تبیان، دستیار زندگی
بعد از یک ماه حضور در مهمان سرای الهی و بهره مندی از آثار و برکات بی شمار ضیافت الهی، بعد از یک ماه توفیق روزه داری، شب زنده داری، ترک گناه و معصیت، توفیق نیایش و مناجات به درگاه الهی، حال روح و جان روزه دار طراوت و جلای خاصی گرفته است، احساس سبک بالی، شا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عید فطر؛ بازگشت به فطرت و تولدی دوباره

بعد از یک ماه حضور در مهمان سرای الهی و بهره مندی از آثار و برکات بی شمار ضیافت الهی، بعد از یک ماه توفیق روزه داری، شب زنده داری، ترک گناه و معصیت، توفیق نیایش و مناجات به درگاه الهی، حال روح و جان روزه دار طراوت و جلای خاصی گرفته است، احساس سبک بالی، شادی و فرح سراسر وجود خاکی او را در بر گرفته است، احساسی که شوق پرواز و قرب به پروردگار را در وجود انسان شعله ور می نماید.

علی بیرانوند/ کارشناس حوزه - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
عید فطر

روز عید فطر به راستی عید کسانی است که توانسته اند تعلقات نفسانی و حیوانی را از خود دور نمایند و وابستگی های مادی را در وجود خود رنگ الهی بخشند و هویت آسمانی خود را به منصه ظهور رساند.
سید رضی در کتاب شریف نهج البلاغه از امام علی (علیه السلام) این چنین نقل می نماید: «إِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ  قَبِلَ  اللَّهُ  صِیَامَهُ  وَ شَكَرَ قِیَامَهُ وَ كُلُّ یَوْمٍ لَا [نَعْصِی اللَّهَ ] یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ؛ [1] این عید کسی است که خدا روزه  اش را پذیرفته و نماز او را ستوده است و هر روز که خدا نافرمانی نشود، آن روز عید است.»

عید فطر تولدی دوباره

در روز عید فطر شخص روزه دار، دوباره متولد می شود، چرا که لباس چرکین و مذلت بار گناه را از تن بیرون آورده و سلطنت و ولایت شیطان را از گردن خود خارج نموده است.
انسان روزه دار در طول یک ماه عبادت و بندگی خدای متعال گواهی صبر جمیل را کسب می نماید، صبری که او را مقهور لذت های ناپایدار دنیوی و بی ارزش ننمود و او را به عبودیت و تسلیم در برابر خواست الهی رهنمود نموده است. شخص روزه دار اثبات می نماید که کلام الهی را به خوبی دریافت نموده است وقتی که باری تعالی به او فرموده بود: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً؛[سوره معراج، آیه5]پس صبر كن صبرى نیكو.»

سید رضی در کتاب شریف نهج البلاغه از امام علی (علیه السلام) این چنین نقل می نماید: «إِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ  قَبِلَ  اللَّهُ  صِیَامَهُ  وَ شَكَرَ قِیَامَهُ وَ كُلُّ یَوْمٍ لَا [نَعْصِی اللَّهَ ] یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ یَوْمُ عِیدٍ؛ [1] این عید کسی است که خدا روزه  اش را پذیرفته و نماز او را ستوده است و هر روز که خدا نافرمانی نشود، آن روز عید است.»

این مهمانان یک ماهه هر چند در ضیافت الهی از برترین نعمت ها برخوردار شده اند، ولی درپایان نیز گواهی بخشش گناهان و تولدی دوباره را به او هدیه می دهند: «وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَى مَا لِلصَّائِمِینَ وَ الصَّائِمَاتِ أَنْ یُنَادِیَهُمْ مَلَكٌ فِی آخِرِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَبْشِرُوا عِبَادَ اللَّهِ فَقَدْ غُفِرَ لَكُمْ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِكُمْ فَانْظُرُوا كَیْفَ تَكُونُونَ فِیمَا تَسْتَأْنِفُون ؛[2]  ای بندگان خدا! بدانید که کوچکترین چیزی که برای مردان و زنان روزه دار است، این است که فرشته  ای در روز آخر ماه مبارک رمضان به آن  ها ندا می  دهد: ای بندگان خدا! بشارتتان باد که [خداوند متعال] تمام گناهان گذشته شما را آمرزید، پس بنگرید که بعد از این چگونه عمل خواهید کرد.»

درس های از قنوت نماز عید فطر

اوج زیبایی در روز عید فطر به ظهور رساندن عبودیت و بندگی خدای متعال در قالب نماز عید است. وقتی که انسان با شناخت و معرفت کامل سر تعظیم و تسلیم در برابر منعم خود فرو می آورد و اقرار بزرگی و منزلت خدای خود می نماید.

به رنگ خدا شوم

چه خوب است در پایان این ضیافت الهی رنگ خدایی به خود گرفته باشیم و خود را به اوصاف و اخلاق الهی مزین نماییم: «اللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ و الْعَظَمَهِ و اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ و اَهْلَ الْعَفْوِ و الرَّحْمَهِ و اَهْلَ التَّقْوی وَ الْمَغْفِرَهِ؛[3] خدایا ای اهل بزرگی و عظمت و ای شایسته بخشش و قدرت و سلطنت و ای شایسته عفو و رحمت و ای شایسته تقوی و آمرزش».

ای بندگان خدا! بدانید که کوچکترین چیزی که برای مردان و زنان روزه دار است، این است که فرشته  ای در روز آخر ماه مبارک رمضان به آن  ها ندا می  دهد: ای بندگان خدا! بشارتتان باد که [خداوند متعال] تمام گناهان گذشته شما را آمرزید، پس بنگرید که بعد از این چگونه عمل خواهید کرد.»

در فراز اول قنوت نماز عید فطر خدای متعال را به بزرگی و عظمت می ستاییم و او را صاحب اوصاف الهی و ویژگی های ارزشمندی می شناسیم، هر چند که در آداب دعا و نیایش ستایش و تمجید اوصاف الهی لازم است ولی، بهتر آن است که نیایشگر خود را شبیه محبوب در آورد و زندگی فردی و اجتماعی خود را به گونه ای سامان دهد که در آن رنگ و بویی از محبوب را در خود به یادگار داشته باشد. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة؛ [سوره بقره، آیه 138] رنگ خدایى (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟»
راستى چه تعبیر زیبا و لطیفى است! اگر مردم رنگ خدایى بپذیرند یعنى رنگ وحدت و عظمت و پاكى و پرهیزكارى. رنگ بى رنگى و عدالت و مساوات و برادرى و برابرى و رنگ توحید و اخلاص ، مى  توانند در پرتو آن به همه نزاع ها و كشمكش ها كه هر گاه بى رنگى اسیر رنگ شود به وجود مى  آید، از میان بردارند و ریشه  هاى شرك و نفاق و تفرقه را بر كنند. در حقیقت این همان بى رنگى و حذف همه رنگ ها است. [4]

رنگ سخاوتمندی و کرم

در فراز اول قنوت نماز عید فطر خدا را با سخاوتش مورد خطاب و حاجت قرار می دهیم. به راستی خدایی که خود اهل بخشندگی و سخاوت است، همان طور که نیازهای مادی و معنوی انسان را روا می دارد،  آیا دوست نمی دارد که بنده اش نیز از این چنین صفت زیبا و ارزشمندی برخوردار باشد!؟ کما اینکه که در قرآن کریم بارها بندگان خود را به لوازم این شاخص اخلاقی فرا خوانده است: «الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون؛[سوره بقره، آیه 274] آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى  كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگین مى  شوند.»

رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در سخنرانى خود فرمود: آیا به شما خبر ندهم از بهترین شیوه در دنیا و آخرت؟ گذشت از هر كس كه به تو ستم كرده، پیوست كنى با هر كه از تو بریده و احسان به هر كه هم به تو بدى كرده و بخشش به هر كه هم تو را دریغ داشته.»

دستگیری از مستمندان  و ایتام و بیچارگان از جمله مهمترین اوامر باری تعالی در قرآن کریم است. جود و سخاوت از بارزترین صفات پیامبران ، معروف ترین اخلاق اوصیا و برگزیدگان به شمار می آید، سخاوت عالی ترین ویژگی است که انسان را به خدای متعال نزدیک می نماید.[5]
در کتاب کافی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) این چنین در خصوص روحیه ی سخاوتمندی تمجید می شود: «اَلسَّخىُّ قَریبٌ مِنَ اللّه، قَریبٌ مِنَ النّاسِ ، قَریبٌ مِنَ الجَنَّةِ؛[6] سخاوتمند به خدا، مردم و بهشت نزدیك است.»

رنگ بخشش و گذشت

«و اَهْلَ الْعَفْوِ و الرَّحْمَهِ و اَهْلَ التَّقْوی وَ الْمَغْفِرَهِ».[7] عفو و گذشت از جمله صفات ذات اقدس الهی، و دامنه بی کران آن همواره شامل حال خاص و عام، صالح و ناصالح، درست کردار و خطا کار بوده است. خدای متعال در قرآن کریم خود را این چنین با این ویژگی به بندگان معرفی می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً؛[سوره نساء، آیه 43] خدا بخشنده و آمرزنده است.»
عفو و گذشت نشانه کمال شخصیت، عظمت روح، تسلط برنفس، رمز محبوبیت، راه نفوذ در دل ها و از عالی ترین خُلق های بزرگوارانه است که در پرتو آن آتش سوزان خشم فرو نشسته و شراره ی آتشین انتقام جویی خاموش می گردد.[8]
کتاب کافی خطبه ای را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل می نماید که فرازی از آن گویای جایگاه و اهمیت بخشش و گذشت است: « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله و علیه وآله فِی خُطْبَتِهِ أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ الْإِ حْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْكَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَكَ؛[9] رسول خدا (صلی الله علیه و اله) در سخنرانى خود فرمود: آیا به شما خبر ندهم از بهترین شیوه در دنیا و آخرت؟ گذشت از هر كس كه به تو ستم كرده، پیوست كنى با هر كه از تو بریده و احسان به هر كه هم به تو بدى كرده و بخشش به هر كه هم تو را دریغ داشته.»
بر اساس منطق و آموزه های قرآنی عفو و گذشت دیگران خود زمینه ساز جلب رحمت و مغفرت الهی است: «لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ؛[سوره نور، آیه22] باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.»

سخن آخر:
در پایان این نوشتار باری تعالی را به بزرگی این روز قسم می دهیم، که ما در هر خیری که محمد (صلی الله علیه و اله) و آل پاک و طاهرش را در آن وارد نموده ما را نیز شریک نماید، و از هر بدی و زشتی که ایشان را از دور نموده ما را نیز از آن خارج نماید.

پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح): ص551.
[2]. الأمالی( للصدوق): ص100، ح10. 
[3]. تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان): ج 3، ص139.
 [4]. تفسیر نمونه: ج 1، ص474.
[5]. فرهنگ صفات، عباس اسماعیلی یزدی: ص187.
[6]. الکافی(ط-الاسلامیه): ج4 ، ص 40 ، ح 9.
[7]. تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان): ج 3، ص139.
[8]. فرهنگ صفات، عباس اسماعیلی یزدی: ص399.
[9]. الکافی: ج 2، ص107، ح1.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.