تبیان، دستیار زندگی
معنای توكل این است كه انسان یقین كند، سود و زیان و بخشش و حرمان، به دست مردم نیست و باید از آنها ناامید بود و اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت و شناخت برسد كه جز برای خدا كاری انجام ندهد، و به كسی جز او امیدوار نباشد و از غیر او نترسد و غیر از خدا، چشم ط
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به خدا اعتماد کنید!!

معنای توكل این است كه انسان یقین كند، سود و زیان و بخشش و حرمان، به دست مردم نیست و باید از آنها ناامید بود و اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت و شناخت برسد كه جز برای خدا كاری انجام ندهد، و به كسی جز او امیدوار نباشد و از غیر او نترسد و غیر از خدا، چشم طمع به كسی نداشته باشد، این همان توكل بر خداست.

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
نور ، اعتماد به خدا؛ توکل

توكل از ماده «وكالة» گرفته شده و در فرهنگ معارف دینی، یعنی انسان، همیشه در همه امورات و شؤون زندگی اش، خداوند را تكیه گاه مطمئن برای خویش قرار داده و تمام كارهایش را به او واگذارد.
توکل یکی از فضائل اخلاقی است که به معنای اعتماد کردن بنده به خدای متعال و واگذار کردن همه کارهای خود به او می باشد. البته توکل واقعی به خداوند مانع از توسل به اسباب نمی باشد و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. این صفت ارزشمند در صورتی حاصل می شود که انسان همه کارهایی را که در عالم هستی انجام می گیرد، از جانب پروردگار بداند و هیچ قدرتی را جز او مؤثر نداند و معتقد باشد که حول و قوه ای نیست مگر به واسطه او. اگر کسی واقعاً چنین اعتقادی داشته باشد، در دل به خدا اعتماد پیدا کرد و بر او تکیه می کند و بدین سبب توکل به خدا روز به روز زیادتر می گردد.
در حدیث نورانی آمده است: پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله معنای توكل را از جبرئیل پرسید، جبرئیل در پاسخ گفت:  معنای توكل این است كه انسان یقین كند، سود و زیان و بخشش و حرمان، به دست مردم نیست و باید از آنها ناامید بود و اگر بنده ای به این مرتبه از معرفت و شناخت برسد كه جز برای خدا كاری انجام ندهد، و به كسی جز او امیدوار نباشد و از غیر او نترسد و غیر از خدا، چشم طمع به كسی نداشته باشد، این همان توكل بر خداست.» (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 68، ص 138، ح23)

مراحل توکل:

در کتاب معراج السعاده ملا احمد نراقی توکل دارای مراتبی است که عبارتند از:  

توکل یکی از فضائل اخلاقی است که به معنای اعتماد کردن بنده به خدای متعال و واگذار کردن همه کارهای خود به او می باشد. البته توکل واقعی به خداوند مانع از توسل به اسباب نمی باشد و این دو لازم و ملزوم یکدیگرند

الف : ضعیف ترین درجات توکل اینکه انسان اعتمادش به خدا مانند اعتماد به وکیل در دعاوی باشد. در این مرتبه عمده نظر به حل شدن کار است.
ب: حالت متوسط: غیر خدا را نشناسد و به جز او به کسی پناه نبرد؛ مانند وابستگی طفل به مادرش؛ و این مرتبه متوسط توکل است.  
ج : عالی ترین درجه توکل حالتی است که فرد خود را صد در صد وابسته به خدا می بیند، مانند میت در نزد غسال. (معراج السعاده، ص 758)

رسیدن به مراحل بالای توکل:

همه صفات و محاسن اخلاقی با ممارست و تلاش خالصانه به دست آمده و استمرار می یابد. اگر انسان بخواهد حرفه ای را فراگیرد باید تلاش مستمری داشته باشد تا به حد استادی برسد و چه بسا تلاش او سالها به طول انجامد. اگر شخص بخواهد به مراحل بالای صفات اخلاقی از جمله " توکل" برسد، باید در مصادیق مختلفی که برایش پیش می آید، توکل به خدا کند و هیچ گاه توکل را از دید خود دور نکند. در برخی از روایات درباره اخلاص و نتیجه استمرار بر آن می فرماید: «کسی که چهل روز عبادت خالصانه خود را برای خداوند بیاورد چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می شود.» (بحار الانوار، ج53، ص326) دیگر صفات اخلاقی نیز، چنین است. اگر استمرار و مجاهدت باشد این حالات اخلاقی در انسان تبدیل به ملکات شده و ماندگار می شوند.

برخی از عوامل متعدد توکل در آیات قرآن:

١ـ اطمینان انسان به فقر ذاتی خود: « ای مردم همه شما نیازمندان به خدا هستید و تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است.» [1]  کسانی که خود را در برابر خداوند متعال فقیر مطلق بدانند زمینه توکل به خداوند را فراهم کره اند. 
٢ـ یقین به اینکه قادر مطلق خداوند است: در قرآن مجید در موارد متعددی مردم را به این مسأله توجه داده که به دیگران اعتماد نکنند، در گرفتاری ها و سختی ها به خدا توجه کنید و به طور کلی امور خود را به خدا واگذارید و با اعتماد بر او دنبال فعالیت خویش بروید، از جمله می فرماید: "اگر خداوند زیانى به تو برساند، هیچ کس جز او نمى تواند آن را برطرف سازد! و اگر خیرى به تو رساند، او بر همه چیز تواناست (و از قدرت او، هر گونه نیکى ساخته است[2] ".هم چنین می فرماید:"بگو: «همه کارها (و پیروزیها) به دست خداست!»[3]  در آیه دیگری می فرماید:"و اگر خداوند، (براى امتحان یا کیفر گناه،) زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمى سازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آن را به هر کس از بندگانش بخواهد مى رساند و او غفور و رحیم است!".[4]
٣ـ یقین به اینکه عالم مطلق خداست، قرآن می فرماید:" کار خود را به خدا وا می گذارم همانا خداوند نسبت به بندگانش بیناست....[5]

عالی ترین درجه توکل حالتی است که فرد خود را صد در صد وابسته به خدا می بیند، مانند میت در نزد غسال

٤ـ یقین به اینکه مسبب الاسباب حقیقی خداوند است، قرآن در این باره می فرماید:" بگو: «چه کسى مى تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او بدى یا رحمتى را براى شما اراده کند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاورى براى خود نخواهند یافت ."[6] به عبارت دیگر؛ یقین به اینکه خداوند علت تامه و کامل همه امور است و همه را کفایت می کند قرآن می فرماید: " آیا خداوند برای نجات و دفاع از بنده اش کافی نیست."[7]
٥ـ توکل را  مایه سعادت خود بدانیم زیراخدای متعال بر باره توکل فرموده است: " و چرا بر خدا توکّل نکنیم، با اینکه ما را به راه هاى (سعادت) رهبرى کرده است؟!"[8]
٦ـ یقین به اینکه سر انجام همه امور به خداوند بر می گردد و خداوند غایت الامور است. [9] 
٧ـ یقین به اینکه رازق واقعی خداوند متعال است. [10] کسی که تنها خداوند را روزی رسان خود بداند تنها بر او توکل خواهد کرد. 
٨ـ یقین به اینکه حاکمیت مطلق از آن خداست. چنانکه قرآن می فرماید:  بگو: «اگر مى دانید، چه کسى حکومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان پناه مى دهد، و نیاز به پناه دادن ندارد؟!» [11]
با شناخت اسباب و عوامل توکل و ایجاد آنها در حقیقت موانع و چالش های توکل را برطرف کرده ایم و می توانیم از توکل به خدا که بالاتر ین سرمایه است بهرمند شویم.

پی نوشتها:
[1] .  فاطر، 15. :" یَأَیهُّا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلىَ اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنىِ ُّ الْحَمِید"
[2] .  انعام ، 17 :" وَ إِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِن یَمْسَسْکَ بخِیرْ فَهُوَ عَلىَ کلُ ِّ شىَ ْءٍ قَدِیر"
[3]  آل عمران، 154 :" قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کلُّهُ لِلَّهِ"
[4]  یونس ،107 :" وَ إِن یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا کَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِن یُرِدْکَ بخِیرْ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ یُصِیبُ بِهِ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیم "
[5]  مومن، 44 :" وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد..."
[6]  احزاب، 17 :" قُلْ مَنْ ذَا الَّذی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصیرا
[7]  زمر/36 : "أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ
[8]  ابراهیم ، 12 :" وَ ما لَنا أَلاَّ نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا"
[9]  هود ،123 :"... وَ إِلَیْهِ یُرْجَعُ الْأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْه ..."
[10]  نحل، 73 :" وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَیْئاً وَ لا یَسْتَطیعُون "
[11]  مومنون، 88 :" قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ یُجیرُ وَ لا یُجارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ"


منابع:
سایت اسلام کوئیست
سایت اندیشه قم


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.