تبیان، دستیار زندگی
خطابه و موعظه هر دو ضروری و لازم است، در نهج البلاغه از هر دو استفاده شده است، مساله عمده موقع شناسی است که هر کدام در جای خود و به موقع مورد استفاده واقع می شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

موعظه و خطابه در نهج البلاغه برای چیست؟

خطابه و موعظه هر دو ضروری و لازم است، در نهج البلاغه از هر دو استفاده شده است، مساله عمده موقع شناسی است که هر کدام در جای خود و به موقع مورد استفاده واقع می شود.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
خطابه در نهج البلاغه

موعظه در اصل به معنای منعی است که با بیم دادن همراه است؛ موعظه سخنی است که قلب را نرمی و رقت می بخشد و عواطف را تحریک می کند و موجب می شود که انسان از کجی و پلیدی دست کشد و به راستی و خوبی دل بندد. خطابه، صناعت است و جنبه فنى و هنرى دارد و به علاوه ، هدف خطابه ، تحریك احساسات و عواطف است ، به نحوى از انحا ؛ اما موعظه ، صرفا به منظور تسكین شهوات و هواهاى نفسانى است و بیشتر جنبه منع و رَدع دارد. در سخنان امیر مومنان علی (علیه السلام) چنین وارد شده است:

«الموعظة النافع ما ردع.» موعظه سودمند آن است که باز دارد.

بزرگترین بخش نهج البلاغه، بخش مواعظ است و بیشترین شهرت نهج البلاغه مدیون موعظه ها و پندها و اندرزها و حکمتهای عملی آن است. مواعظ نهج البلاغه در عربی و فارسی بی نظیر است.

منظور از موعظه و خطابه چه بوده است؟

خطابه و موعظه هر دو ضروری و لازم است، در نهج البلاغه از هر دو استفاده شده است، مساله عمده موقع شناسی است که هر کدام در جای خود و به موقع مورد استفاده واقع می شود. خطابه های مهیج امام علی علیه السلام در موقعی ایراد شده که احساسات باید برافروخته شود و طوفانی به وجود آید و بنیادی ظالمانه برکنده شود آنچنانکه در صفین در آغاز برخورد معاویه، خطابه ای مهیج و آتشین ایراد کرد. معاویه و سپاهیانش پیشدستی کرده بودند و شریعه را گرفته بودند و کار آب را بر امیرالمومنین و یارانش دشوار ساخته بودند.

در میان آن غوغای دنیا پرستی و غنیمت و آز و کامجوئی و تعصب تنها فریاد ملکوتی موعظه ای که بلند بود فریاد علی علیه السلام بود.

امیرالمومنین کوشش داشت که حتی الامکان از برخورد نظامی پرهیز کند و می خواست از طریق مذاکره به حل مشکلی که معاویه برای مسلمین ایجاد کرده بود بپردازد اما معاویه که سودایی دیگر در سر داشت فرصت را غنیمت شمرد و تصاحب شریعه را موفقیتی برای خود تلقی کرد و از هر گونه مذاکره ای خودداری نمود. کار بر یاران علی سخت شد، اینجا بود که می بایست با یک خطابه حماسی آتشین، طوفانی ایجاد کند و با یک یورش دشمن را عقب راند. علی علیه السلام برای اصحاب خود چنین خطابه سرود:

«قد استطعموکم القتال، فاقروا علی مذلة و تاخیر محلة، او رووا السیوف من الدماء ترووا من الماء فالموت فی حیاتکم مقهورین، و الحیاة فی موتکم قاهرین. الا و ان معاویة قاد لمة من الغواة و عمس علیهم الخبر حتی جعلوا نحورهم اغراض المنیه؛»

اینان از شما خوراک جنگ می طلبند، پس یا به خواری و عقب افتادگی تن دهید، یا تیغ ها را از خونشان سیراب کنید تا از آب سیراب شوید؛ که مرگ در زندگانی شکست آمیز شماست، و حیات در مرگ پیروز و افتخارآمیز شما. به هوش باشید که معاویه گروهی اندک از گمراهان را به دنبال خود کشانده و اخبار را از آنان پوشیده داشته، تا جایی که فداکارانه گلوهای خود را هدف تیر مرگ ساخته اند. این جمله ها کار خود را کرد، خونها را به جوش و غیرتها را در خروش آورد. شام نشده شریعه در اختیار یاران علی قرار گرفت و یاران معاویه به عقب رانده شدند.

خطابه های مهیج امام علی علیه السلام در موقعی ایراد شده که احساسات باید برافروخته شود و طوفانی به وجود آید و بنیادی ظالمانه برکنده شود.

اما مواعظ علی در شرائط دیگر انجام یافته است. در دوره خلفا و مخصوصا در زمان عثمان بر اثر فتوحات پی در پی و غنائم بی حساب و نبودن برنامه خوب برای بهره برداری از آن ثروتهای هنگفت و مخصوصا برقراری حکومت اشرافی و بلکه قبیله ای در زمان عثمان، فساد اخلاق و دنیا پرستی و تنعم و تجمل در میان مسلمین راه یافت، عصبیتهای قبیله ای از نو جان گرفت، تعصب عرب و عجم بر آن مزید گشت، در میان آن غوغای دنیا پرستی و غنیمت و آز و کامجوئی و تعصب تنها فریاد ملکوتی موعظه ای که بلند بود فریاد علی علیه السلام بود.

سخن آخر

از مجموع ٢٣٩ قطعه ای که سید رضی تحت عنوان خطب جمع کرده است (هر چند همه آنها خطبه نیست) ٨٦ خطبه موعظه است و یا لااقل مشتمل بر یک سلسله مواعظ است و البته بعضی از آنها مفصل و طولانی است نظیر خطبه ١٧٤ که با جمله «انتفعوا ببیان الله» آغاز می شود و خطبه القاصعه که طولانی ترین خطب نهج البلاغه است و خطبه ١٩١ (خطبه المتقین). عناصری که در مواعظ علی علیه السلام وجود دارد عبارتند از: تقوا، دنیا، طول امل، هوای نفس، زهد، عبرت از احوال گذشتگان، اهوال مرگ، اهوال قیامت و غیره.


منابع:
- نهج البلاغه، خطبه ٥١
- مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، صفحه ١٩٥-١٩٧
- أبو عبد الرحمن الخلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین، ج ٣، ص ١٩٦٦.
- لسان العرب، ج ١٥، ص ٣٤٥.
- شرح غررالحکم، ج ١، ص ٣١٩.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.