دلایل اشتباه در ازدواج

خیلی از زوج ها بعد از ازدواج می فهمند که چه اشتباهی کرده اند و ازدواجشان آن چیزی که فکر می کرده اند نبوده. خیلی از این زوج ها، همان هایی هستند که یا توقعات بی جا از ازدواج داشته اند یا با دلایلی نادرست تصمیم به ازدواج گرفته اند.

فاطمه ایمانی-بخش کلوب ازدواج تبیان

ازدواج لیلی و مجنون

اگرچه عشق در ازدواج ضروری است اما وقتی دو طرف کشش و اشتیاق زیادی به هم دارند و صرفا به همین دلیل ازدواج می کنند تا به هم برسند و بیشتر با هم باشند، زنگ خطر به صدا در می آید. در فاز عشق و عاشقی تند، نباید ازدواج کنید. اشتیاق و هیجان زیاد معمولا باعث می شود نتوانبدخوب طرف مقابل را ببینبد و به همین دلیل وقتی واقعیت را می بینبد که دیر شده است!

فرار از فشار

اگر صرفا به این دلیل ازدواج می کنید که سن تان بالا رفته، خانواده از شما می خواهند، جامعه به شما فشار می آورد و... احتیاط بیشتری داشته باشید. ازدواج باید با یک نیاز درونی و تمایل درونی اتفاق بیفتد. فشاری که از بیرون شما را وادار به ازدواج کند، سرانجام با طغیان شما و جدایی تان پاسخ داده خواهد شد.

لج می کنم پس هستم!

اگر بعد از جدایی از همسر یا نامزد سابقتان تصمیم دارید چشم او را کور کنید، اگر می خواهید همسری اختیار کنید که فامیل از حسودی بترکند و ازدواج خوب دختر خاله و پسرعمویتان را فراموش کنند، اگر می خواهید حال نامزد سابقتان را بگیرید و به او ضرب شست نشان دهید، بهتر است سر جایتان بنشینید و ازدواج کردن را به وقتی موکول کنید که عقلتان برگشت! ازدواج در این موقعیت ها نتیجه ای جز شکست ندارد!

تنهاتر از تنها

درست است که ازدواج  تنهایی شما را پر می کند و احتمالا خیلی هم خوش می گذرد، اما در کنار این پر کردن تنهایی و خوشی هایش هزار و یک مساله دیگر هم به همراه دارد. پس تنها برای پر کردن تنهایی تان ازدواج نکنید. وقتی ازدواج کنید که واقعا آمادگی مسئولیت پذیری و حل مسایل یک زندگی مشترک را دارید.

ازدواج کنیم ببینیم چه می شود!

در زندگی همه کارها را تجربه کرده اید، پرونده های زیادی را باز کرده اید که برخی را نبسته اید و برخی را هم لک و لک به سرانجام رسانده اید... با خودتان می گویید: حالا ازدواج هم بکنم که کاری زمین نمانده باشد. یا ازدواج کنم شاید زندگی ام روی روال افتاد... این ها دلایل تهی و بی معنایی برای ازدواج است. تا وقتی نتوانسته اید رشته زندگی تان را در دست بگیرید و در مقابل خودتان و کارهایتان مسئولیت پذیر باشید، تا وقتی نتوانسته اید به تنهایی زندگی تان را سر و سامان دهید، ازدواج کردن چاره زندگی تان نخواهد بود.

فشار بی امان غریزه

درست است که غریزه و تامین نیاز جنسی یک دلیل مهم برای ازدواج است، اما این نباید تنها دلیل شما برای ازدواج باشد. اگر ازدواج می کنید تا هرچه سریعتر آتش غریزه تان را خاموش کنید ممکن است از همه معیارهای دیگر غافل شوید. آدمی که از تشنگی ناتوان شده، برایش فرقی ندارد که یک نوشیدنی گوارا بخورد یا آب مانده. وضعیت کسی که از روز فشار غریزه هم دست به انتخاب همسر می زند همان است. او معیارهای بسیاری را قربانی می کند تا سریعتر آتش درونش را خاموش کند.

زیر چتر همسر

ازدواج به خودی خود، برای شما حمایت به همراه دارد. اما اگر ازدواج می کنید که از آلاخون والاخونی نجات پیدا کنید، حمایت شوید و کسی  مسئولیت شما را به عهده بگیرد، در واقع دنبال پیدا کردن یک والد برای خودتان هستید تا آویزان او شوید و از او حمایت بگیرید. این یعنی وقت ازدواج شما نرسیده است.

برای اطلاع از طرح همسان گزینی تبیان اینجا کلیک کنید