تبیان، دستیار زندگی
روش محبت کارسازترین روش در اصلاح آدمی است و در تربیتی خردمندانه بیشترین نقش به محبت اختصاص می یابد. امیر مؤمنان (علیه السلام) در حکمتی والا فرموده است:التودد نصف العقل. دوستی ورزیدن نیمی از خرد است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محبت اساس تربیت است!

روش محبت کارسازترین روش در اصلاح آدمی است و در تربیتی خردمندانه بیشترین نقش به محبت اختصاص می یابد. امیر مومنان علیه السلام در حکمتی والا فرموده است: التودد نصف العقل. دوستی ورزیدن نیمی از خرد است.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
محبت فرزند

محبت چیست!

محبت، از میل طبیعى انسان به یک چیز و یا لذت بردن از آن به وجود مى آید؛ به عبارت دیگر، محبت، حالتى است که در دل یک موجود ذى شعور، نسبت به چیزى ایجاد مى گردد که با وجود او، ملایمت و با تمایلات و خواسته هایش تناسب دارد.

تربیت محبت آمیز اساس دین است!

با توجه به سرشت آدمی و تأثیر پذیری انسان از مهر و دوستی و انزجار فطرت انسان از خشونت، نیکوترین راه و رسم در تربیت آدمی مهرورزی است؛ اساسا ستونهای دین الهی نیز بر دوستی استوار شده است. امیر مومنان علی علیه السلام در ضمن خطبه ای فرموده است:

«ثم ان هذا الاسلام دین الله الذی اصطفاه لنفسه، و اصطنعه علی عینه، و أصفاه خیرة خلقه، و أقام دعائمه علی محبته.» دیگر اینکه این اسلام دین خداست که آن را برای خود گزید، و به دیده عنایت خویش پرورید، و بهترین آفریدگار خود را مخصوص (رساندن) آن (به مردمان) گردانید و ستونهای آن را بر دوستی خود استوار نمود.

بی گمان در تربیت تا پیوندی انسانی و ارتباطی عاطفی و زمینه دوستی فراهم نشود، نمی توان گامی در جهت اهداف مطلوب برداشت. این امر شاخصه تربیت انسانی است.

خداوند در سرشت هر موجودی عشق ذاتی سیر به سوی کمال خود را ایجاد کرده است و روش محبت نزدیکترین راه رسیدن به تربیت الهی است. از علی علیه السلام روایت شده است که گفت از رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره سنت آن حضرت پرسیدم، فرمود: «و الحب أساسی.» محبت بنیاد و اساس (روش و سنت) من است.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله والاترین مربی بشر، مردمان را به محبت تربیت نمود و بیش از هر چیز از این روش بهره برد. از انس بن مالک در توصیف آن حضرت چنین نقل شده است: «کان رسول الله صلی الله علیه وآله من أشد الناس لطفا بالناس.» رسول خدا صلی الله علیه وآله بیشترین لطف (و محبت) را به مردم داشت.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) تحول اساسی انسانها را، به روش محبت به انجام رساند و همه استعدادهای آدمی در جهت کمال مطلق را برانگیخت.

تولید رقت و رفع غلظت و خشونت از روح، و به عبارت دیگر تلطیف عواطف، و همچنین توحد و تأحد و تمرکز و از بین رفتن تشتت و تفرق نیروها و در نتیجه قدرت حاصل از تجمع، همه از آثار عشق و محبت است.

محبت چنان انسان را متحول می سازد که هیچ چیز دیگری با آن قابل قیاس نیست و هیچ چیز نمی تواند مانند آن انسان را از ملک به ملکوت بکشاند.

شاد باش ای عشق خوش سودای ما - ای طبیب جمله علتهای ما

ای دوای نخوت و ناموس ما - ای تو افلاطون و جالینوس ما

جسم خاک از عشق بر افلاک شد - کوه در رقص آمد و چالاک شد

خردمندان مهر می ورزند!

انسان به هر چه محبت پیدا کند بدو متمایل می شود و رنگ و بو و حال و هوای او را می گیرد و همسانی صورت می پذیرد؛ به بیان علی علیه السلام: «من أحب شیئا لهج بذکره.» هر که چیزی را دوست بدارد، به یاد آن حریص می شود.

بنابراین روش محبت کارسازترین روش در اصلاح آدمی است و در تربیتی خردمندانه بیشترین نقش به محبت اختصاص می یابد. امیر مومنان علیه السلام در حکمتی والا فرموده است: «التودد نصف العقل.» دوستی ورزیدن نیمی از خرد است. امام علی علیه السلام محبت را عامل پیوند معرفی کرده است:المودة قرابة مستفادة. دوستی ورزیدن پیوند با مردم را فراهم آرد.

با توجه به سرشت آدمی و تأثیر پذیری انسان از مهرو دوستی و انزجار فطرت انسان از خشونت، نیکوترین راه و رسم در تربیت آدمی مهرورزی است؛ اساسا ستونهای دین الهی نیز بر دوستی استوار شده است.

بی گمان در تربیت تا پیوندی انسانی و ارتباطی عاطفی و زمینه دوستی فراهم نشود، نمی توان گامی در جهت اهداف مطلوب برداشت. این امر شاخصه تربیت انسانی است.

کلام آخر

محبت به فرزندان دارای آثاریست که برخی از آنها عبارتند از: ایجاد شادابی و نشاط .فراهم کردن زمینه اعتماد به نفس. ایجاد انگیزه های قوی فعالیت درجهت تحصیل و بالندگی. جلب علاقه و اعتماد فرزندان به والدین. ایجاد تغییر و تحول مثبت در زندگی فرزندان و والدین و ...


منابع:
- جمال الدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج ٥، ص ١٧٧.
- نهج البلاغه، حکمت ١٤٢، حکمت ٢١١، خطبه ١٩٨.
- مثنوی معنوی، دفتر اول، ص ١٣٣، ص ٣٥ - ٣٦.
- أبوالفضل عیاض بن موسی بن عیاض (قاضی عیاض)، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ١، ص ١٨٧
- أبونعیم احمد بن عبدالله بن احمد الاصبهانی، دلائل النبوة، ج ١، ص ١٨٢
- مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی علیه السلام، ص ٤١.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.