تبیان، دستیار زندگی
اقتصاد مقاومتی همان چشم امید نداشتن (مناعت طبع) بر دست بیگانگان و دشمنان است تا اینگونه در جهان تضعیف نشویم و بگویند: ایران تعهداتش را در بحث برجام عمل نمود اما رو دست خورد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز اقتصاد ما با تاکید بر حدیث امام جواد (ع)

رمز اقتصاد ما

تاکید بر بی نیازی مومنان
امام جواد (علیه السلام) در مورد بی نیازی مومنان می فرمایند: «عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ؛[1]عزّت و شخصیّت مؤمن در بى نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است».
انسان متقی و معتقد بخدا می داند که باید بر روی آخرت سرمایه گذاری کند و امور مالی هم باید در خدمت اهداف دین قرار بگیرد، اگر خدا به او مالی داد آن را در مسیر رضای او بکار می گیرد و اگر هم وضع مالی پایینی داشته باشد؛ زیاد غصه دار نشده و می داند که پیشوای او به فقر و قناعت افتخار می کرده است. «الْفَقْرُ فَخْرِی‏ وَ بِهِ أَفْتَخِرُ؛[2]فقر، فخر من است و به این هم افتخار می کنم».

البته این حدیث به بحثهای دقیق نیاز دارد ولی می توان گفت: فقر در این حدیث به معنی نداری و تهی دستی، لزوما نیست. می دانیم که سیره ی پیشوایان اسلام، همنشینی با انسانهای متوسط و متوسط به پایین جامعه است، سیاست اسلام این است که با حفظ تعادل وضع اقتصادی جامعه، زمینه گسترش اخلاق و معنویت در جامعه را پدید آورد، و چون غالبا افراد متوسط و متوسط به پایین جامعه، کمتر دلبستگی به دنیا دارند؛ آماده تر از انسانهای متمول، برای پذیرش دین هستند، چنانکه در صدر اسلام، همین قشر از جامعه، زمینه بیشتری برای پذیرش اسلام داشتند (بغیر از امثال حضرت خدیجه ــ سلام الله علیها). بنابراین کانه پیامبر می فرماید: من همنشینی با انسانهای فقیرتر جامعه را دوست دارم  و به این هم افتخار می کنم.

سخن در باب عزت مومنان بود، آری اینان با عدم طمع و بی نیازی خود ازمال مردم، عزت خود را از خداوند طلب میکنند. «مَنْ كانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه؛[نساء/139]هر كه شرف و قدرت و غلبه خواهد (بداند كه) اینها یكسره از آن خداوند است (و باید از او بطلبد)؛ سخنان پاكیزه (اعتقاد به توحید و اصول عقاید كه مفاد كلم طیب است) به سوى (قرب) او بالا مى‏رود و عمل صالح آن را بالا مى‏برد» [3]

چنانکه حکومت اسلامی که در مدینه تشکیل شده بود، علیرغم مشکلات اقتصادی، و کمبود نیروی انسانی و ...، با گوش سپردن به فرامین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و اجرای احکام الهی، دارای چنان عزتی شدند که نه تنها بر مشرکان مکه پیروز شدند بلکه بر امپراتوریهای آن روزدنیا یعنی ایران و روم هم فائق آمدند.

مناعت طبع، خصلت مومنان
دین اسلام، مخالف افراط و تفریط است، اسلام نه موافق سرمایه داری و بی نیازی بی حد و حساب انسان است و نه موافق کم کاری و نداری، اسلام برای حفظ تعادل امور اقتصادی انسان، به سرمایه دارها دستور پرداخت خمس و زکات ودستگیری از نیازمندان را صادر نموده، و به انسانهای نیازمند، دستور به آبروداری و مناعت طبع داده است. «لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فىِ الْأَرْضِ یحَسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْئلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَ مَا تُنفِقُواْ مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیم؛[بقره/273](صدقات) از آن فقیرانى است كه در راه خدا (مانند جهاد یا غارت رفتن اموال یا بیمارى مزمن یا تحصیل علم) گرفتار آمده‏اند، نمى‏توانند (براى تحصیل معاش خود) هیچ گونه در روى زمین سفر كنند، فرد ناآگاه آنها را از شدت محافظتى كه دارند توانگر مى‏پندارد؛ آنها را از سیمایشان مى‏شناسى؛ از مردم به اصرار چیزى نمى‏خواهند. و هر چه از مال انفاق كنید مسلما خداوند به آن داناست». [4]

با این حساب، باید جامعه ی اسلامی اینچنین باشد و آنهایی که خداوند از مال دنیا به آنها داده است؛ مقداری از مال خود را به نیازمندان بدهند، و نیازمندان جامعه هم خود را مثل آیه شریفه ــ "لَا یَسْلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا" اصرارمالی از دیگران ندارند و مناعت طبع دارند ــ بدانند.

 

وظیفه ما پیروان مولا (علیه السلام)
کشورما اگر خدا قبول کند شیعه ی مولا امیرالمومنین(علیه السلام) هستند، خود حضرتش می فرماید: «أَنَا یَعْسُوبُ‏ الدِّینِ‏ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ؛[5]من پیشوای دین و امیر مومنان هستم».

وظیفه ی ما در دنیایی که نظام سرمایه داری غربی ــ به ظاهرــ در راس آن است، چیست؟ آیا کار ما آن نبود که به مفاد آیه273 بقره عمل می کردیم و علیرغم مشکلات اقتصادی، رو به جهان استکباری نمی انداخته و دائم رفع تحریمها را پیش نمی کشیدیم؟
آیه نمی گوید که مومنان خود را به کشتن می دهند تا منت دیگران را نکشند؛ بلکه این را به ما تذکر میدهد: که اینان به کمترین خودشان قانع هستند و عزت و آبروی خود را نمیبرند، اینان از چنان تکیه گاه درونی (توکل به خداوند)، برخوردار هستند که کمتر به فکر رو انداختن به این و آن می شوند.

در سالی که به فرمایش مقام معظم رهبری، سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل نامگذاری شده، باید با تکیه بر توان داخلی و توکل بر خدا، خود را از رو انداختنهای بی مورد و بی فایده، و بعضا هم نتیجه عکس داده، رها سازیم.

بی تردید اقتصاد مقاومتی همان راهیست که ما را به حفظ عزت و کرامت کشور اسلامیمان کمک نموده و آسیب پذیری ما را در مقابل قلدران جهانی کاهش می دهد انشاءالله

می شود با اراده و توکل بر خدا، مثل جنگ تحمیلی نشان داد که ایران در جنگ اقتصادی هم درمصاف با مستکبران پیروز است و عزت و پیشرفت خود را از خدا دریافت می کند.«وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ؛[منافقون/8ـ]و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمى‏دانند!»

استکبار جهانی در فهم قدرت ملت ایران مانده است و نمی داند که این نظام چگونه و با چه محاسبه ای، با همه هجمه ها و تهدیدات تا اکنون سراپا مانده و او را به چالش کشیده است. می شود با اقتصاد مقاومتی او را باز هم به چالش کشاند.
انشاءالله

سخن آخر

عزت مومن در بی نیازی او از دیگران و چشم نداشتن به کمکهای افراد دیگر، و توجه به خدای تبارک و تعالی است. مومن عزت خود را ازخداوند طلب می کند، خدایی که آسمان و زمین در دست اوست.
اقتصاد مقاومتی همان چشم امید نداشتن (مناعت طبع) بر دست بیگانگان و دشمنان است تا اینگونه در جهان تضعیف نشویم و بگویند: ایران تعهداتش را در بحث برجام عمل نمود اما رو دست خورد

پی نوشت ها

1ــ الدرة الباهرة من الأصداف الطاهرة با ترجمه شهید اول/ النص / 41

2ــ عدة الداعی و نجاح الساعی، ابن فهد حلی ص 123
 3ــ ترجمه مشکینی ص435
4ــ همان ص46
5ــ التمحیص، ابن همام اسکافی، ص 48




رهپویان قرآن

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.