تبیان، دستیار زندگی
یکی از مشکلاتی که جامعه که امام را سخت به خود مشغول داشته بود، دنیاگرایی، رفاه طلبی و فزون خواهی اعراب فاتح بود. بدین منظور امام علی علیه السلام راه دشواری را برای اصلاح این عادت درمقابل داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اصلاح، سیاست اصولی امام علی علیه السلام

یکی از مشکلاتی که جامعه که امام را سخت به خود مشغول داشته بود، دنیاگرایی، رفاه طلبی و فزون خواهی اعراب فاتح بود. بدین منظور امام علی علیه السلام راه دشواری را برای اصلاح این عادت درمقابل داشت.

فرآوری: محمدباعزم-بخش سیره و تاریخ معصومین تبیان
اصلاح

امام علی علیه السلام رسالت اصلی خود را اصلاح می دانست. دلیل این امر آن بود که او فردی پایبند به دین و سنت بود. افزون بر آن باید توجه داشت که امام اساسا توسط کسانی بر سر کار آورده شده بود که خلیفه پیشین را به دلیل فساد به قتل رسانده بودند و امید آن داشتند که خلیفه جدید به اصلاح خرابیها بپردازد. تناسب هدف این گروه با شخصیت امام، یکی از دلایل اصلی رویکرد آنان به امام بود. سیاست خلفای پیشین توسعه فتوحات بود. این کار هم اسلام را گسترش می داد و طبعا امتیاز مثبتی برای خلفا بود و هم جیب مردم را انباشته از درهم و دینار می کرد.
اکنون امام باید خرابیهای این دوره را جبران کند. این کار بسیار دشوار بوده و او را رودررو با بسیاری از اشراف و متنفذان می کرد. در اینجا مروری بر اقدامات اصلاحی امام خواهیم داشت.
بخشی با زبان و اقدامات اجتماعی آرام. اما بخش دیگر آن از طریق جنگ بود، آن هم با کسانی که حاضر به رعایت حقوق حاکم مشروع جامعه نشده و سر به عصیان برداشته بودند.
یکی از مشکلات اخلاقی جامعه که امام را سخت به خود مشغول داشته بود، دنیاگرایی، رفاه طلبی و فزون خواهی اعراب فاتح بود.

یکی از مشکلات اخلاقی جامعه که امام را سخت به خود مشغول داشته بود، دنیاگرایی، رفاه طلبی و فزون خواهی اعراب فاتح بود.

این امر چنان آنان را از خود بیخود کرده بود که توان گفت، جنگ جمل محصول آن بود که امام حاضر نشد سهم طلحه و زبیر را از بیت المال بیش از دیگران بدهد. در چنین شرایطی امام، مصمم شد تا در طی خطبه های خود، در این باره به تفصیل سخن گفته و مردم را از دنیاگرایی پرهیز دهد. به همین قیاس، او طی نامه هایی به عمال خویش آنان را از نشستن سر سفره های رنگین که در دوره عثمان بسیار طبیعی شده بود نهی می کرد. امام در سخنان خود به طور مؤکّد اشاره به عمل به کتاب خدا و سنت رسول دارد. این وفاداری امام به سنت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نکته مهمی در سیاستهای اصلاحی آن حضرت است. در اصل او تخطی از سنت را یکی از علائم آشکار انحراف بلکه منشأ انحرافات می داند. امام تبیین دین را در رأس اقدامات اصلاحی خود قرار داده و کوشید تا با مطرح کردن سنت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و احیای اصول و فروع فراموش شده دین، جامعه را به سمت اصلاح هدایت کند. آن حضرت در شرح فعالیتهای خود برای اصلاح جامعه می فرماید:
«أ لم أعمل فیکم بالثقل الأکبر و أترک فیکم الثقل الاصغر و رکزت فیکم رایه الإیمان و وقفتکم علی حدود الحلال و الحرام و ألبستکم العافیه من عدلی و فرشتکم المعروف من قولی و فعلی و أریتکم کرائم الأخلاق من نفسی»، آیا حکم قرآن را در میان شما جاری نداشتم و دو فرزندم را- که پس از من چراغ راه دینند- و خاندان پیامبر را که گوهران گزینند برای شما نگذاشتم. پرچم ایمان را میان شما بر جا کردم و مرزهای حلال و حرام را برایتان جدا. ازعدل خود لباس عافیت بر تنتان کردم و با گفتار و کردار خویش معروف را میان شما گستردم و با خوی خود نشان دادم که اخلاق گزیده چیست.(1)

امام علی علیه السّلام خود احادیث رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را می نوشت. پس از آن حضرت دفاتر آن حضرت در دست اهل بیت بوده و مرتب از «کتاب علی» حدیث برای شیعیان نقل می فرمودند.  (2)در زمان خلیفه دوم، در کنار جلوگیری از کتابت حدیث، قصه خوانان اجازه یافتند تا در مسجد برای مردم قصص یهودی را درباره انبیای پیشین و رهبانان مسیحی نقل کنند. امام علی علیه السّلام در کنار رواج کتابت حدیث، با پدیده قصه خوانی برخورد کرده از قصه خوانی به شدت نهی کرد. امام در اصل با نقل آثار یهودیان مخالف بود. از آن حضرت نقل شده است که فرمود: هر کس از پیشینیان کتابی دارد از بین ببرد.آن حضرت درباره کسی که قصه حضرت داود علیه السّلام را با اوریا از منابع یهودی نقل کرده بود، برخورد کرده و فرمود: اگر کسی آن را نقل کند، او را حد خواهم زد.

امام علی علیه السّلام خود احادیث رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله را می نوشت. پس از آن حضرت دفاتر آن حضرت در دست اهل بیت بوده و مرتب از «کتاب علی» حدیث برای شیعیان نقل می فرمودند.

می دانیم که در این حکایت دروغین به حضرت داود، نسبت قتل عمد و زنا داده شده است. زمانی که آن حضرت به بصره آمد، قصه خوانان را از مسجد بیرون کردند. امام درباره نقش خود در هدایت امت فرمود: ای مردم! من اندرزهایی را که پیامبران به امتهایشان دادند بر شما راندم و آنچه را اوصیا به پس از خود رساندند، رساندم، شما را با تازیانه- موعظت- ادب کردم نپذیرفتید، و با- سخنانی- که از نافرمانی تان بازدارد، خواندم فراهم نگشتید.(3) شما را به خدا! آیا امامی جز من را توقع دارید تا با شما راه درست را بپیماید و شما را به راه راست ارشاد کند؟و ایضا درباره خود می فرمود: همانا من میان شما همانند چراغم در تاریکی؛ آن که به تاریکی پای گذارد از آن چراغ روشنی جوید و سود بردارد. به هر روی امام، آن چنان در اجرای دقیق سنت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله اصرار داشت که حتی می کوشید تا تمامی حرکات و سکناتش شبیه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله باشد.(4)


پی نوشت ها:
(1).بحار الانوار، ج46، ص19
(2).حلیة الابرار، ج 1، ص 582
(3).مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 153
(4).حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.