تبیان، دستیار زندگی
افزایش نارضایتی ها در همسایه بحران زده ایران تا حدی بالا گرفته که آیت الله سیستانی - عالی قدرترین مرجع شیعه در عراق و بدون اغراق، بانفوذترین روحانی این کشور - اعلام کرد که نمایندگان او دیگر در خطبه های نمازجمعه حرف سیاسی نخواهند زد . . .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : آزاده مرنی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

5 گزینه پیش روی عبادی و عراق

افزایش نارضایتی ها در همسایه بحران زده ایران تا حدی بالا گرفته که آیت الله سیستانی - عالی قدرترین مرجع شیعه در عراق و بدون اغراق، بانفوذترین روحانی این کشور - اعلام کرد که نمایندگان او دیگر در خطبه های نمازجمعه حرف سیاسی نخواهند زد . . .

حسین آشنا- بخش سیاست تبیان
حیدر العبادی

روزی که حیدر العبادی در عراق نخست وزیر شد، شعارهایی سر داد که امروز نتایج عمل نکردن به برخی از آنها گریبانش را گرفته است. او می گفت دولتی ائتلافی، فراگیر و تکنوکرات تشکیل خواهد داد، اصلاحاتی را اجرا خواهد کرد، با فساد مبارزه می کند و از کمک جناح ها برای تشکیل کابینه بهره خواهد گرفت.
برخلاف تصور حامیان العبادی و حتی برخلاف تصورات امروز خودش، او نتوانست چندان هم توفیقی در این راستا داشته باشد. افزایش نارضایتی ها در همسایه بحران زده ایران تا حدی بالا گرفته که آیت الله سیستانی - عالی قدرترین مرجع شیعه در عراق و بدون اغراق، بانفوذترین روحانی این کشور - اعلام کرد که نمایندگان او دیگر در خطبه های نمازجمعه حرف سیاسی نخواهند زد. تحلیلگران چنین سکوتی را به سکوتی اعتراضی تأویل و تفسیر کردند؛ تفسیری که بی شک، منظور نظر بزرگترین رهبر مذهبی عراق هم بوده است.
در دیگر سو، همان روز که مقتدی صدر - رهبر جریان صدر - از محاق بیرون آمد و پیام داد و دفترش رسماً راه اندازی شد و بیانیه صادر کرد و سخنرانی هایی ایراد کرد، می شد پیش بینی کرد که یک روحانی انقلابی مسلک دوآتشه با قواره او که در بین برخی از طیف های جوانان عراق طرفداران پروپاقرصی دارد، بیکار و بی صدا نخواهد ماند. همین هم شد و روز شنبه بغداد به هم ریخت.
بعد از آنکه حیدر العبادی نتوانست پارلمان عراق را برای اعمال برخی اصلاحات و انجام برخی تغییرات در جهت مبارزه بیشتر با فساد متقاعد کند و با کارشکنی های برخی جریانات و نمایندگان آنها روبرو شد، کاسه صبر مقتدی صدر لبریز شد و حامیانش هم به مقتدای خود اقتدا کردند و منطقه سبز پایتخت عراق را عملاً به اشغال خود درآوردند.
منطقه الخضراء یا همان میدان سبز بغداد، مهمترین و حساس ترین منطقه سیاسی در پایتخت این کشور عمدتاً شیعه محسوب می شود. اغلب مراکز قدرت و مراکز سیاسی و حکومتی عراق از جمله ساختمان پارلمان در این منطقه قرار دارد، عبور و مرور در آن منطقه تابع تشکیلاتی خاص است و بازرسی های مختلفی برای ورود به آنجا انجام می شود.
پس از بی نتیجه ماندن جلسه پارلمان، مقتدی صدر از مردم خواست علیه فساد قیام کنند. همین شد که با وجود تدابیر امنیتی، دقایقی پس از پیام مقتدی، هواداران او که از قبل پشت دروازه های منطقه سبز متحصن شده بودند، وارد این منطقه شدند و برخی ساختمان های مهم از جمله پارلمان عراق را به اشغال خود درآوردند.
تصاویری که در آن دقایق و ساعات اشغال پارلمان از درون این مجموعه منتشر شد، خوش بین ترین تحلیلگران اوضاع عراق را متقاعد می کرد که بحران در این کشور شکلی جدی تر به خود گرفته است. در پی همین اتفاقات، فرودگاه بغداد هم از حالت عادی خود خارج شد و ساعاتی بعد، درست در زمانی که به نظر می رسید بحران در حال سرایت کردن به تمامی پایتخت است، معترضان عقب نشستند تا بغداد کمی نفس بکشد، اما قطعاً این پایان کار آنها نیست، چراکه دفتر مقتدی صدر در بیانیه ای از مردم خواست تا «انقلاب خود را که برای اصلاحات آغاز کرده اند، تا دستیابی به اهداف خود ادامه دهند».
اما چرا اوضاع پایتخت عراق به ناگهان چنین شد و آیا این وضع برای دولت آقای عبادی غیرقابل پیش بینی بود. می توان اینطور پاسخ داد که اگر عقلانیت بیشتری در شنیدن هشدارها در دولت عراق وجود داشت، شاید کار به اینجا کشیده نمی شد. العبادی کارنامه قابل دفاعی در زمینه متشکل کردن گروه ها برای مبارزه با تروریسم، کاهش نسبی تنش های قومیتی، متحد کردن ارتش از هم گسیخته عراق و استفاده از نیروهای مردمی برای مبارزه با داعش داشته است. اما پس از ایجاد یک ثبات نسبی که با کنار رفتن نوری المالکی و روی کار آمدن العبادی در عراق حاکم شد، او نتوانست مبارزه با فساد را درأس برنامه های دولتش قرار دهد. این شاید یکی از کلیدی ترین نکاتی بود که آیت الله سیستانی نسبت به آن هشدار داده بود.
مبارزه جدی با فساد دولتی، پاکسازی دولت از عناصر فاسد و مسأله دار و کاهش برخی کشمکش های سیاسی و اقتصادی، مهمترین هشدارهایی بود که نمایندگان آیت الله سیستانی به دولت العبادی داده بودند اما نتیجه ای که امروز حاصل شده، نشان می دهد که او ضرورت چنین اولویت بندی هایی را چندان هم جدی نگرفته بود یا دست کم توان اجرای این سیاست ها را نداشته است.

مبارزه جدی با فساد دولتی، پاکسازی دولت از عناصر فاسد و مسأله دار و کاهش برخی کشمکش های سیاسی و اقتصادی، مهمترین هشدارهایی بود که نمایندگان آیت الله سیستانی به دولت العبادی داده بودند اما نتیجه ای که امروز حاصل شده، نشان می دهد که او ضرورت چنین اولویت بندی هایی را چندان هم جدی نگرفته بود

به هر ترتیب، امروز شرایط امروز عراق می تواند فصل جدیدی را برای این کشور رقم بزند. حالت اول این است که دولت با توان بیشتری - در واقع با همه توان خود - برای مبارزه با فساد در دستگاه های دولتی و حاکمیتی عراق خواهد ایستاد و فضا را به سمتی پیش خواهد برد که هم حامیان آیت الله سیستانی احساس رضایت کنند و هم آتش تند هواداران مقتدی صدر فروکش کند.
حالت دوم، شرایطی است که چنین اراده و توانی در قوای اجرایی دولت عراق دیده نخواهد شد و همانطور که دفتر مقتدی صدر اعلام کرده، «انقلابی برای اصلاحات آغاز شده و تا دستیابی به اهداف خود ادامه خواهد یافت».

گزینه سوم، این است که وقتی دولت و مشخصاً شخص آقای عبادی می بیند به تنهایی توان اجرای سیاست های ضدفساد را ندارد دست کمک به سمت گروه های دیگر از جمله جریان صدر، که اصلی ترین نقش را در آشوب های اخیر داشته، دراز خواهد کرد تا لااقل اگر اقدام مثبتی هم انجام نمی شود، با تقسیم بخشی از قدرت اجرایی، دهان جریان معترض لااقل برای مدتی بسته شود.
گزینه چهارم، کنار رفتن حیدر العبادی از قدرت است. این گزینه، خود آبستن حوادثی تازه خواهد بود. این که چه کسی جایگزین او می شود، خود نکته مهمی است که می تواند شرایط را بهتر یا بدتر کند؛ ضمن اینکه دوره انتقال قدرت در عراق هرچقدر هم که کوتاه باشد، می تواند فرصتی برای کودتا یا شبه کودتای برخی جریانات معترض در این کشور باشد. البته از سوی دیگر، تجربه کنار رفتن نوری مالکی وجود دارد. زمانی که آقای مالکی از قدرت کناره گرفت و عبادی جایگزین او شد، برای مدتی اوضاع نابسامان عراق بهبود نسبی یافت و این، همان بخش روشن کارنامه عبادی است. پس چرا چنین تجربه ای نتواند دوباره تکرار شود؛ هرچند که هیچ تضمینی هم برای آن وجود ندارد.
گزینه پنجم، ادامه وضع فعلی است؛ تقابل با نخست وزیر و دولتش اوج می گیرد، سیاست های اصلاحی او تاکنون در زمینه مبارزه با فساد جوابگو نبوده و در ادامه هم نخواهد بود، برخلاف دوره ای که مالکی رفت و عبادی آمد، جریان آیت الله سیستانی نارضایتی زیادی از وضع موجود دارد و این نارضایتی بیشتر هم خواهد شد، مقتدی صدر برخلاف گذشته که ادعا می کرد وارد عالم سیاست نخواهد شد، حالا فعالیت های انقلابی می کند که در چنین فعالیت هایی گریزی از سیاست و سیاست بازی نیست، بخشی از توان ارتش و حتی نیروهای حشد الشعبی درگیر برقراری امنیت عراق در برابر معترضان می شود و تروریست ها و مخصوصاً داعش از این فرصت نهایت بهره را می برند و بحران های تقریباً همیشگی کردستان عراق نیز همچنان لاینحل باقی می ماند.
نیاز به توضیح بیشتر نیست که اگر گزینه پنجم پی گرفته شود و دولت عراق فکری جدی به حال این وضع نکند، چشم اندازی که در پاراگراف بالا ترسیم شد، گریزناپذیر خواهد بود و این نه تنها به سقوط دولت عبادی و بروز بحران بیشتر برای رئیس جمهور عراق یعنی فؤاد معصوم منجر می شود، بلکه ماهیتی به نام حاکمیت در این کشور نفت خیز و بحران خیز را دستخوش تغییرات جدی خواهد کرد.