تبیان، دستیار زندگی
باده بده ساقیا ، ولى ز خُم غدیر چنگ بزن مطربا ، ولى به یاد امیر تو نیز اى چرخ پیر ، بیا ز بالا به زیر داد مسرت ستان ، ساغر عشرت بگیر بلبل نطقم چنان ، قافیه پرداز شد كه زهره در آسمان ، به نغمه دمساز شد محیط كون و مكا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاهد غدیر


بلبل نطقم چنان ، قافیه پرداز شد

كه زهره در آسمان ، به نغمه دمساز شد

محیط كون و مكان ، دایره ساز شد

سرور روحانیون هو العلى الكبیر

نسیم رحمت وزید ، دهر كهن شد جوان

نهال حكمت دمید ، پر ز گل و ارغوان

مسند حشمت رسید ، به خسرو خسروان

حجاب ظلمت درید ، ز آفتاب منیر

فاتح اقلیم جود ، به جاى خاتم نشست

یا به سپهر وجود ، نیر اعظم نشست

یا به محیط شهود ، مركز عالم نشست

روى حسود عنود ، سیاه شد مثل قیر

صاحب دیوان عشق ، زیب و شرافت گرفت

گلشن خندان عشق ، حُسن و لطافت گرفت

نغمه دستان عشق ، رفت به اوج اثیر

به هر كه مولا منم ، على است مولاى او

نسخه اسما منم ، على ست طغراى او

یوسف كنعان عشق ، بنده رخسار اوست

خضر بیابان عشق ، تشنه گفتار اوست

كیست سلیمان عشق ، بردر جاهش فقیر

اى به فروغ جمال ، آینه ذو الجلال

آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.