تبیان، دستیار زندگی
برادرم هشت سال بیشتر نداشت و در مغازه خیاطی شاگردی می کرد، استادکارش به پدرم گفته بود:...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ازهمان کودکی

از همان کودکی

برادرم هشت سال بیشتر نداشت و در مغازه خیاطی شاگردی می کرد، استاد کارش به پدرم گفته بود:

-« امروز حسن رو پی کاری فرستادم، وقتی برگشت دیدم80 تومان در دست دارد، پول رو به من داد و گفت :

اوستا این پول رو پیدا کردم.»

استاد کار در حالی که پول را به پدرم می داد دوباره گفت:

- «این اسکناس ها رو پسرتان پیدا کرده.»

پدر بلافاصله به مسجد رفت و خواست که از بلندگو اعلام کنند مبلغی پیدا شده است تا صاحب پول هر چه زودتر بیاید.

حسن از همان کودکی به حلال و حرام اهمیت می داد. 

 خاطره ایاز شهید حسن انفرادی

 راوی: علی انفرادی،برادر شهید  

koodak@tebyan.com

نویسنده: مریم عرفانیان _ تنظیم: فهیمه امرالله

شبکه کودک و نوجوان تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.