تبیان، دستیار زندگی
سرچشمه تمام خوشبختی های افراد و جوامع، گام برداشتن آنها در مسیری الاهی بوده و آغاز بدبختی ها، زمانی است که آنان به جای خداپرستی، به خودپرستی رو آورده و به جای آخرت، دنیا را هدف اولیه خود قرار دهند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مبدأ بدبختی ما کجاست؟!

سرچشمه تمام خوشبختی های افراد و جوامع، گام برداشتن آنها در مسیری الاهی بوده و آغاز بدبختی ها، زمانی است که آنان به جای خداپرستی، به خودپرستی رو آورده و به جای آخرت، دنیا را هدف اولیه خود قرار دهند.

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
گل ، خوبی

برای سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت، عوامل و موضوعات زیادی وجود دارد که باید مراعات شود تا شخص بتواند به این خواسته دست یابد. در قرآن هم به برخی از آنها البته به صورت جداگانه و پراکنده اشاره شده است که می توان میانه روی در انفاق، نیکی کردن به کسی که بدی کرده، صبر و استقامت در کارها و هنگام بروز سختی ها و استغفار را نام برد.
در روایات نیز به عوامل زیادی اشاره شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: از عوامل خوشبختی مرد مسلمان این است که فرزندش مثل او باشد و همسر متدیّن زیبارو داشته باشد و از مَرکَب خوب و خانه وسیعی برخوردار باشد. (حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 77)
یا این روایت که فرمود: هرکس که این چهار صفت را داشته باشد، خدا او را در پناه خود قرار داده و وارد بهشت می کند: کسی که دارای اخلاق نیکویی باشد که با آن در بین مردم زندگی کند. به افراد رنج کشیده رحم کند. نسبت به پدر و مادرش مهربان باشد. و به بردگانش [زیردستانش] نیکی کند. (شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 225)
سرمنشا همه خوشبختی ها و بدبختی ها از نظر امام خمینی(ره) :

یکی از آموزه های اولیه اسلام، دلبسته نبودن به جهان مادی و زیر پا گذاشتن هوای نفس است. خداوند در قرآن بیان می فرماید: "همانا افرادی که به دیدار ما امیدی نداشته و به زندگی پست مادی راضی شده و به آن دل بستند و چشم از نشانه های روشن ما پوشیدند، یقیناً جایگاهشان آتشی است که خود برافروزنده آن بوده اند

امام خمینی (ره)، رهبری بودند که بیش از آن که به جلوه های پر زرق و برق جهان مادی توجه داشته باشند، در صدد پیشرفت معنوی جامعه خویش بودند و به همین دلیل بوده که در بیشتر سخنانشان، آنچه به عنوان عامل خوشبختی و بدبختی اعلام می شود، آن چیزی است که انسان را به خدا نزدیک و یا دور نماید.
ایشان در ارتباط با سعادت و خوشبختی اظهار می دارند: "چه سعادت مند و خوشبخت اند آنان که به دنیا و زخارف آن پشت پا زده و عمرى را به زهد و تقوا گذرانده و...".[1]و به همین دلیل، پیروی از رادمردانی که انسان را به سمت پروردگار هدایت می کنند را عاملی برای خوشبختی می دانند؛ زیرا: "انسان چون یک مجموعه اى است که احتیاج به همه چیز دارد، انبیا آمده اند که آن همه احتیاجات انسان را، هر چه احتیاج دارد انسان، براى انسان بیان کنند که انسان اگر عمل بکند به سعادت تمام مى رسد".[2] و در ادامه همین مسیر، عمل به دستورات قرآن را مایه خوشبخت شدن انسان ها در نظر می گیرند: "قرآن، اگر کتاب یک ملتى باشد، آن ملت سعادت مند مى شود. قرآن به بعض آیاتش اگر ما عمل کنیم، سعادت مند مى شویم".[3]
در طرف مقابل، به عقیده ایشان، دوری از آموزه های ثقلین (قرآن و عترت)، به عنوان مبدأ بدبختی انسان ها در نظر گرفته می شود: "بدبختى ملت ما آن وقتى است که ملت ما از قرآن جدا باشند، از احکام خدا جدا باشند، از امام زمان جدا باشند".[4]
می دانیم که یکی از آموزه های اولیه اسلام، دلبسته نبودن به جهان مادی و زیر پا گذاشتن هوای نفس است. خداوند در قرآن بیان می فرماید: "همانا افرادی که به دیدار ما امیدی نداشته و به زندگی پست مادی راضی شده و به آن دل بستند و چشم از نشانه های روشن ما پوشیدند، یقیناً جایگاهشان آتشی است که خود برافروزنده آن بوده اند".[5] و در جایی دیگر، خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) توصیه می فرماید: "و پیرو فردی نباش که قلب او را از یاد خود بازداشتیم و او به دنبال خواسته های مادی خود رفته و در مسیری افراطی قرار گرفت".[6]
امام خمینی (ره) که در راستای احیای مبانی اسلامی تلاش می کرد، همین پندهای برگرفته از آیات و روایات را به جامعه ارائه می داد. او در اندرزی به فرزندش، او را از خودپرستی و دوستی دنیا برحذر می دارد: "پسرم! آنچه مورد نکوهش و سرمایه و اساس شقاوت ها و بدبختى ها و هلاکت ها و رأس تمام خطاها و خطیئه ها است حبّ دنیا است که از حبّ نفس نشأت مى گیرد".[7] و در سخنی دیگر اظهار می دارد: "بدبختى هر انسان تعلق به مادیات است. توجه و تعلق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسان ها باز مى دارد".[8]

فرهنگ سازی برای نهادینه سازی دستورات دینی در جامعه، زمانی آسان تر خواهد بود که افرادی که مدیریت ملت ها را بر عهده دارند و یا در رأس جامعه بین المللی قرار دارند، از صلاحیت لازم برخوردار باشند و در غیر این صورت، اگرچه نمی توان معتقد بود که راه خودسازی و پیشرفت برای اشخاص در زندگی فردیشان کاملا بسته می شود

طبیعتا، این آموزه های الاهی را تنها با معلمان و اساتیدی شایسته و خود ساخته می توان به جامعه منتقل نمود و آنها را به صورت فرهنگ درآورد. به همین دلیل، ایشان در موارد بسیاری، نقش تعلیم و تربیت و فرهنگ را در خوشبختی و بدبختی جامعه، یادآور می شوند: "مه سعادت ها و همه شقاوت ها انگیزه اش از مدرسه ها است، و کلیدش دست معلمان است" "[9] و "فرهنگ مبدأ همه خوشبختی ها و بدبختی هاى ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، این جوان هایى که تربیت مى شوند به این تربیت هاى فرهنگ ناصالح، اینها در آتیه فساد ایجاد مى کنند".[10]
به این نکته نیز باید توجه داشت که فرهنگ سازی برای نهادینه سازی دستورات دینی در جامعه، زمانی آسان تر خواهد بود که افرادی که مدیریت ملت ها را بر عهده دارند و یا در رأس جامعه بین المللی قرار دارند، از صلاحیت لازم برخوردار باشند و در غیر این صورت، اگرچه نمی توان معتقد بود که راه خودسازی و پیشرفت برای اشخاص در زندگی فردیشان کاملا بسته می شود، اما بدیهی است که اجرای احکام اسلامی در زندگی اجتماعی با مشکلاتی روبرو خواهد شد.
امام خمینی (ره)، در سخنانشان گاه به نقش حکومت ها و قدرت ها در خوشبختی و بدبختی جوامع اشاره می کنند:
1."بدبختى و خوشبختى ملت ها بسته به امورى است که یکى از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است".[11]
2. "مه بدبختى ما از این امریکا و شوروى و انگلستان است".[12]
3. "تمامى بدبختی هاى ما، از شاه و رژیم سلطنت است".[13]و ...

خلاصه سخن اینکه:

از دیدگاه معرفتی امام خمینی (ره)، سرچشمه تمام خوشبختی های افراد و جوامع، گام برداشتن آنها در مسیری الاهی بوده و آغاز بدبختی ها، زمانی است که آنان به جای خداپرستی، به خودپرستی رو آورده و به جای آخرت، دنیا را هدف اولیه خود قرار دهند و در همین راستا، حکومت ها به همراه سیستم های تعلیم و تربیت که نقش تعیین کننده ای در فرهنگ سازی برای جوامع دارند، می توانند در خوشبختی و بدبختی آنها به شدت تأثیرگذار باشند.

 پی نوشتها:
[1] صحیفه امام، ج 17، ص 49.
[2] همان، ج 4، ص 190.
[3] همان، ج 10، ص 533.
[4] همان، ج 7، ص 460.
[5] یونس، 8-7؛ "إِنَّ الَّذینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ. أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُون ".
[6] کهف، 28؛ "وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطا".
[7] صحیفه امام، ج 16، ص 213.
[8] همان، ج 8، ص 267.
[9] همان، ج 7، ص 429.
[10] همان، ج 3، ص 306.
[11] همان، ج 5، ص 314.
[12] همان، ج 6، ص 28.
[13] همان، ج 5، ص 310.


منابع:
سایت اسلام کوئیست
صحیفه امام، ج 17
الخصال، شیخ صدوق، ج 1
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.