تبیان، دستیار زندگی
در ادامه قسمت اول از مصاحبه با خانم دکتر فهیمه فرهمندپور توجه شما را به بخش دوم از آن جلب می کنیم. تبیان: ممانعت از تشكیل حكومت معصوم (ع) كه از بی توجهی به واقعه غدیر آغاز و تا زمان ائمه بعدی ادامه یافت، ابعاد فرازمانی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دادخواست فرازمانی پرونده غدیر

قسمت دوم


در ادامه قسمت اول  از مصاحبه با خانم دکتر فهیمه فرهمندپور توجه شما را به بخش دوم از آن جلب می کنیم.

تبیان: ممانعت از تشكیل حكومت معصوم (ع) كه از بی توجهی به واقعه غدیر آغاز و تا زمان ائمه بعدی ادامه یافت، ابعاد فرازمانی نیز داشته كه متاسفانه كمتر مورد توجه و بازشناسی قرار گرفته اند. مایلیم در این بخش از گفتگو، مواردی از این قبیل را بررسی كنید.

- من در اینجا تنها به دو مسئله اشاره می كنم گرچه ابعاد بحث بسیار متنوع تر از این است. مسئله اول ملاك مشروعیت حكومت هاست؟ واقعاً ‌هر حكومتی به اسم اسلام و به دست مدعیان مسلمانی شكل بگیرد به لحاظ شرعی قابل تایید است؟ یكی از اختلافات مبنایی میان شیعه و سنی در حوزه تفكر سیاسی ملاك مشروعیت حكومت است. بر اساس اعتقادات شیعی حاكمیت حق خداوند است و این حق بایستی در اختیار كسانی قرار گیرد كه از جانب خداوند ماموریت تشكیل حكومت دارند: پیامبر، امام معصوم و فقیه جامع الشرایط.

حقیقتاً جرم بزرگی كه در تاریخ اتفاق افتاد و غفلتی كه از غدیر صورت گرفت ، باید در یك دادخواست فرازمانی مورد ادعا قرار گیرد.

بر این اساس هر حكومتی خارج از این مسیر شكل بگیرد فاقد مشروعیت است. مبنای این اعتقاد همان ابلاغ غدیر است و طراحی پیامبر(ص): "من كنت مولاه فهذا علی مولاه". این تعیین ملاك امروز هم برای تشخیص و داوری مشروعیت حكومت ها كاربری دارد و از غدیر مساله ای جاری در همه عصرها و نسل ها می سازد. برای ارزیابی هر حكومتی در گستره وسیع جغرافیایی اسلام باید پرسید این حكومت در آن مسیر تعریف شده نبوی قرار دارد یا نه؟ و در نتیجه واجد مشروعیت هست یا خیر؟ اما مساله دیگری كه دراین جا قابل طرح است آن است كه ما معتقدیم كه حكومت از شئون دین است و این موضوع در شیعه، كاملاً پذیرفته شده است كه تشكیل حكومت اسلامی محتاج مبانی تئوریك و منابع وسرمایه های علمی است كه ما در فقه شیعه به آن "فقه سیاسی" و یا "فقه الحكومه" می گوییم. امروز حكومت اسلامی برای اینكه واقعاً اسلامی باشد، نیازمند یك فقه الحكومه غنی است.

یعنی همچنان كه ما برای نماز و روزه خود نیازمند منابع فقهی هستیم، یا اگر در مباحث اقتصادی به فقه متاجر یا مكاسب محتاجیم، اداره حكومت دینی هم در مقیاس كلان محتاج منابع و مستندات فقهی است. ولی منابع فقهی كه در اختیار فقیه قرار می گیرد تا از آن حكم فقهی را مثلاً در زمینه عبادات استخراج كند به مراتب بیشتر از منابع موجود در مورد فقه حكومت است. حال باید پرسید كه چرا چنین مشكلی بوجود آمده است یعنی باید پرسید كه چرا منابع فقهی ما در مباحث مربوط به حكومت، به اندازه مباحث دیگر، گسترده نیست. پیامبر(ص) بیست و سه سال نبوت می كنند، 13 سال از این دوران در مكه، صرفاً به تبلیغ مبانی و مباحث اعتقادی می گذرد. در ده سال مدینه هم گرچه حكومت تشكیل می شود، اما آنقدر درگیری های خارجی پیامبر زیاد است و غزوات متعدد و بحران های سیاسی و اجتماعی پیرامون آن بزرگوار قرار دارد كه باعث می شود ایشان آنچنان كه باید و شاید نتوانند به جزئیات مصالح و موارد فقهی و قانونی در درون حكومت بپردازند. ضمن آنكه بهرحال مسائل مبتلا به حكومت نبوی محدود و بسیار بسیط بود. بنابراین وقتی پیامبر(ص) از دنیا می روند، فقه حكومتی محدودی را می توانیم از سیره رسول الله(ص)، استنباط كنیم.

پس از ایشان، ما حدود 250 سال دوران حضور ائمه(ع) را داریم ولی جای تاسف است كه در این سالهای طولانی، ائمه ما فقط توانستند حدود پنج سال یعنی یك پنجاهم این دوران را حكومت كنند. كه این دوره پنج ساله حكومت حضرت امیر(ع) نیز می دانیم كه با درگیری ها و جنگهای داخلی، ایشان را مشغول كردند.

امروز گفتگو از غدیر، توجه دوباره به پرونده ای است كه در طول تاریخ باز است و نباید صرفاً یك نگاه تاریخی به آن داشت.

جالب این است كه با همه این تنگناها، همین چند سال آنقدر پر بركت است كه بخش قابل توجهی از آنچه كه امروز، ملاك و منبع فقه سیاسی ما محسوب می شود، عمدتاً‌ متعلق به همین دوران كوتاه است. همان نامه امام(ع) به مالك اشتر، به تنهایی حاوی مباحث مهم فقه حكومتی است. پس اگر محدودیتی برای فقهای ما و در جهت صدور بعضی از فتاوای فقه حكومتی وجود داشته باشد، باید به این نكته مهم توجه داشت كه پشتوانه این فتاوی، فقط چند سال حكومت است. در تمام این 250 سالی كه ائمه معصومین(ع) حضور دارند، برای امور عبادی منبع و سند وجود دارد و احادیثی هست كه بتوان به آنها استناد كرد ولی برای فقه حكومتی، تنگناهایی وجود دارد. پس اگرچه بسیاری از مشكلات موجود، به چگونگی اجرا برمی گردد ولی باید توجه داشت كه لااقل بخشی از این تنگناها، مربوط به فقدان منابع كافی برای صدور حكم فقهی است. حال سوال این است كه براستی مقصر این ماجرا كیست؟ آیا مقصر ماجرا كسانی نیستند كه مانع تشكیل حكومت معصوم در جهان اسلام شده اند؟ یعنی اگر اجازه می دادند كه حضرت امیر(ع) به جای پنج سال، تمام سی سال حیات خود را بعد از رسول الله(ص) حكومت كنند و اگر اجازه می دادند حكومت معصوم (ع) در تمام مدت این 250 سال ادامه داشته باشد، امروز اداره حكومت اسلامی بر مبنای فتاوی و احكام صریح صادر شده بر مبنای حكومت ائمه (ع)، بسیار بسیار آسانتر، روانتر و كارآمدتر بود.

تبیان: پس باید پذیرفت كه پیامد این رخداد تلخ، قبل از اینكه ظلم به ائمه معصومین(ع) باشد، در حقیقت ظلم به مردم بود...

- دقیقاً با این تعبیر موافقم. من اساساً با این سخن كه حكومت حق ائمه بود و ما باید از حق ضایع شده آن بزرگواران دفاع كنیم، مخالفم. من نمی گویم حكومت حق آنان نبود، حرفم این است آنچه كه بزرگتر از این حق بود، حق مردم بود و بی توجهی به واقعه غدیر، ظلم به مردم را به همراه داشت. حضرت امیر(ع) نه در زمانی كه هنوز حاكم نیستند، بلكه حتی در آن زمانی كه حكومت می كنند، جمله معروفی دارند كه غالباً شنیده ایم. ایشان می فرمایند: حكومت در چشم من، از ترشح آب بینی بزغاله ای كه عطسه می كند، بی ارزش تر است. یعنی حكومت برای ایشان نه تنها بی ارزش که مشمئز کننده است ولی می فرمایند اگر آن را پذیرفتم، بخاطر آن احساس مسئولیتی است كه در قبال مردم می كنم. آن حقی كه ضایع شد، بیش از آنكه به اهلبیت(ع) لطمه بزند- كه واقعاً لطمه ای به آنها نخوردـ به مردم و به تاریخ لطمه زد. یعنی این سخن اشتباه است كه بگوئیم سلمان از حق علی(ع) دفاع می كرد، بلكه او در واقع از حق خودش دفاع می كرد.

اگر دقت كنیم، می بینیم رمز ماندگاری عاشورا این است كه حركت امام حسین(ع) به گونه ای طراحی و معرفی شده كه در هر زمانی ما به ازای خارجی داشته باشد.

پس باید گفت كه آثار غفلت از غدیر تا به امروز هم ادامه دارد. اتفاقاً حق ما در این عصر، بیشتر هم ضایع شده است. یعنی اگر بخواهیم ظلمی را كه در حق مردم معاصر ائمه اتفاق افتاد، با ظلمی كه در حق انسان بعد از دوره ائمه شد مقایسه كنیم، خواهیم دید كه در حق ما بیشتر ظلم شده است، چرا که اگر حضرت امیر(ع) در آن روز به حكومت می رسیدند و در تداوم حكومت ایشان، ائمه معصومین(ع) در راس حكومت قرار می گرفتند، وضع امروز مسلمین،‌این گونه نبود. اگر این اتفاق می افتاد واقعاً آثار و بركاتش، تاریخ را زیر و رو می كرد، جهان را زیر و رو می كرد، بر جغرافیای اسلام و بر مناسبات سیاسی اجتماعی مسلمین هم تاثیر می گذاشت و امروز ما در دنیای متفاوت از دنیای امروز زندگی می كردیم.

بنابراین امروز پیام من به آن جوانی كه دغدغه خاطرش، كارآمدی یا ناكارآمدی حكومت دینی است، می گویم كه شما باید یكی از اصلی ترین مدعیان كسانی باشید كه تضییع ابعاد مختلف غدیر را موجب شدند. آنهایی كه نگذاشتند مدیریت دینی، آنچنان كه باید در تاریخ شكل بگیرد، باید جوابگوی این توهم باشند كه جوان امروز احساس كند كه دین، به اندازه كافی برای اداره حكومت، كارآمدی ندارد.

ما خیال نكنیم كه اگر ائمه(ع) به خلافت می رسیدند، برای آنها بهتر بود. اگر آنها به خلافت می رسیدند، برای حكومت دینی بهتر بود. برای مردم، برای تاریخ و برای جامعه اسلامی بهتر بود. با این نگاه اگر قرار باشد دادگاهی تشكیل شود و برخی در این دادگاه محاكمه شوند كه چرا حكومت اهلبیت (ع) غصب شد، آن كسانی كه باید در این دادگاه مدعی باشند و دنبال احقاق حقشان باشند، فقط اهلبیت(ع) نیستند، فقط پیروان و صحابه معاصر اهلبیت(ع) هم نیستند، اتفاقاً نسل دردآشنا و مسلمان امروز، مدعی اصلی است. یعنی ادعای ما نسبت به اینكه چرا علی(ع) به خلافت نرسید و چرا نسبت به غدیر غفلت شد، به مراتب بزرگتر از ادعای سلمان و ابوذر و مقداد خواهد بود. به دلیل اینكه آنان لااقل در دوره ای زندگی می کردند كه به هر حال معصوم حضور داشت ولی ظلم به ما از این جهت بیشتر است كه اجازه داده نشد از دوران حضور معصوم به گونه ای استفاده شود كه ثمراتش بیشتر از آنچه كه رسیده، به عصر غیبت منتقل شود و ما از آنها استفاده كنیم.

تبیان: بعضی ها با تكیه محض بر رویكرد تاریخی غدیر- خواسته یا ناخواسته- تلاش كرده اند كه آن را واقعه ای مختص به صدر اسلام قلمداد كنند. به نظر شما در مسیر بازشناسی آثار و پیامدهای غفلت از واقعه غدیر چه باید كرد كه این رویداد مهم، صرفاً به یادمان یك خاطره تاریخی تبدیل نگردد؟

- حقیقتاً جرم بزرگی كه در تاریخ اتفاق افتاد و غفلتی كه از غدیر صورت گرفت ، باید در یك دادخواست فرازمانی مورد ادعا قرار گیرد. امروز گفتگو از غدیر، توجه دوباره به پرونده ای است كه در طول تاریخ باز است و نباید صرفاً یك نگاه تاریخی به آن داشت. امروز سخن گفتن از غدیر، ارائه دوباره و هزار باره و صدهزار باره دادخواست علیه كسانی است كه حق مردم را در طول تاریخ بشریت، برای بهره مند شدن از حكومت معصوم، سلب و تضییع كردند. غدیر را باید به عنوان یك ادعای متعلق به همه سده ها در طول تاریخ نگاه كرد. نگاه به غدیر باید تاكید دوباره به ارائه دادخواستی باشد كه قرار است متهمین این پرونده را در مقابل همه آدمهایی قرار دهد كه در طول تاریخ حقشان ضایع شد و امروز حق دارند برای هزارمین و صدهزارمین بار اعتراض كنند كه چرا نگذاشتید ما از این آبشخور بهره مند شویم و از این چشمه جوشان بهره ببریم. به نظر من امروزه این دادخواست از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا كرده كه گرچه متهمان آن؛ همان متهمان هستند، اما مدعیانش روز به روز بیشتر شده، تغییر می كنند و در لباس نسل جدید و در عصر جدید در آن موقعیت قرار می گیرند.

آن حقی كه ضایع شد، بیش از آنكه به اهلبیت(ع) لطمه بزند، به مردم و به تاریخ لطمه زد. یعنی این سخن اشتباه است كه بگوئیم سلمان فقط از حق علی(ع) دفاع می كرد، بلكه او در واقع از حق خودش هم دفاع می كرد.

تبیان: ما در مواجهه با رویداد غدیر، با یك سری مقولات و حتی تحلیلهای احساسی روبرو هستیم، در حالی كه جناب عالی به عنوان یك مدرس دانشگاه، قطعاً توجه دارید كه این گونه نگاهها، قابلیت اقناع جوان امروز را ندارد. به نظر شما رساترین بیانی كه بتواند ابعاد و زوایای مختلف وقایعی چون غدیر را برای نسل امروز تبیین نماید، چیست؟

- اگر دقت كنیم، می بینیم رمز ماندگاری عاشورا این است كه حركت امام حسین(ع) به گونه ای طراحی و معرفی شده كه در هر زمانی ما به ازای خارجی داشته باشد. این تعبیر امام حسین(ع) كه می فرماید: " مثلی لایبایع مثله" یعنی مثل من با مثل یزید بیعت نمی كند، به مردم چنین می آموزد كه نگاهشان به حاكمیت روز، باید نگاه نقادانه امام حسینی باشد. اینكه امام صادق(ع) می فرمایند هر روز عاشورا و هر زمینی كربلاست، باعث می شود كه انسان در مواجهه با رویداد كربلا، آن را یك ماجرای به روز ببیند و آن را یك واقعه تاریخی و تمام نشده نداند و دقیقاً همین است كه موجبات ماندگاری عاشورا را فراهم نموده و همه حق مداران و حق جویان جهان را – ولو غیر مسلمان- به خود جذب كرده است.امروز بحث كارآمدی دین هم، یكی ازمهمترین دغدغه های جوان جامعه ما است. پیامبر می فرمایند كه من در میان شما دو ودیعه گرانبها یعنی قرآن و عترت را به یادگار می گذارم.

حكومت به عنوان یكی از جلوه های مهم دینداری، زمانی می تواند كارآمدی كافی داشته باشد كه قرآن و اهلبیت، هر دو مورد تمسك قرار گیرند. وقتی درتاریخ، اجازه ندادند جلوه حكومتی و مدیریتی اهل بیت(ع)، ظهور و بروز خارجی پیدا كند و به شكل جاری مورد تمسك قرار گیرد، طبیعی است كه ما دچار این مشكل خواهیم شد كه حتی بودن قرآن هم در دست مسلمان، به اندازه كافی، آن كارآمدی را تضمین نكند. بنابراین امروز پیام من به آن جوانی كه دغدغه خاطرش، كارآمدی یا ناكارآمدی حكومت دینی است می گویم كه شما باید یكی از اصلی ترین مدعیان كسانی باشید كه تضییع ابعاد مختلف غدیر را موجب شدند. آنهایی كه نگذاشتند مدیریت دینی، آنچنان كه باید در تاریخ شكل بگیرد، باید جوابگوی این توهم باشند كه جوان امروز احساس كند كه دین، به اندازه كافی برای اداره حكومت، كارآمدی ندارد و البته این حقیقتاً اعجاز وجود ائمه(ع) است كه حتی همان چند سال حكومت كوتاه ائمه(ع) به اندازه ای برای ما پشتوانه فقهی باقی گذاشته كه یك حكومت دینی را سر پا نگه داریم و ای كاش ما توفیق آن را داشته باشیم كه در حكومت كریمه امام عصر(عج) باشیم تا بفهمیم كارآمدی دین برای اداره امور دنیا، یعنی چه.

تبیان: با تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید .

تبیان - جامعه و سیاست

مصاحبه از: حامد گیلانی

لینک مطالب مرتبط:

سال رو به پایان و فاصله های به جا مانده(قسمت دوم)

سال رو به پایان و فاصله های به جا مانده!(قسمت اول)

نگاهی تازه از منظری نو

دل ها را به هم نزدیک کنید

به آغوش مردم پناه ببرید

از عدالت اجتماعى چه برداشتی دارید؟

مکتب علوی در غربت

اولین ولی فقیه تاریخ اسلام