تبیان، دستیار زندگی
در میان هنرهای ایرانی، ارتباطی ظریف میان هنر خوشنویسی، به عنوان شاخصه هنرهای ایرانی، و موسیقی سنتی وجود دارد که سبب می شود برخی هنرمندان به تجربه در هر دو حوزه و به صورت همزمان دست بزنند. یکی از این چهره های آشنا و مشترک هر دو حوزه موسیقی و خوشنویسی، بیژن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیژن بیژنی، در میان عالم خوشنویسی و موسیقی

در میان هنرهای ایرانی، ارتباطی ظریف میان هنر خوشنویسی، به عنوان شاخصه هنرهای ایرانی، و موسیقی سنتی وجود دارد که سبب می شود برخی هنرمندان به تجربه در هر دو حوزه و به صورت همزمان دست بزنند. یکی از این چهره های آشنا و مشترک هر دو حوزه موسیقی و خوشنویسی، بیژن بیژنی هنرمند مازندرانی است.

فرآوری: سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان
بیژنی

بیژن بیژنی خواننده و خوشنویس، زاده مازندران است او تا دوران دبیرستان را در مازندران و شهر بابل زندگی کرده و از همان دوران دبیرستان به عنوان معلم خوشنویسی تدریس می کرده است. تا زمانی که در بابل بود از محضر دو استادبزرگ خوشنویسی ایران که جزو بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران بودند یعنی استاد سیدحسین واستاد سیدحسن میرخانی بهره برد و سپس راهی تهران شد. او برای اینکه خوشنویسی را بیشتر و بیشتر بیاموزد، مدت یک سال شاگرد استاد غلامحسین امیرخانی هم شد و روی آثارخوشنویسان قدیم هم مطالعاتی را انجام داد. در همان زمان هم به موسیقی علاقه مند می شود و بواسطه رادیو و آشنایی با آثار اساتید موسیقی سنتی ایران، فعالیت در زمینه موسیقی را نیز به صورت حرفه ای آواز می کند.

درباره وجود اشتراك موسیقی و خط می توان به پیدایش آن ها دقیق شد. خوشنویسی و موسیقی هر دو از ادوار و بیضی تشكیل شده اند اما پیدا كردن این اشتراكات به آشنایی با مبانی رسم و زیبایی شناسی و اصول هنری نیاز دارد و درك آن از عهده ی همه خارج است ، اما به لحاظ حسی می توان تعامل موسیقی و خط را به شكل محدودی درك كرد .
از سوی دیگر ، ادبیات نیز نقطه ی ارتباط خط و موسیقی می تواند باشد زیرا محمل هر دو هنر خوشنویسی و موسیقی  ، ادبیات است . در خوشنویسی همواره از ادبیات كه بر معرفت استوار است استفاده شده در موسیقی متعالی نیز اشعار عرفانی در قالب آواز مورد بهره برداری قرار می گیرد پس خط، موسیقی و شعر به نوعی با یكدیگر همپوشانی دارند و از هم حفاظت می كنند یعنی شعر و خط وقتی خوانده می شود، بیشتر درك می شود و موسیقی نیز با استفاده از عرفان موجود در شعر عمق می یابد .
همچنین ارتباط های دیگری نیز بین خط و موسیقی وجود دارد كه نیازمند بحث های تخصصی است ، به عنوان نمونه در نگارش یك دوبیتی در هر مصراع ، یك یا دو كشیده قرار می گیرد ، در آواز نیز همین قانون به شكل تحریر زدن كه قابلیت همان كشیده را دارد ، رعایت می شود از این منظر نوعی هماهنگی زیبایی شناسانه در موسیقی ایرانی و خوشنویسی فارسی وجود دارد كه به دو صورت حكمی و حسی قابل بررسی است .

بیژن بیژنی می گوید: خط و موسیقی به خصوص موسیقی ایرانی خیلی نزدیک هم هستندو آدم احساس می کند هردو خویشاوندان نزدیک هم هستند. شما می بینید بسیاری از بزرگان موسیقی مثل عارف قزوینی و ... همه خط خوشی هم داشتند، استاد محمدرضا شجریان هم همینطور، شاگرد استاد حسین میرخانی بودند که خود من هم از آن مکتب تعلیم گرفتم.

نكته ظریفی كه وجود دارد این است كه اكثر افرادی كه در آواز مهارت دارند ، از حسن خط نیز برخوردارند به حدی كه حتی بدون دیدن آموزش خوشنویسی آثاری ارائه می كنند كه قابلیت عرضه نمایشگاهی دارند ، كه این نكته از استعداد مشترك این دو هنر خبر می دهد ، البته این نكته را به طور تجربی دریافت شده و ریشه علمی ندارد .

همانطور که اشاره شد، بیژن بیژنی از اساتید عصر معاصر است که در دو حوزه موسیقی و خوشنویسی فعال است. اما به عقیده وی چه ارتباطی میان این دو حوزه وجود دارد؟

بیژن بیژنی می گوید: خط و موسیقی به خصوص موسیقی ایرانی خیلی نزدیک هم هستندو آدم احساس می کند هردو خویشاوندان نزدیک هم هستند. شما می بینید بسیاری از بزرگان موسیقی مثل عارف قزوینی و ... همه خط خوشی هم داشتند، استاد محمدرضا شجریان هم همینطور، شاگرد استاد حسین میرخانی بودند که خود من هم از آن مکتب تعلیم گرفتم. خود استاد شجریان هم یادم هست می گفت همه هنرها را امتحان کردم ولی خط نستعلیق از همه این هنرها دشوارتر و سختتر است و از سختی این هنر می گفت. یادم است سالها پیش زنده یاد مرتضی حنانه آثار مرا دیده بود و می گفت این سیاه مشق ها که به گونه ای شاید بیانگر پریشانی روزگار ما باشد، باز در همه اینها هم ریتم می بینم، هارمونی می بینم.
از سویی می توان گفت شعر فصل مشترک موسیقی و خوشنویسی را می سازد.

*اما خوشنویسی رمز و رموزی دارد

اعتقاد دارم هنرمند خوشنویس یا موسیقی اگر خرد و اندیشه ای پشت کارشان نباشد خیلی مانا نیست، خیلی نمی ماند و در زمان های کوتاه ممکن است کم رنگ و بی رنگ شود. در هردو زمینه مثال می زنم، ترانه هایی که در گلها امثال بنان اجرا کردند و اساتید دیگر، نگاه کنید که آنها خیلی سفارش روزمرگی و... در آن نبود. مثلاً رهی معیری ترانه اش را می ساخت، مرتضی محجوبی ملودی اش را می ساخت، آقای معروفی تنظیم می کرد، استاد غلامحسین بنان هم اجرا می کرد، اینها رفقای گرمابه و گلستان بودند و دلهایشان هم هم کوک هم بود، نمی گفتند ما ده روز دیگر باید این را پخش کنیم، این را زود تمامش کنید. تا کار درخشان نمی شد و تلفیقات زیبا صورت نمی گرفت و ترانه ای که باید ساخته می شد نمی شد، اینها به ضبط نمی رفتند. برای همین است که برخی ترانه ها در حافظه شنیداری مردم الآن پنجاه سال مانده است، این کار دلی احساسی و معنوی است که شما برایش حسابی باز نکردید. مثال در خوشنویسی می زنم، امثال میرعماد که خوشنویس درخشان و درجه یک دوره صفویه در نستعلیق بود یا میرزا احمد نی ریزی در نسخ، یا عبدالمجید درویش طالقانی در شکسته نویسی، الآن آثار آنها را که می بینید بعضی دیگر نتوانستند به آن زیبایی تکرار کنند یا میرزا رضا کلهر که می گفتند از صبح تا شب در حجره ای که خوشنویسی می کرد می نشست و می نوشت، عصر شروع به پاره کردن بسیاری از این مشق ها می کرد و شاگردانش ناراحت می شدند که چرا اینها را پاره می کنی؟ می گفت نشد... کمال یافته نیست... یعنی قانع نبودند. و این همان معنویت است یعنی کار به این اعتباری که به زیبایی و کمال برسد و بماند، معنویت خود را پیدا می کند. تمام آثاری که آن دوران کار شده الآن ویترین موزه های بزرگ دنیا به آن مباهات می کنند ولی در روزگار ما اینطور نیست. نمی گویم همه، ولی بخش عمد هنرمندان ما آن حال و احوال و معنویت در آنها نیست. شاید گرفتار زندگی و مشغله ها هستند البته شاید اگر هنرمند نیازمندی های مادی اش از جایی تأمین شود بتواند آثار ارزشمندتری را ارائه دهد ولی در این روزگار خیلی در سایه افتاده است چنین نگرشی که عرض کردم و غصه هم می خورم چون که چطور در آن روزگار مگر سخت نبود؟ مثلاً در زمان میرعماد، یا درویش عبدالمجید طالقانی یا همین دوره قاجاریه میرزا غلامرضای اصفهانی، بسیار درجه یک و توانا که الآن هر مشق یا قطعه ای دارد به میلیون ها تومان خرید و فروش می شود. ولی همیشه می گویم امیدوارم بتوانیم معرفت و معنویت کارمان را در هر کار هنری که می کنیم حفظ کنیم.


منابع:
تلخیص از متن مصاحبه هنر نیوز
انجمن خوشنویسان ایران