تبیان، دستیار زندگی
پس از کتاب دو برادر در شرح احوال و خاطرات محمد حسین دانایی از داییهایش جلال و شمس آل احمد، این نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، برای مطالعه در مورد تاریخ روحانیت ایران در خلال سالهای 1250 تا 1350 شمسی، به سراغ شرح احوال پدر و پدر بزرگ خود به عنوان دو تن از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتاب "دو شرح حال" روایتی از روحانیت در برشی صد ساله از تاریخ معاصر ایران

پس از کتاب "دو برادر" در شرح احوال و خاطرات محمد حسین دانایی از داییهایش جلال و شمس آل احمد، این نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، برای مطالعه در مورد تاریخ روحانیت ایران در خلال سالهای 1250 تا 1350 شمسی، به سراغ شرح احوال پدر و پدر بزرگ خود به عنوان دو تن از روحانیون اثرگذار در تاریخ معاصر رفته و کتاب "دو شرح حال"  را که به زودی از سوی انتشارات موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران راهی بازار نشر می شود، تألیف نموده است.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
کتاب دو شرح حال روایتی از روحانیت در برشی صد ساله از تاریخ معاصر ایران

دیرپاترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعی

به گزارش روابط عمومی و اطلاع رسانی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، دانایی درباره این اثر گفت: بعد از استقبالی که از کتاب "دو برادر"صورت گرفت، به سراغ زندگی و خاطرات پدر و پدر بزرگم، یعنی مرحومان حاج شیخ روح الله و حاج شیخ حسن دانایی رفتم تا ناگفته هایی از تاریخ معاصر ایران را در خلال روایت زندگی این دو روحانی که در دوران اتفاقات مهم و سرنوشت سازی همچون انقلاب مشروطه، انتقال سلطنت و فرار رضاشاه از ایران می زیسته اند، به تحریر درآورم.

وی درباره نکات برجسته ای که در طول پژوهشهایش برای تدوین این کتاب به دست آورده است،  افزود:  در بررسی وضعیت روحانیت در تاریخ ایران، دو نکته بسیار برجسته دیده می شود: نکته اول این است که روحانیت، دیرپاترین و اثرگذارترین نهاد اجتماعی در ایران بوده و آثار غیر قابل انکاری در لحظه لحظه و در جای جای تاریخ اجتماعی- سیاسی ایران داشته است.  نکته دوم، ویژگیهای شخصیتی روحانیونی است که در تاریخ معاصر ایران نقش آفرینی کرده اند. بررسی رویدادهای تاریخی معاصر از این زاویه نشان می دهد که در حلقه روحانیت ایران تیپهای شخصیتی متفاوتی حضور داشته اند که با توجه به ویژگیهای روانشناختی خود، به گونه های مختلف و متفاوتی در صحنه های اجتماعی- سیاسی ایران حضور یافته اند و نقش آفرینی کرده اند و در نتیجه، طیف گسترده ای از رفتارهای سیاسی متفاوت در محیط روحانیت ایران قابل مشاهده است؛  اعم از برخوردها و موضع گیریهای بسیار تندروانه،  جدی و قاطع در برابر رویدادهای سیاسی و عملکردهای سیاسیون، تا برخوردهای سرد، انفعالی، بی طرفانه و حتی بی اعتنایی نسبت به حوزه سیاست و رویدادهای آن و محدودکردن قلمرو فعالیتهای روحانیون به امور اعتقادی و مسائل شریعتی و دیانتی مردم.

روحانیت و چهار بحران

به گفته نویسنده کتاب "دو شرح حال"، روحانیت ایران طی 100 سال گذشته چهار بحران جدی را پشت سر گذاشته و پس از رویارویی با مسائل پیچیده و گذر از مسیرهای دشوار، سرانجام توانسته است بحرانهای مزبور را مدیریت کند و در دهه 50 به عنوان قوی ترین کنشگر اجتماعی در صحنه سیاسی کشور حضور یابد و انقلاب اسلامی ایران را در سال 1357 به پیروزی برساند.

بنا به تاکید وی، نخستین بحرانی که روحانیت در این دوره اخیر پشت سر گذاشت، مسأله مشروطیت بود؛ موضوعی که آبشخورش در تحلیل نهایی تمدن و فرهنگ غربی بود و استقرار کامل معیارها و موازین آن، با برچیده شدن یا حداقل با تغییرات اساسی در بسیاری از ساختارهای فرهنگی و تمدنی بومی ملازمه داشت و به طور خاص و مشخص، نظام اعتقادی ایرانیان و جایگاه روحانیت در جامعه ایران را دستخوش تغییر و تحول عمیق می کرد.

وی هجومهای گسترده به روحانیت در دوره استبداد رضاخانی را بحران دومی دانست که روحانیت توانست با تحمل مرارت و با صبر قابل وصف در مقابلش بایستد و آن را پشت سر بگذارد. وی افزود: مدیریت مدبرانه مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری در تأسیس و گسترش حوزه علمیه قم در این رابطه غیر قابل انکار است.

دانایی بحران سوم علیه موجودیت روحانیت را ایجاد و گسترش جریانهای چپ با گرایشهای ماتریالیستی ضددینی دانست که در دهه های بیست، سی و چهل شمسی بر فضای فرهنگی ایران سلطه داشتند و افکار روشنفکران  و تحصیل کرده های ایرانی را به شدت به سوی خود جذب کرده بودند و می توانستند به تدریج نهاد دین و دیانت را از صحنه زندگی حذف کنند و آن را به حاشیه برانند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر، آخرین و چهارمین بحرانی را که روحانیت طی صد سال اخیر پشت سر گذاشته، جریان مدرنیته و نوگرایی در دوره سلطنت محمد رضا پهلوی دانست و افزود: در این دوران، جامعه ایران به سمت نظام ارزشی غربی جذب شده بود و یکی از این جذابیتها هم که مورد توجه دستگاههای تبلیغی نظام سلطنتی بود، بحث سکولاریزم و لاییستیه بود که در صورت موفقیت، به کمرنگ شدن نهاد دین و روحانیت می انجامید، اما روحانیت توانست این بحران را هم پشت سر بگذارد و حضور اجتماعی موثر خود را با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 به اثبات برساند.


منبع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران