تبیان، دستیار زندگی
امام رضا (علیه السلام) می فرماید: کسی که تناسخ را بپذیرد و به آن عقیده داشته باشد، به خدای تعالی کفر آورده و بهشت و دوزخ را غیر واقعی تلقی کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا تناسخ واقعیت دارد؟

امام رضا (علیه السلام) می فرماید: کسی که تناسخ را بپذیرد و به آن عقیده داشته باشد، به خدای تعالی کفر آورده و بهشت و دوزخ را غیر واقعی تلقی کرده است.

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اعتقادات تبیان
روح

در این نوشتار بنا داریم تا به طور اجمالی مسئله پرچالشی به نام «تناسخ» را بررسی کنیم و نظر اسلام را در این باره یادآور شویم:
بر اساس مکتب پیامبران الهی با مرگ انسان روح آدمی از بدن جدا شده، به عالم برزخ منتقل می گردد و در آن سرای، به حیات خویش ادامه می دهد. اگر از نیکان باشد از پاداش اعمال خوب خود در آن عالم بهره مند می شود اما اگر از بدان باشد، به کیفر کارهای ناپسند خویش می رسد، تا زمانی که قیامت شود. طبق مکتب پیامبران، قضای الهی بر این تعلق گرفته که روح بشر پس از مرگ، دوباره به دنیا باز نگردد و زندگی جدیدی را در این جهان آغاز نکند، بلکه در برزخ بماند تا قیامت برپا شود، و به سرای جاودان آخرت منتقل شود.
ولی از قرون پیشین در هندوستان نظریه ای به نام تناسخ طرح شد که از برگشت ارواح و بازگشت مکررشان به دنیا سخن می گفت. این نظریه با گذشت اعصار، رفته رفته توجه عده زیادی از مردم جهان را به خود جلب کرد و حتی کسانی به عنوان یک عقیده مذهبی به آن دل بستند. در خلال این مدت متمادی دانشمندان بزرگ این مطلب را مورد بحث و انتقاد قرار دادند و چندین دلیل بر بطلان آن اقامه نمودند.
اسلام، بازگشت ارواح به دنیا در قالب یک شخص دیگر یا یک موجود جاندار برای انجام کارهای خوب و به دست آوردن شرایط همزیستی با ارواح را قبول نداشته و صریحا آن را رد می کند. قرآن در این باره می فرماید: "چون یکیشان را مرگ فرا رسد گوید: پروردگارا، فرمان ده مرا به دنیا باز گردانند، شاید کارهای نیکی را که در گذشته ترک کرده بودم، (در حیات آینده) انجام دهم، (پاسخ داده می شود): هرگز، این سخنی است (بی اساس) که گوینده خود می گوید (و به آن ترتیب اثر داده نمی شود) و از پی (مرگ) اینان عالم برزخ است تا روزی که قیامت فرا رسد و از قبرها بر انگیخته شوند".

بر اساس مکتب پیامبران الهی با مرگ انسان روح آدمی از بدن جدا شده، به عالم برزخ منتقل می گردد و در آن سرای، به حیات خویش ادامه می دهد. اگر از نیکان باشد از پاداش اعمال خوب خود در آن عالم بهره مند می شود اما اگر از بدان باشد، به کیفر کارهای ناپسند خویش می رسد، تا زمانی که قیامت شود

البته باید توجه داشت که مسئله تناسخ و بازگشت ارواح به دنیا نه فقط مخالف مکتب پیامبران الهی و موجب کفر به خدا و نفی معاد و انکار ثواب و عذاب عالم آخرت است، بلکه از نظر علمی نیز دانشمندان و فلاسفه آن را مطرود و مردود شناخته و دلایلی بر ابطال آن آورده اند.
صدر المتألهین شیرازی، فیلسوف معروف می گوید: "دانستی که نفس در اولین مرحله تکوین، درجه اش درجه طبیعت است. سپس به تناسب حرکت استکمالی ماده، ترقی می کند تا از مرز نبات و حیوان بگذرد. بنابر این وقتی نفس در مرحله ای از قوه به فعلیت می رسد هر چند آن فعلیت ناچیز باشد محال است دوباره به قوه محض و استعداد صرف برگردد. به علاوه همان طور که قبلاً اشاره شد صورت و ماده، شئ واحدی هستند که دارای دو جهت فعل و قوّه می باشند و با هم مسیر حرکت استکمالی را می پیمایند و در مقابل هر استعداد و قابلیت به فعلیت مخصوصی نایل می شوند بنابراین محال است روحی که از حد نباتی و حیوانی گذشته، به ماده منی و جنین تعلق بگیرد. (شواهد الربوبیه، ص 161)
بررسی روایات:
روایاتی دال بر بطلان تناسخ وجود دارد که البته مضمون همه آنها تقریباً یکی است و ما چند نمونه را مطرح می کنیم:
1. قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام) مَنْ قَالَ بِالتَّنَاسُخِ فَهُوَ کَافِرٌ؛ هرکس قائل به تناسخ باشد کافر است. (وسائل الشیعة، ج 28، ص341، ح 34910)

اسلام، بازگشت ارواح به دنیا در قالب یک شخص دیگر یا یک موجود جاندار برای انجام کارهای خوب و به دست آوردن شرایط همزیستی با ارواح را قبول نداشته و صریحا آن را رد می کند

٢. زندیق پرسید: چرا گروهى قائل به تناسخ ارواح اند و از کجا به این مطلب معتقد شده اند، و دلیلشان بر این مذهب چیست؟ فرمود: معتقدان به تناسخ راه و روش دین را پشت سر انداخته و گمراهى را براى خود آراسته اند، و نفس خود را در زمین شهوات به چرا واداشته اند، و قائل اند که آسمان خالى است و خلاف آن طور که وصف شده هیچ در آن نیست، و این که مدبّر این جهان به صورت همین مخلوقات است. دلیلشان روایت «خداوند آدم را بر صورت خود آفرید» مى باشد. نه بهشت و جهنّمى است، و نه بعث و نشورى، و قیامت نزد اینان همان خروج روح از قالب خود و ورود به قالب دیگر است، اگر در قالب أوّل نیکوکار بوده به قالبى در بالاترین درجه دنیا از نظر فضیلت و نیکویى درآید، و اگر در قالب ابتدایى فردى بدکار یا غیر عارف بوده مطابق همان صفت به قالب حیوانى در دنیا یا جانورى قبیح المنظر در خواهد آمد. این جماعت قائل به نماز و روزه نیستند، و عبادتى بیشتر از معرفت به آن که شناخت بد و واجب است را ندارند، و تمام شهوات دنیا براى این گروه مباح است: از آمیزش با خواهر و دختران خود گرفته تا خاله و زنان شوهردار . و نیز خوردن مردار، شراب، خون، بر ایشان مباح است (شاید این خصوصیات، مرتبط با گروهی از معتقدان به تناسخ بوده و شامل تمامشان نشود.)، و تمام مذاهب از عقیده ایشان بیزارند، و هر امّتى آنان را لعن کرده است، و چون از ایشان سؤال حجّت و برهان نمایند روگردانده و می گریزند، عقیده اینان را تورات تکذیب کرده و فرقان لعنشان کرده است. با این همه معتقدند که خدایشان نیز از قالبى به قالب دیگر انتقال مى یابد، و اینکه ارواح ازلى همان است که در آدم بوده، باز همان روح کشیده شده از یکى به دیگرى منتقل گردید تا به روزگار ما رسید. پس با این فرض که خالق به صورت مخلوق است چگونه خالق بودن یکى از آن دو ثابت مى شود؟! نیز معتقدند: فرشتگان از اولاد آدم هستند، هر که به بالاترین درجه دین برسد از جایگاه امتحان و تصفیه خارج و فرشته شده، و در برخى موارد نصارى شبیه ایشان شده اند (مانند عقیده به حلول و اینکه ارواح پس از رسیدن به کمال به اجرام فلکى متّصل مى شوند)، و دهریّه معتقدند: اشیاء بى خالق و مدبّرند. و با این عقیده دیگر نباید گوشت بخورند، زیرا تمام حیوانات از ایشان از بنى آدم مى باشد که از صورتشان حلول نموده اند، بنابر این خوردن گوشت خویشان و اقربا جایز نیست !!. (طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، ج 2، ص 344)


منابع:
سایت اسلام کوئیست



مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.