تبیان، دستیار زندگی
فرآیند آموزشی به همراه کاهش هزینه ها، شرایط خاصی را برای عملکرد راهبردی آموزش الکترونیک ایجاد نموده است که پیش از این برای آموزش متصور نبوده است....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مدیریت سیاسی و فرهنگی در آموزش الکترونیک

آموزش الکترونیکی میراث فرهنگی

آموزش الکترونیک به دلیل گستردگی حوزه عملکرد، همراه شدن با ابزارهای ارتباطی و سرعت قابل قبول برای گذراندن فرآیند آموزشی به همراه کاهش هزینه ها، شرایط خاصی را برای عملکرد راهبردی آموزش الکترونیک ایجاد نموده است که پیش از این برای آموزش متصور نبوده است. در تجربه ملی و بین المللی سامانه آموزش الکترونیکی سازمان و از مقایسه آن با تجربیات آموزش سنتی، به وضوح متوجه شدیم که آموزش الکترونیک از منظر یک ابزار استراتژیک دارای کارکردهای متفاوتی در حوزه های مدیریت اقتصادی، مدیریت سیاسی و مدیریت فرهنگی است.


اما مدیریت سیاسی و فرهنگی در کجای یک سازمان آموزش الکترونیک جای می گیرد؟

بسیار ساده، در همه جای آن.

نگاهی تاریخی به عملکرد قدرت های مختلف در گذر، خصوصا در دوران معاصر، نشان می دهد که طلایه دار نفوذ سیاسی و ... معلمان و مستشارانی بوده اند که صرفا به نام آموزش و فرهنگ، وارد جوامع شده اند.

امروزه هم به صورت گسترده ای آفریقا، کشورهای عربی، آسیای میانه، روسیه و اروپای شرقی، محل سرمایه گذاری و حضور گسترده مراکز آموزشی کشورهای غربی شده اند. حتی دولت های قدرتمندی نظیر روسیه با تشکیلات گسترده اطلاعاتی و امنیتی به دلیل ضعف ساختار آموزشی و فرهنگی، به سختی قادر به توقف تلاش های آموزشی کشورهایی نظیر انگلستان شده اند. در پایان سال 2007 روسیه با تعطیل نمودن دفاتر شوراهای فرهنگی بریتانیا به دلیل آنچه توطئه آموزشی انگلیس خواند وارد یک نبرد فرهنگی تمام عیار با این کشور شد.
در واقع آموزش برای قدرت ها (چه در دوران تولد و توسعه و چه در دوران تثبیت) فراتر از یک حرکت نوع دوستانه، ابزاری برای نفوذ در فرهنگ، تمدن و نگرش جوامع مختلف است. از طرفی ابزارهای فناورانه عصر اطلاعات و ارتباطات، چنان گستره عملکرد و قدر تاثیر آموزش را افزایش داده است که آموزش الکترونیک را تبدیل به ابزاری راهبردی برای دولت ها نموده است.

پس از اشغال عراق، دولت های آمریکا و بریتانیا با سرمایه گذاری گسترده در توسعه آموزش الکترونیک مسیری نو را در استعمار دوران جدید بنیان گذاری نمودند. محتوای آموزشی ارائه شده تماما غربی، با مضمون قوم گرایانه و متفاوت با سنت های ملی عراق می باشند. لذا از منظر مدیریت راهبردی فرهنگی و سیاسی، آموزش الکترونیک، چنانچه صورتی ملی و یا بین المللی به خود گیرد، نفوذی گسترده و تاثیرگذاری شگرفی در فرهنگ جوامع هدف خواهد داشت.

پذیرش تغییرات، پیش نیاز بنیادی اجرا:

هر جبش انقلابی و یا اصلاحی لاجرم منجر به تغییراتی شگرف خواهد گردید. لذا پیش از ورود سازمان به مرحله عملیاتی آموزش الکترونیک، باید تغییراتی پذیرفته شود:

تغییر در ساختار:

در بدو ورود فناوری اطلاعات به درون سازمان ها، مدیران، بخش های مختلف خود را برای دست یابی به کارائی بالاتر، به کارکردهای مختلف آن مجهز می کردند. به عبارتی آنها فناوری اطلاعات را در طول سازمان خود سازماندهی می نمودند.

به مرور زمان، تنوع کاربردهای فناوری اطلاعات و تنوع نیازهای سازمان رو به فزونی گذاشت. در این ساختار بخش های متعدد سازمان، برنامه ها و استانداردهای متعددی را برای خود تدارک می دیدند. اما ورود مفهوم جهانی شدن و تاثیرات متقابل آن با فناوری اطلاعات و ارتباطات، مفهوم جدیدتر تمدن اطلاعاتی را پدید آورد. تمدنی که بیش از آنکه به زمین، سرمایه و مواد خام متکی باشد، مبتنی بر نیروی خلاقیت بشری و نبوغ و ابتکار اوست. به گفته بل، جامعه اطلاعاتی جدید سه ویژگی دارد:

(1) در حال گذار از تولید کالا، به ارائه خدمات است.

(2) بر کد گذاری دانش نظری برای ابداع و اختراع در فناوری تاکید می ورزد.

(3) فناوری فکری جدیدی ایجاد می کند که به منزله کلید تحلیل نظام ها است.

همه اینها سازمان را در معرض یک تصمیم استراتژیک قرار می دهد. سازمان دهی خدمات الکترونیک خود در قالب یک سازمان الکترونیک، در عرض سازمان اصلی. این نگاه جدید عملا رویکرد مدیریت سازمان را دگرگون خواهد نمود. از آنجا که آموزش الکترونیکی یک بخش اصلی در خدمات الکترونیکی سازمان فناوری اطلاعات به حساب می آید، به شدت تحت تاثیر این تصمیم گیری است. اینکه مدیریت سازمان الکترونیکی در کجای ساختار سازمانی قرار دارد در ارتباط درونی آن با سایر قسمتهای حقیقی و الکترونیکی و ارتباطات برونی آن با مشتریان بسیار موثر است.
تقریبا اغلب سازمان های دولتی ایران، یا نگاهی به سازمان الکترونیکی ندارند و یا آن را در طول خود قرار می دهند. پیشنهاد اولیه در عملیاتی نمودن آموزش الکترونیکی، پذیرش ساختار عرضی برای سازمان الکترونیکی است. تجربه عملی سازمان استان اصفهان در نگاه عرضی به سازمان الکترونیکی مزایای زیر را به همراه داشته است:

لزومی به تحول گسترده در ساختار سازمان حقیقی برای پیوستن به خدمات الکترونیکی نبوده و لذا هزینه های سازمان را به شدت کاهش داده است.
 سازمان الکترونیکی با سرعت فزاینده ای توسعه یافته و ارتباطات درونی و برونی خود را طراحی و اجرا نموده است.
 سازمان الکترونیکی به صورت درون زا ایده ها عملیاتی را خلق و اجرا می نماید.
مجموع تمام این مزایا مدیریت کلان سازمان را با چالشی جدی در توسعه فناوری اطلاعات در درون سازمان روبرو ننموده است.

تغییر در ابزارها:

توجه داشته باشید که سازمان مدیریت، عملیات و پشتیبانی در ساختار مبتنی بر تمدن اطلاعاتی دگرگون شده است. پس ابزارهای آنها نیز دگرگون شده اند. نمی توان به دنیای جدید وارد شد، اما همچنان همان ابزارهای قدیمی را به کار گرفت. در حوزه آموزش الکترونیکی متن ها جای خود را به ابرمتن می دهند و تصاویر نیز با ابزارهای چند رسانه ای جایگزین می شوند.

در آموزش سنتی کاربرد ابزارهای چند رسانه ای را پس از اثبات ناتوانی ابزارهای سنتی می دانند. در حالی که در آموزش مدرن استفاده از ابزارهای سنتی را به نقطه اتمام لزوم استفاده از ابزارهای چند رسانه ای موکول می کنند. آموزش الکترونیکی ابزاری برای ارائه راه حل های مناسب جهت حل مشکلات کهنه آموزش و یادگیری است، پس نمی توان در راه عملیاتی نمودن آن از ابزارهای سنتی بهره برد.
همه ابزارهای آموزش الکترونیکی به نسبت آموزش سنتی متحول شده اند. ابزارهای اطلاع رسانی، ثبت نام و پشتیبانی نیز تغییر یافته اند. مدیریت بر این ابزارها نیز ناگزیر از تغییر است. اغلب ابزارهای جدید بر اساس فناوری اطلاعات خواهند بود، لذا ارتباط میان آنها نیز بر اساس فناوری ارتباطات خواهد بود. نمی توان در برنامه این فرآیند گسست ایجاد نمود و انتظار موفقیت داشت.

تغییر در مقیاس ها و ابزارهای سنجش:

وقتی همه عوامل اولیه در آموزش دچار تغییر می شوند، مقیاس های زمانی و مکانی نیز با فراز و فرود روبرو خواهند شد. طراحی، تولید و راه اندازی محتوای آموزش الکترونیکی و سامانه های مدیریت آموزشی به نسبت آموزش سنتی به زمان بیشتری نیازمند می باشند.

در عین حال پس از راه اندازی، توسعه جغرافیایی کاربری آن با سرعت بیشتری نسبت به آموزش سنتی صورت می گیرد. زمان، پارامتر مهمی است که بسط و قبض آن مدیریت دگرگونه ای را می طلبد. توجه کنید که اگر با همان مقیاس های گذشته این فرآیند را نگاه کنیم، چه اشتباهاتی در تصمیم و برنامه ریزی خواهیم داشت.
از جمله نتایج تغییر مقیاس، تغییر ابزارهای سنجش می باشد. شناخت دقیق مقیاس های جدید، ارزشیابی بعدی را قابل اجرا می سازد. آیا میزان سرمایه گذاری اولیه مناسب بوده؟

آیا نحوه ارایه محتوای آموزشی مناسب است؟

آیا دانشجویان به تمام نیازهای آموزشی خود رسیده اند؟

اینها برخی از سوالات مشترک میان آموزش سنتی و آموزش الکترونیکی هستند. اما از آنجا که مقیاس های متفاوتی بر هر یک وجود دارد، ابزارهای سنجش متفاوتی را می طلبد. پس با پذیرش مقیاس های جدید و در اختبار گرفتن ابزارهای متناسب سنجش، عملا راه را برای در دست گرفتن مدیریت جامعه اطلاعاتی خویش گشوده ایم.

بخش آموزش الکترونیکی سایت تبیان

منبع: آکادمی مجازی ایرانیان