تبیان، دستیار زندگی
زید بـسـم اللّه الـرحمن الرحیم "فان كذبوك فقل لی عملی و لكم عملكم انتم بریئون مما اعمل و انا بری مما تعملون. والسلام" یـزیـد بن معاویه نامه‌اى به همراه اشعارى براى عبداللّه بن عباس یا طبق نقلى، براى عمرو بـن سـعـیـد، حـ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاسخ امام حسین علیه السلام به اشعار یزید


بـسـم اللّه الـرحمن الرحیم

"فان كذبوك فقل لی عملی و لكم عملكم انتم بریئون مما اعمل و انا بری مما تعملون. والسلام"

یـزیـد بن معاویه نامه‌اى به همراه اشعارى براى عبداللّه بن عباس یا طبق نقلى، براى عمرو بـن سـعـیـد، حـاكـم مكه فرستاد تا آن را در مراسم حج بخواند، یزید چون از روحیه مردم مدینه و روحـیـه سـلحشورى سیدالشهدا علیه السلام مطلع بود و مى‌دانست كه آنان زیر بار حكومت غاصبانه یزید نـمـى‌روند، لذا تصمیم داشت از باب مصالحه و نرمش،از وقوع جنگ جلوگیری کند، زیرا مى‌دانست جنگ و كـشـتـه شـدن حـسین بن على علیه السلام براى او گران تمام مى‌شود، مردم مدینه وقتى اشعار یزید را دیـدند، آن را خدمت امام حسین علیه السلام فرستادند، رهبر آزادگان جهان با یك نظر به فراست دانست كـه ایـن اشـعـار را یزید فرستاده، لذا در پاسخ او به یك آیه از قرآن كریم بسنده كردند كه خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله مى‌فرماید: "و ان كذبوك فقل لی عملی و لكم عملكم انتم بریئون مما اعمل و انا بری مما تعلمون"؛ اگـر كـفـار تـو را تـكـذیب كردند، بگو من مسؤول اعمال خودم هستم و شما هم مسؤول اعمال خودتان، شما از اعمال من بیزار هستید و من هم از آنچه شما انجام مى‌دهید بیزار هستم.

اینك چند نمونه از اشعار یزید:

یا قومنا لا تشبوا الحرب اذ سكنت                     تمسكوا بحبال الخیر واعتصموا

قد غرت الحرب من قد كان قبلكم                      مـن القـرون و قـد بادت به الامـم

فانصفوا قومكم لا تهلكوا بذخا                          فرب ذى بذخ زلت به القدم (1)

"آتش جنگ را كه خاموش است شعله‌ور نسازید، و به راه خیر چنگ بزنید. جنگ، اقوام گذشته را مغرور كرد و جمیعت‌هائى را نابود ساخت. در حـق خـویـشـان خـود، نـیـكـى كنید و كبر و بزرگى را كنار بگذارید كه چه بسا افراد متكبر قدم‌هایشان لغزید."


تحلیل پاسخ امام علیه السلام

سیدالشهدا علیه السلام با تمسك به آیه شریفه سوره یونس، اعلان برائت از كفار و مشركین و منافقین و همه دشـمـنـان اسلام مى‌نماید كه اصولا هیچ راه مصالحه و سازش با آنها وجود ندارد و در واقع این آیه اجـمالى است از آنچه در سوره كافرون آمده كه شش نفر از كفار به رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشنهاد كردند كـه: "یك سال تو خدایان ما را عبادت كن، یك سال هم ما خداى تو را پرستش مى‌كنیم، در نتیجه اگـر مـسـلـك ما بهتر بود، تو ضرر نكرده‌اى، و اگر دین تو بهتر بود، ما ضرر نكرده‌ایم و شریك در كیش تو شدیم." (2) اما در این حال سوره كافرون نازل شد و پاسخ محكمى به همه این پیشنهادات داد، زیرا قرآن كریم هـرگـونـه هـمكارى و مساعدت و مودت و دوستى و مطاوعه و سازش با كفار و مشركین و دشمنان اسلام را ممنوع كرده است. خـداونـد مـتعال می‌فرماید: "یا ایهاالذین امنوا لاتتخذوا عدوی و عدوكم اولیا تلقون الیهم بالمودة و قد كفروا بما جاكم من الحق"(3) اى مؤمنین! دشمنان من و خودتان را، دوست نگیرد، شما نسبت به آنها اظهار محبت مى‌كنید در حالی كه به آنچه از حق براى شما آمده كافر شده‌اند. مفسرین چنین نقل كرده‌اند که شان نزول آیه در مورد حاطب بن ابى بلتعه است.


پی‌نوشت‌ها:

1- مقتل خوارزمى، ج1 / ص 218/ تاریخ ابن عساكر، ص 203 ناسخ ، ج2، ص 28.

2- مجمع البیان 10/552 / تفسیر فخر رازى 32/144.

3- ممتحنه / 1.

منبع:

کتاب نامه‌ها و ملاقات‌هاى امام حسین علیه السلام، على نظرى منفرد

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.