تبیان، دستیار زندگی
شغل اصلی ازبک ها کشاورزی و شبانی است. ازبک های شهرنشین نیز به کارهای صنعتی همچون طلاسازی، نقره کاری، چرم سازی، بافت فرش و بازرگانانی مشغول هستند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ساختار اجتماعی افغانستان

شغل اصلی ازبک ها کشاورزی و شبانی است. ازبک های شهرنشین نیز به کارهای صنعتی همچون طلاسازی، نقره کاری، چرم سازی، بافت فرش و بازرگانانی مشغول هستند.

قبس زعفرانی - بخش سیاست تبیان
افغانستان

در بخش اول گفته شد، افغانستان با پیشینه تاریخی کهن و موقعیت ژئواستراتژیکش، گروه های قومی و دینی مختلف و متعددی را در خود جای داده و به همین دلیل به سرزمین گوناگونی ها و تبعیض ها معروف شده است.
در بخش دوم با قبایل «پشتون» و «تاجیک» دو قبیله یزرگ و معروف افغانستان آشنا شدیم و در ادامه با دیگر قبایل افغانستان آشنا می شویم.

قوم «هزاره»

قوم «هزاره»، از شاخه نژاد ترک هستند که قرن هفتم میلادی در شمال هندوکش و از تخارستان تا بلخ و میمنه به پایتختی «قندوز» حکومت می کردند.
با این حال سرزمین قوم هزاره کوهستان های مرکزی افغانستان عنوان شده که منطقه ای به وسعت 5 هزار کیلومترمربع است. البته گروه هایی از هزاره ها در بدخشان و ایالات جازجان و بادغیس نیز زندگی می کنند.
براساس آمار جمعیت این قوم 2 میلیون و 675 هزار نفر برآورد و به فارسی دری با گویش هزارگی صحبت می کنند. مذهب اغلب آنها شیعه دوازده امامی است، اما در میان آنها شیعه اسماعیلی و سنی مذهب نیز مشاهده می شود.
سران قوم هزاره «خان» یا «میر» نامیده می شوند که بعد از شکست سال 1891 در جنگ با «امیر عبدالرحمن خان» که از سوی پشتون ها حمایت می شد، تحت فرمان او درآمدند.
مالیات سنگین بسته شده توسط حکومت پشتون موجب شد، هزاره ها اراضی کشاورزی خود را از دست بدهند و حکومت پس از مصادره، آنها را بین عشایر پشتون منطقه تقسیم کرد، بدین ترتیب قوم هزاره از جمله اقوامی هستند که قربانی تبعیض و ظلم حکومت شدند.
مناطق سکونت قوم هزاره فاقد تاسیسات و ساختارهای زیربنایی خدماتی و از جمله مناطق محروم افغانستان است. کشاورزی و دامداری شغل این مردم است و به سبب درآمد پایین، افراد این قوم به عنوان کارگر موقت و فصلی در مناطق دیگر به کار می پردازند.
مذهب تشییع هزاره ها موجب شده، آنها به شدت از سوی گروه هایی مانند طالبان و القاعده تهدید شوند. پس از تصویب قانون اساسی جدید افغانستان، آنها در انتخابات اخیر پارلمانی افغانستان 20 کرسی را تصاحب کردند.

قوم «ازبک»

حدود 2 میلیون «ازبک» در شمال افغانستان، از ولایت فاریاب تا فیض آباد، مرکز ولایت بدخشان زندگی می کنند. اغلب آنها سنی و به یکی از گویش های ترکی به نام ازبکی سخن می گویند.

مذهب تشییع هزاره ها موجب شده، آنها به شدت از سوی گروه هایی مانند طالبان و القاعده تهدید شوند. پس از تصویب قانون اساسی جدید افغانستان، آنها در انتخابات اخیر پارلمانی افغانستان 20 کرسی را تصاحب کردند

شغل اصلی ازبک ها کشاورزی و شبانی است. ازبک های شهرنشین نیز به کارهای صنعتی همچون طلاسازی، نقره کاری، چرم سازی، بافت فرش و بازرگانانی مشغول هستند.
ازبک ها به شدت مردسالار هستند و شیوخ آنها که «بیک»، «ارباب» یا «خان» خوانده می شوند، اختیار و قدرت مطلقی دارند. ریشه ازبک های افغان به آسیای مرکزی بازمی گردد که پس از سقوط تیموریان ابتدا به عنوان یک قدرت در هرات و سپس شمال افغانستان ظاهر شدند.
آنها 11 امیرنشین در مناطق بین میمنه و کندوز تاسیس کردند، اما اواخر قرن نوزده پس از شکست از امیر عبدالرحمن، به فرمان وی درآمدند. از سال 1922 ژنرال «عبدالرشید دوستم»، به عنوان رهبر اصلی ائتلاف مخالف طالبان، مراکز اصلی قدرت در شمال افغانستان را تحت کنترل خود درآورد.

اقوام «ترکمن»

«ترکمن ها» از اقوام سنی و ترک زبان افغانستان هستند. برآورد شده جمعیتی بالغ بر 4 میلیون نفر داشته باشند. ترکمن های هرات با جمعیتی بالغ بر 2500 نفر در سال 1932 توسط بلشویک های روسیه از ترکمنستان به افغانستان رانده و در این شهر اسکان داده شده بودند. بخشی از آنها نیز در ولایات بلخ و کندوز سکونت دارند. آنها به زبان ترکمنی صحبت می کنند و به کشاورزی مشغول هستند.

قوم «ایماق»

«ایماق ها» که از 4 قبیله جمشیدی، هزاره، فیروزکوهی و تایمنی تشکیل شده اند، سنی حنفی مذهب هستند. جمعیت آنها به بیش از یک میلیون نفر جمعیت می رسد و در بادغیس، غور و هرات زندگی به لهجه های نزدیک به دری صحبت می کنند.

اقوام «عرب»

در پی فتوحات روسیه در قرن نوزده، گروه هایی از اعراب سنی به شمال شرقی افغانستان فرار کردند. از سال 1880 آنها به ازبک ها نزدیک شده و مناسبات گسترده ای با آنها برقرار کردند.
میمنه و فاریاب مهمترین مناطق سکونت این قوم است. شغل اصلی آنها گله داری است، اما به کشت پنبه و گندم نیز مشغول هستند. آنهابه زبان دری و ازبکی تکلم می کنند و نباید آنها را با اعراب افغان یا مجاهدین عربی که برای بیرون راندن نظامیان روس به افغانستان مهاجرت کردند، اشتباه گرفت.

اقوام «قرقیز»

«قرقیزها» قومی سنی مذهب هستند و به زبان «کیپچاک»، از لهجه های ترکی صحبت می کنند. آنها 3 هزار نفر جمعیت دارند و در کوه های «پامیر»، شرق تنگه «واخان»، از مناطق صعب العبور افغانستان زندگی می کنند.
از این قوم گروهی کوچکی باقی مانده که در ناحیه «یورتس» زندگی می کنند و به گله داری مشغول هستند.

قوم «واخی»

«واخی ها» در مناطق کوهستانی تاجیک نشین زندگی و به زبان دری و لهجه های مناطق شرقی ایران صحبت می کنند. مذهب اغلب آنها شیعه اسماعیلی است، اما در میان آنها شیعه دوازده امامی و سنی هم وجود دارد.

قوم «پارسیوان»

«فارسیوان ها» یا «پارسیوان ها»، نامی است که پشتو زبان های افغانستان به پارس زبان های این کشور داده اند. مذهب آنها سنی و برخی اسماعیلی است. شیعیان این قوم «فارسی وان» نامیده می شوند.
شغل اصلی پارسیوان ها کشاورزی است و در مناطق مرزی غرب افغانستان و هرات، قندهار و غزنی زندگی می کنند. جمعیت آنها حدود یک میلیون نفر تخمین زده می شود.

قوم «نورستان»

«نورستانی ها» یا «کالاشاها»، در منطقه ای جنگلی و ناهموار به وسعت 5 هزار مایل مربع در شرق افغانستان زندگی می کنند. جمعیت آنان تقریبا 300 هزار نفر برآورد شده و به نورستانی که «دَردیک» نامیده می شود، سخن می گویند.
مذهب اغلب نورستانی ها سنی است و جنگجویان قدرتمندی هستند که ارتش شوروی هیچگاه نتوانست، مناطقشان را تصرف کند. مجاهدین افغان نیز با کمک آنها موفق شدند، در ننگرهار، پنجشیر و بدخشان به پیروزی برسند.
نورستانی ها در ولایت نورستان، شرق افغانستان زندگی می کنند، شغل اصلی آنها چوپانی و کشاورزی است و مناصب مهمی در حکومت و ارتش اشغال می کنند.

قوم «بلوچ»

«بلوچ ها»، سنی مذهب و در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی استان هلمند، جنوب غربی افغانستان و بخشی در ولایت فاریاب، شمال غربی افغانستان زندگی می کنند. آنها به پرورش شتر شهرت دارند و جمعیتشان بیش از صد هزار نفر نیست.
بلوچ ها به بلوچی، شاخه ایرانی زبان هند و اروپایی صحبت می کنند. آنها زندگی منزوی دارند و افراد قدرتمند و شیوخشان به نام «سردار» قوم را اداره می کنند.

قوم «براهویی»

«براهویی ها»، سنی مذهب و در مناطق بیابانی جنوب غربی افغانستان سکونت دارند. جمعیتشان حدود 100 هزار نفر است و به زبان براهویی که زبان دراویدی هندی است، صحبت می کنند. آنها کشاورزانی بدون زمین هستند که روی اراضی خان ها کار می کنند.

قوم «قزلباش»

«قزلباش ها» که به زبان دری صحبت می کنند، شیعی مذهب هستند و در سراسر افغانستان به ویژه مراکز شهری پراکنده اند. جمعیتشان 50 هزار نفر برآورد شده و به دلیل داشتن تحصیلات و سواد مناصب مهم اداری و حکومتی را اشغال می کنند. آنها نوادگان سربازان شیعی صفوی هستند که نادرشاه برای اداره ولایات افغانستان، آنها را به این کشور اعزام کرده بود.

قوم «جات»

«جات ها»، از اقوام کوچک افغان، در ایالت شرقی لغمان زندگی و به زبان پشتو و دری تکلم می کنند. آنها به خرده فروشی و دوره گردی مشغول هستند. جات واژه ایست که در افغانستان برای تحقیر یک نژاد یا شغل استفاده می شود، بنابراین جات ها پست ترین مرتبه اجتماعی را در افغانستان دارند.