تبیان، دستیار زندگی
«نسل جدید کم سوادتر شده اند.» این جمله کلیشه ای را چند سالی است که می شنویم. جمله ای که عموما متولدین نیمه دوم شصت و نیمه اول دهه هفتاد را نشانه گرفته و هر روز بیشتر از گذشته شنیده می شود؛اما به راستی جوانان ایرانی بی سواد شده اند؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مدرک عالی ، سواد تو خالی!

«نسل جدید کم سوادتر شده اند.» این جمله کلیشه ای را چند سالی است که می شنویم. جمله ای که عموما متولدین نیمه دوم شصت و نیمه اول دهه هفتاد را نشانه گرفته و هر روز بیشتر از گذشته شنیده می شود؛اما به راستی جوانان ایرانی بی سواد شده اند؟!

فرآوری: لواسانی-بخش اجتماعی تبیان
مدرک و پول

ابعاد ماجرا گسترده  شده و بحث های متفاوتی بین مردم، جامعه شناسان و کارشناسان دانشگاهی درگرفته است. از یک سو برخی کاربران شبکه های اجتماعی همین کلیپ را بهانه کرده اند و دائما از کمبود سواد و اطلاعات عمومی میان نسل جدید گلایه می کنند؛ از طرف دیگر برخی کارشناسان دانشگاهی در گفتگویی، سیستم دانشگاهی کشور را یکی از عوامل موثر در کاهش سطح اطلاعات عمومی نسل جدید می دانند و عقیده دارند دانشجویان نسل قبلی، سطح بالاتری حداقل از نظر اطلاعات عمومی داشته اند. این دسته از کارشناسان روی این نکته دست می گذارند که در حدود 10 تا 15 سال قبل به دلیل کمبود ظرفیت دانشگاه ها و تعداد بالای متقاضیان، رقابت فشرده ای برقرار بود و فقط افرادی می توانستند از غول کنکور بگذرند که دانش بالاتری داشته اند.

جوانان ایرانی بی سواد شده اند؟!

البته در این گزارش قرار نیست فقط نیمه خالی لیوان را ببینیم. کارشناسان دانشگاه  و جامعه شناسان مختلفی نیز مخالف همه این استدلال ها هستند و اعتقاد دارند در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته دنیا نیز بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی، در همه زمینه های مختلف اطلاعات عمومی ندارند و در این ماجرا نیز مانند همیشه، همان حس خود کمتر بینی مان گل کرده است...

دانشگاهها حفظیات محور شدند

در همین باره دکتر حسن باقرزاده خجسته استاد دانشگاه از زوایای مختلف این موضوع را بررسی کرد و گفت: "در آموزش عالی ما چند اتفاق افتاده است. از جمله اینکه ورود به دانشگاه کار خیلی سختی نبوده و داوطلب برای ورود به دانشگاه زحمت زیادی نمی کشد چون صندلی های خالی زیادی در دانشگاه منتظرشان است. پیش از این، گذشتن از سد کنکور چندان راحت نبود و دانشجویان، افرادی با مطالعه زیاد بار می آمدند. علاوه بر این، نظام ارزشیابی دانشگاههای ما آنچنان مفید عمل نکرده است.

برخی جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، شبکه های اجتماعی را مقصر اصلی پایین آمدن اطلاعات عمومی در میان نسل جدید جامعه می دانند. در همین رابطه، محمد مراد بیات، جامعه شناس می گوید: «جامعه به دلیل فناوری های نوین با بار انفجار اطلاعات مواجه شده اما این اطلاعات سطحی است و عمق ندارد چون اگر خودتان هم دقت کرده باشید، در شبکه های اجتماعی مطالب عمیق وجود ندارد

مدل قدیم آموزش و پرورش ما حفظیات محور است و بچه ها را ذاتاً وادار به فعالیت نمی کند و دانشگاهها هم از همین سیستم پیروی می کنند. حتی دانشگاه برای بسیاری افراد به خصوص دختران جایی برای گذران وقت شده است. باید گفت سطح علمی استادان هم پایین آمده و مثل گذشته به دنبال مقاله و تالیف کتاب نیستند. حتی شبکه های اجتماعی که این روزها گریبانگیر جوانان ما شده آنان را از فضای علم و اندیشه دور کرده است."

گله دانشجوی باسواد از دانشجوی کم سواد!

در این گزارش تلاش کرده ایم دانشجویان را از نگاه خودشان به بوته نقد بکشانیم. در همین زمینه علی اسماعیل زاده دانشجوی دانشگاه مازندران از وضعیت تحصیلی برخی دوستان و اطرافیانش انتقاد کرد و گفت: همه ما معترفیم دانشجو آنچنان که باید و شاید درس نمی خواند و به معنای مصطلح کم سواد است. برخی دانشجویان زبان فارسی را حتی به طور کامل بلد نیستند که این موضوع در نوشتن متن و گزارش و تحقیق و پایان نامه خود را بیشتر نشان می دهد. نوشتن یک پروژه تحقیقاتی بسیار ساده و پاسخ به سؤالات امتحانی گاهی برایشان خیلی سخت است و غلط های املایی و محتوایی بسیاری در پاسخ به سؤالات امتحانی دارند.

وی تاکید کرد: در صورتی که همین دانشجو در تلاش است با گرفتن مدرک تحصیلی در شغل مرتبط هم فرد موفقی باشد. از سوی دیگر، دانشجویان کتاب نمی خوانند و استاد صرفاً به آنان جزوه می دهد؛ شب امتحان برخی نکات را از حفظ می کنند اما چون در حافظه کوتاه مدتشان می ماند اطلاعات به سرعت از بین می رود. بنابراین دانشجویان ما تفکر محور بار نمی آیند. مدارس و دانشگاهها به جای اندیشه ورزی، تاریخ اندیشه را از دوران کودکی تا دانشگاه به آنان می آموزند.

روش درست تحلیل مسائل به دانشجو آموزش داده نمی شود و دانشجو فقط یاد می گیرد فلان دانشمند چه گفت و غیره. اینکه چگونه به این مسئله دست یافت و چگونه می توان فکر کرد و از مسئله به پاسخ رسید جایی در این نظام آموزشی ندارد.

این دانشجو یک مثال هم در کم سوادی برخی دانشجویان زد و گفت: برای انجام کاری به یکی از مراکز خدمات کامپیوتر مراجعه کرده بودم. دانشجویی را برای پرینت پایان نامه اش دیدم که حتی نمی دانست باید از علامت " : " بعد از نام استاد و علامت " ..." به معنای و غیره در کدام قسمت صفحه اول پایان نامه استفاده کند. خودتان تصور کنید همین دانشجویان با مدرک فوق لیسانس قصد دارد مقاطع بالاتر تحصیلی را طی کند و یا حتی عنوان " دانشجو " را یدک بکشد! این دانشجو وقتی در شغلی مشغول شود چه بازدهی و کارایی دارد.
مقصر کیست؟
برخی جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، شبکه های اجتماعی را مقصر اصلی پایین آمدن اطلاعات عمومی در میان نسل جدید جامعه می دانند. در همین رابطه، محمد مراد بیات، جامعه شناس می گوید: «جامعه به دلیل فناوری های نوین با بار انفجار اطلاعات مواجه شده اما این اطلاعات سطحی است و عمق ندارد چون اگر خودتان هم دقت کرده باشید، در شبکه های اجتماعی مطالب عمیق وجود ندارد.

به نظر می رسد، آغاز این بحران دانشجویان از همان دوران مدرسه است. وقتی دانش آموزیی برای اولین بار پا به مدرسه می گذارد اما اصول و پایه های کسب علم را هم یاد نمی گیرد. این دانش آموز تکالیفش را هم به سختی انجام می دهد و به مرور مقاطع تحصیلی را طی می کند. به راحتی بدون کنکور، دانشجو شده و حالا با انبوهی از اطلاعات مواجه می شود که توان فهمیدن و یادگرفتنش را ندارد

جامعه زمانی باسواد خواهد شد که به سمت کتاب برود. کتاب محصولی است که نویسنده، محقق و دانشمند برای نوشتن آن عمر خود را می گذارد و متخصص است. به همین دلیل خواننده یک کتاب نیز با مطالعه چنین کتاب هایی است که می تواند بار علمی خود را بالا ببرد. این فرهنگ باید جا بیفتد که جای خبر در شبکه های اجتماعی است و دانش را در کتاب ها باید جستجو کرد.»

مجید صفارنیا، روانشناس اجتماعی می گوید: «سطح دانش عمومی هم آنقدر به هوش پایین بستگی ندارد. یکی از علت هایی که موجب شده سطح دانش عمومی پایین بیاید به این خاطر است که مردم به دنبال کسب اطلاعات و اخبار نیستند. روزنامه نمی خوانند و به همین علت میزان اطلاعات عمومی پایین می آید.»

ریشه مشکل از کجاست؟

به نظر می رسد، آغاز این بحران دانشجویان از همان دوران مدرسه است. وقتی دانش آموزی برای اولین بار پا به مدرسه می گذارد اما اصول و پایه های کسب علم را هم یاد نمی گیرد. این دانش آموز تکالیفش را هم به سختی انجام می دهد و به مرور مقاطع تحصیلی را طی می کند. به راحتی بدون کنکور، دانشجو شده و حالا با انبوهی از اطلاعات مواجه می شود که توان فهمیدن و یادگرفتنش را ندارد.
به اذعان بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش عالی، به این معضل، عجله برای مدرک گرفتن را هم اضافه کنید. ساز و کار اشتغال در کشور به جایی رسیده که ابتدا مدرکتان را می پرسند بعد از توانایی و سابقه کاری شما برای همکاری کسب اطلاع می کنند. حالا که این روزها تمام دانشگاههای کشور اعم از غیردولتی، آزاد، پیام نور و علمی کاربردی همچنین دانشگاههای دولتی در چشم بر هم زدنی بر خلاف گذشته همه صندلی های خالی را پر می کنند، دانشجو هم تمایلی برای درس خواندن ندارد و همان طور که می دانیم حتی در اکثر مواقع، پایان نامه شان را هم از بیرون خریداری می کنند.

پس تصورش را بکنید که این دانشجو در طول دوران تحصیل به جز جزوه هایی نخ نما شده و کتاب های درسی قدیمی با سرفصلهای 20 ساله دستان و چشمانش با کتاب دیگری آشنا نشده اند.

ماجرا را بزرگ نکنیم

با وجود همه این بحث ها و حاشیه ها اما برخی افراد عقیده دارند در بسیاری از کشورهای دنیا، دارا بودن سطح تحصیلات بالا دلیلی بر این موضوع نمی شود که این افراد در همه زمینه ها اطلاعات داشته باشند. در همین زمینه دکتر رویا قانعی که در کشور کانادا زندگی می کند می گوید: «ما در حال حاضر حدود 7 سالی است که در تورنتو زندگی می کنیم و دختر من در حدود 14 سال سن دارد و در دبیرستان مشغول تحصیل است. رشته او، هنر و موسیقی است و جز چند کتاب تخصصی، هیچ کتاب درسی دیگری ندارد. در واقع سیستم آموزشی اینجا چنین توقعی از دانش آموزان و بعدها از دانشجویان ندارد که نسبت به همه موضوعات اشراف داشته باشند..»

محمدرضا ترقی راد، استاد دانشگاه نیز در همین زمینه می گوید: «زمانی که در خارج از ایران بودم، یک مسابقه تلویزیونی را نگاه می کردم که در آن از شرکت کننده ای پرسیدند آمریکا کجاست؟ او هم جواب داد کشوری است در اروپا! در صورتی که آن کشور هم در قاره آمریکا قرار داشت و نمی دانست آمریکا کجاست! البته در ایران به خاطر اطلاعات جغرافیایی و تاریخی که در راهنمایی و دبیرستان خوانده ایم، اطلاعات عمومی تقریبا بالاست.»


منابع: باشگاه خبرنگاران / انتخاب / فرهنگ نیوز