تبیان، دستیار زندگی
شعرخوانی طنزپردازان با موضوعات روز اجتماعی در شب شعر حلقه رندان برگزار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فیش من، آنتالیا یادت كه هست؟

شعرخوانی طنزپردازان با موضوعات روز اجتماعی در شب شعر حلقه رندان برگزار شد.

بخش ادبیات تبیان
حلقه رندان

صدوسی وسومین شب شعر طنز «در حلقه رندان» با اجرای داریوش كاردان و حضور بسیاری از علاقه مندان طنز،  در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.

در این مراسم كه شاعران طنزپرداز پیش كسوت و جوان حضور داشتند و تازه ترین سروده هایشان را خواندند، به مسائل روز اجتماعی هم اشاره شد. یكی از این مسائل، فیش های حقوقی بود كه در شعرهای بسیاری از شاعران مورد توجه قرار گرفته بود و همچنین بعضی از طنزپردازان به ماجرای كودتای نافرجام تركیه اشاره داشتند.

نادر ختایی شعری با مضمون فاصله طبقاتی و فیش های حقوقی بعضی مدیران خواند كه در بخش هایی از آن آمده بود:

بكن قناعت كه طرف بخور شه / باید كه استخر فلانی پر شه

هر كدوم از اینا كه نو نوارن / سه چهار تا خونه تو فرشته دارن

چرا باید اون بالا بالا باشن؟ / میخوان هوای ما رو داشته باشن

فكر نكنید ما گم و بی نشونیم / از اون بالا ما توی دیدشونیم

اونا كه پولشون حلال و مفته / گردنشونم یه كمی كلفته

هوای كشور رو همیشه داشتن / یه خورده شو برای ما گذاشتن

دنیا رو با همه بدی ها خوردن / آخرت رو كلی به ما سپردن

ناهید نوری نیز در بخش هایی از شعر طنز انتقادی اش خواند:

یه چیزایی توی دنیاس كه به ماها نمی دن / یعنی كلا یه چیزایی یا میدن یا نمیدن

مثلا نفتی كه پولش رو به ما وعده دادن / گفته بودن كه میدن، ندادن، آیا نمیدن؟

قدیما گفته بودن توی سبد كالا می دن / حالا اون كالا رو حتی تو مشما نمی دن

جای این مسكن مهری كه محبت نداره / چرا ویلا نمی دن كنار دریا نمی دن؟

 فرامرز ریحان صفت نیز هنرمند طنزپرداز دیگری بود كه به فیش های حقوقی نجومی اشاره كرد:

فیش من ای دلبر رعنای مست / من تو را آسان نیاوردم به دست

ناز كم كن با من دنیا پرست / من تو را آسان نیاوردم به دست

چند سالی با تو تا بر خورده ام / لا به لای زندگی سر خورده ام

دست هایی دیده ام بالای دست / من تو را آسان نیاوردم به دست

مدتی من پاچه ها مالیده ام / تا رقم های نجومی دیده ام

از خجالت گردنم اما شكست / من تو را آسان نیاوردم به دست

كاش بودی با دلم درویش تر / نزد من یك یا دو سالی بیشتر

كاش مهرم در دل تو می نشست / من تو را آسان نیاوردم به دست

نارفیقان با تو لج افتاده اند / كل اسرار مرا لو داده اند

تار و پودم پاره شد از هم گسست / من تو را آسان نیاوردم به دست

روزگاری كار و بارم خوب بود / زندگی باب دل و مطلوب بود

حال شر می ریزد از بالا و پست / من تو را آسان نیاوردم به دست

تركیه تا رفته سوی كودتا / برده از دم آبروی كودتا

فیش من آنتالیا یادت كه هست؟ / من تو را آسان نیاوردم به دست

و بخش هایی از شعر طنز سعیده موسوی زاده به این شرح بود:

آقای مدیر وقت كم داشت / تا چك بكند حساب خود را

مردم به حساب او رسیدند / او گربه پی شكار موش است

پیشانی او سفید شد رفت / در عالم واقع مجازی

ته مانده آبروی زاهد / با فیش حقوق در خروش است

برده ست دلارهای ما را / در بانك ممالك غریبه

تا جای امان و امن باشد / آقای مدیر ما به هوش است

و علیرضا لبش درباره كودتا در تركیه خواند:

كودتا كردند امیركبیر رفت

كودتا كردند احمدشاه رفت

كودتا كردند مصدق رفت

كودتا كردند رجب ماند

كودتا كردند طیب ماند

كودتا كردند اردوغان ماند

كاش امیركبیر، احمدشاه و مصدق همه یك نفر بودند

مانند رجب طیب اردوغان

اجرای شعری طنز با موضوع موبایل توسط مهدی فرج اللهی نیز از دیگر بخش های این برنامه بود. او این شعر طنز را همراه با گیتار اجرا كرد كه با استقبال حاضران مواجه شد. همچنین مرتضی جهانی مقدم، عبدالله مقدمی، دكتر عباس احمدی، حامد اسحاقی، استاد بانی، صابر قدیمی، اسماعیل امینی، همایون حسینیان، روح الله احمدی، مهران حسینی، امید مهدی نژاد، سعید ایران نژاد از طنزپردازانی بودند كه در این برنامه شعرخوانی كردند.صدوسی وسومین شب شعر طنز «در حلقه رندان» با اجرای داریوش كاردان و حضور بسیاری از علاقه مندان طنز، یك شنبه 27 تیر 1395 در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.

در این مراسم كه شاعران طنزپرداز پیش كسوت و جوان حضور داشتند و تازه ترین سروده هایشان را خواندند، به مسائل روز اجتماعی هم اشاره شد. یكی از این مسائل، فیش های حقوقی بود كه در شعرهای بسیاری از شاعران مورد توجه قرار گرفته بود و همچنین بعضی از طنزپردازان به ماجرای كودتای نافرجام تركیه اشاره داشتند.

نادر ختایی شعری با مضمون فاصله طبقاتی و فیش های حقوقی بعضی مدیران خواند كه در بخش هایی از آن آمده بود:

بكن قناعت كه طرف بخور شه / باید كه استخر فلانی پر شه

هر كدوم از اینا كه نو نوارن / سه چهار تا خونه تو فرشته دارن

چرا باید اون بالا بالا باشن؟ / میخوان هوای ما رو داشته باشن

فكر نكنید ما گم و بی نشونیم / از اون بالا ما توی دیدشونیم

اونا كه پولشون حلال و مفته / گردنشونم یه كمی كلفته

هوای كشور رو همیشه داشتن / یه خورده شو برای ما گذاشتن

دنیا رو با همه بدی ها خوردن / آخرت رو كلی به ما سپردن

ناهید نوری نیز در بخش هایی از شعر طنز انتقادی اش خواند:

یه چیزایی توی دنیاس كه به ماها نمی دن / یعنی كلا یه چیزایی یا میدن یا نمیدن

مثلا نفتی كه پولش رو به ما وعده دادن / گفته بودن كه میدن، ندادن، آیا نمیدن؟

قدیما گفته بودن توی سبد كالا می دن / حالا اون كالا رو حتی تو مشما نمی دن

جای این مسكن مهری كه محبت نداره / چرا ویلا نمی دن كنار دریا نمی دن؟

 فرامرز ریحان صفت نیز هنرمند طنزپرداز دیگری بود كه به فیش های حقوقی نجومی اشاره كرد:

فیش من ای دلبر رعنای مست / من تو را آسان نیاوردم به دست

ناز كم كن با من دنیا پرست / من تو را آسان نیاوردم به دست

چند سالی با تو تا بر خورده ام / لا به لای زندگی سر خورده ام

دست هایی دیده ام بالای دست / من تو را آسان نیاوردم به دست

مدتی من پاچه ها مالیده ام / تا رقم های نجومی دیده ام

از خجالت گردنم اما شكست / من تو را آسان نیاوردم به دست

كاش بودی با دلم درویش تر / نزد من یك یا دو سالی بیشتر

كاش مهرم در دل تو می نشست / من تو را آسان نیاوردم به دست

نارفیقان با تو لج افتاده اند / كل اسرار مرا لو داده اند

تار و پودم پاره شد از هم گسست / من تو را آسان نیاوردم به دست

روزگاری كار و بارم خوب بود / زندگی باب دل و مطلوب بود

حال شر می ریزد از بالا و پست / من تو را آسان نیاوردم به دست

تركیه تا رفته سوی كودتا / برده از دم آبروی كودتا

فیش من آنتالیا یادت كه هست؟ / من تو را آسان نیاوردم به دست

و بخش هایی از شعر طنز سعیده موسوی زاده به این شرح بود:

آقای مدیر وقت كم داشت / تا چك بكند حساب خود را

مردم به حساب او رسیدند / او گربه پی شكار موش است

پیشانی او سفید شد رفت / در عالم واقع مجازی

ته مانده آبروی زاهد / با فیش حقوق در خروش است

برده ست دلارهای ما را / در بانك ممالك غریبه

تا جای امان و امن باشد / آقای مدیر ما به هوش است

و علیرضا لبش درباره كودتا در تركیه خواند:

كودتا كردند امیركبیر رفت

كودتا كردند احمدشاه رفت

كودتا كردند مصدق رفت

كودتا كردند رجب ماند

كودتا كردند طیب ماند

كودتا كردند اردوغان ماند

كاش امیركبیر، احمدشاه و مصدق همه یك نفر بودند

مانند رجب طیب اردوغان

اجرای شعری طنز با موضوع موبایل توسط مهدی فرج اللهی نیز از دیگر بخش های این برنامه بود. او این شعر طنز را همراه با گیتار اجرا كرد كه با استقبال حاضران مواجه شد. همچنین مرتضی جهانی مقدم، عبدالله مقدمی، دكتر عباس احمدی، حامد اسحاقی، استاد بانی، صابر قدیمی، اسماعیل امینی، همایون حسینیان، روح الله احمدی، مهران حسینی، امید مهدی نژاد، سعید ایران نژاد از طنزپردازانی بودند كه در این برنامه شعرخوانی كردند.


منبع: حوزه هنری