی با پاکستان مراکز آموزشی و زاغه های مهمات در اختیار دارند و شمار آن ها به حدود 2 هزار نفر می رسد و مستمر در این مناطق تردد می کنند.
نیکولسون می گوید: عضوگیری داعش بین شبه نظامیان پاکستانی که اغلب اعضای طالبان هستند، در دو طرف مرز مشترک افغانستان و پاکستان نگران کننده است.
وضعیت کنونی «شاخه خراسان» داعش
همزمان با این سخنان «ضمیر کابلوف»، نماینده روسیه در امور افغانستان با تاکید بر لزوم بستن مرزهای جنوبی آسیای مرکزی با افغانستان بخاطر افزایش حوادث امنیتی در ماه های اخیر در مناطق شمالی افغانستان، گفت: اگر این اقدام صورت نگیرد، تشکیل یک شبه دولت در منطقه حائل بین شمال افغانستان و جنوب ازبکستان و تاجیکستان که بخشی از نیروهای آن، طالبان و جنبش اسلامی ازبکستان هستند، شبه محتمل است.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید


ادامه نظامیگری جنبش اسلامی ازبکستان در کنار طالبان، داشتن دفتر مرکزی در وزیرستان پاکستان، تصرف منطقه «عقبه» در جنوب افغانستان، استفاده از تنش بین افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی و فرسایش دولت ها و زیر سوال رفتن مشروعیت آن ها، مهمترین دلایل قدرت یافتن داعش و تلاش این گروه برای تاسیس خلافت در این منطقه است.
در این بین بیعت جنبش اسلامی ازبکستان با داعش، تبعیت از راهبرد این گروه در تصرف مناطق و برخورداری از حمایت فکری و تاکتیکی اظهارات فوق را تایید می کند.
افزون بر اینکه نباید حضور پررنگ اقوام تاجیک، ازبک و ترکمن در درگیری های شمال افغانستان را نادیده گرفت، بویژه حضور کم رنگ طالبان پشتون در مناطق شمالی موازنه قومی را به سود ازبک های تندرو تغییر خواهد داد و مناطق حائل میان افغانستان و آسیای مرکزی به سرزمینی تبدیل می شود که هم منویات طالبان برای تشکیل خلافت در مرزهای سرزمینی و هم هدف هواخواهان نظریه خلافت داعش در آسیای مرکزی را محقق خواهد کرد.
شاهد این مدعا، خبرهای متعدد درباره حضور نیروهای جنبش اسلامی ازبکستان و اتحادیه جهادی اسلامی در نبردهای قندوز، بلخ، پغمان، سمنگان، جوزجان، فاریاب، بدخشان و بادغیس است که دارای مرز مشترک با ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان هستند.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید


کشورهای منطقه در سال اخیر همواره خطر نفوذ داعش و افراط گرایی را گوشزد کرده اند و شواهد تاکید می کند، خطری جدی منطقه را تهدید می کند. افزایش درگیری ها، به همراه افزایش قوای شبه نظامیان بنیادگرا مسائلی نیست که آن را بزرگ نمایی خطر داعش و جریانات تندرو در مناطق مرزی افغانستان و آسیای مرکزی عنوان کرد.
آمارها نشان می دهد، شمال افغانستان که انتظار می رفت، از نقاط امن و با ثبات این کشور باشد، به منطقه دارای قابلیت انتقال بحران تبدیل شده است. این منطقه در سال 2013 شاهد 36 حمله، سال 2014 شاهد 41 حمله و سال 2015 بنابر اعلام گروه بین  المللی بحران شاهد حدود 50 حمله بود.
نکته مهم در این حملات استفاده از زنان انتحاری ازبکی بویژه در حمله به نظامیان آمریکایی در دره پنجشیر است. همچنین حمله به قندوز و تصرف آن سنبله گذشته حکایت از گسترش دامنه نبردها و انتقال بحران به مناطق همجوار دارد.
آنچه بر نگرانی ها افزوده، اظهارات «خالق نظراف»، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک تاجیکستان است، وی می گوید: در نقشه جدید خلافت داعش تاجیکستان یکی از نواحی قلمرو این خلافت پیش بینی شده است.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید


پیاده نظام خلافت در مرزهای آسیای مرکزی و افغانستان
مسئله بنیادگرایی در آسیای مرکزی طی 25 سال گذشته سیر تکاملی و رو به رشدی داشته و موجب شده، گروه های افراط گرای ضعیف و کوچک در کشورهای استقلال یافته پس از فروپاشی شوروی، به گروه های پیچیده و قدرتمند تبدیل شوند که با بهره گیری از قدرت انعطاف پذیری و ارتباط با سایر گروه های افراطی، صلح و امنیت منطقه را به خطر بیاندازند.
جنبش اسلامی و اتحادیه جهاد اسلامی ازبکستان از جمله این گروه ها هستند که قدرت نقش آفرینی در بالاترین سطح جهت تشکیل شبه دولت مورد نظرشان را داشته باشند.
اعضای این گروه ها علاوه بر ازبک ها، تاجیک ها و ترکمن های آسیای مرکزی، افغانستانی، پاکستانی، ایگوری و ترک  هستند و برآورد شده، جنبش اسلامی که از معروفیت بیشتری در منطقه برخوردار است، دارای 2 هزار تا 2500 شبه نظامی و اتحادیه جهادی اسلامی 100 تا 500 شبه نظامی باشد.
تمرکز این دو گروه در منطقه سوق الجیشی وزیرستان شمالی (جنبش اسلامی ازبکستان در میرام شاه و اتحادیه جهادی اسلامی در میرعلی) است که به امن ترین منظقه برای گروه های تندرو معروف است.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید


 اهمیت دیگر وزیرستان شمالی در نقطه تلاقی این گروه هاست و آن را به مرکز همکاری  گسترده و پیشرفته اطلاعاتی، انسانی و مالی آنها تبدیل کرده است. رهبر معنوی این گروه ها «شورای کویته» است که نقش هماهنگ کننده را نیز دارد.

فرصت سازی منطقه برای تشکیل خلافت
بنابر اعلام گروه بین المللی بحران در سال 2014 ظرف 3 سال آینده شاهد قدرت گیری بیشتر گروه های بنیادگرای آسیای مرکزی و تاثیرگذاری آنها بر مسائل کلان امنیت منطقه خواهیم بود.
خروج نظامیان آمریکایی یا عدم مبارزه جدی آنها و ضعیف نیروهای دولتی در مقابله با طالبان، موجب قدرت گیری و تصرف مناطق بیشتر توسط این گروه و تضعیف دولت مرکزی خواهد شد.
این شرایط فرصت خوبی برای جنبش اسلامی و اتحادیه جهادی اسلامی ازبکستان، مهمترین متحدان طالبان ایجاد می کند تا با نام طالبان و عدم حضور طالبان پشتون، عناصر بیشتری جذب کرده، توان انسانی خود را بالا ببرند، بویژه عناصر تکفیری ازبک بدلیل قرابت قومی، نفوذ زیادی در مناطق شمالی افغانستان دارند.
شاهدان محلی می گویند، این دو گروه عملا به جناح ازبک طالبان در شمال افغانستان تبدیل شده  و خطر آنها اکنون تنها افغانستان را دربرنمی گیرد، بلکه به کشورهای آسیای مرکزی، چین و روسیه رسیده است.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید

انسجام و ارتباطات گسترده و روز افزون گروه های افراطی منطقه مقابل تشتت و دودستگی جنگ سالاران و رهبران قومی شمال افغانستان و ضعف دولت افغانستان مرکزی راه را جهت تشکیل خلافت در مناطق مرزی بین افغانستان و آسیای مرکزی هموار خواهد کرد.
منابع محلی با اشاره به افزایش اتحاد و انسجام گروه های تندرو در شمال تاکید می کنند: اکنون اتحادی راهبردی بین گروه های تندرو ازبک، تحریک طالبان پاکستان، شبکه حقانی و داعش ایجاد شده است.
عدم ظهور رهبری کاریزما از زمان ترور «برهان الدین ربانی» در سال 2011 که بازتابی منفی بر اتحاد اقوام شمالی گذاشته و عدم موفقیت ژنرال دوستم در ایجاد اتحادی راهبردی بین گروه  های قومی منطقه، بحران در شمال را تشدید کرده است.
ناتوانی کشورهای آسیای مرکزی در مواجهه با خطر
در تحلیل خطر تشکیل خلافت در شمال افغانستان نمی توان شرایط کشورهای آسیای مرکزی بر قدرت گیری جریان های افراطی در منطقه را نادیده گرفت.
اختلالات ساختاری و شکاف های سیاسی و امنیتی در کشورهای آسیای مرکزی تاثیر بسزایی بر رشد جریان های تندرو داشته است، مثلا قزاقستان علیرغم پیشرفت اقتصادی نتوانسته بر گرایشات رادیکالی در غرب این کشور فائق آید و نماد این ناکامی حضور 500 قزاق تندرو در سوریه است.
همچنین منطقه فرغانه در ازبکستان به خاستگاه گروه های تندرو معروف است که مهمترین هدفشان سرنگونی دولت مرکزی است، آنچه خطر این گروه ها را تشدید می کند، برخورد قهری با آنان است، وضعیت مشابهی که در قرقیزستان و تاجیکستان هم مشاهده می شود.

خطر داعش در شمال افغانستان را نادیده نگیرید

شرایط جغرافیایی را هم نباید نادیده گرفت، مرز نفوذپذیر بین افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی از عوامل مهم و آسیب پذیر است.
رودخانه پنجی، مرز آبی بین تاجیکستان و افغانستان راحتترین راه تردد تندروهاست. بافت سنی مناطق دو سوی مرز، یعنی دره فرغانه تاجیکستان و اقوام سنی  تاجیک و ازبک افغانستان به جز بدخشان شیعی بر آسیب پذیری منطقه افزوده است. سال 2013 شاهد 22 تلاش ناموفق تندروها برای نفوذ به افغانستان و بالژس بود، این رقم سال بعد به 43 مورد رسید تا در سال 2015 به درگیرهای مرزی متعدد بین ا تندروها و نیروهای دولتی منتهی شود.
در نهایت، رشد و قدرت گیری گروه های بنیادگرای آسیای مرکزی که اکنون در بستر تحولات شمال افغانستان قرار دارند، موجب شده تا مترصد فرصتی تازه جهد تکرار سناریو خلافت داعش که منطقه حایل در مرز عراق و سوریه را تصرف کرده و اعلام خلافت کرد، دست زنند.
همراهی طیفی از طالبان غیرپشتون، شامل اقوام تاجیک و ازبک تبار مناطق شمالی افغانستان به همراه حمایت های معنوی داعش، در کنار ضعف ساختاری کشورهای همجوار آسیای مرکزی، اکنون هشداری جدی برای مناطق همجوار در تکرار سناریوی داعش محسوب می گردد که اگر گروه های اسلامی بنیادگرای آسیای مرکزی تنها تهدید موجود نباشد، اما می تواند یکی از مهم ترین تهدیدهای موجود باشد و باید این تهدید از سوی دولت ها و کارشناسان مسائل راهبردی و امنیتی جدی تلقی شود.