تبیان، دستیار زندگی
یزیونی " سال های برف و بنفشه " تصویربرداری مجموعه "سالهای برف و بنفشه" بعد از گذشت تقریباً سه ماه و اندی همچنان در تهران ادامه دارد. این مجموعه که داستانی معاصر دارد به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما تولید می‌شود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گزارشی از پشت صحنه مجموعه تلویزیونی " سال های برف و بنفشه "

تصویربرداری مجموعه "سالهای برف و بنفشه" بعد از گذشت تقریباً سه ماه و اندی همچنان در تهران ادامه دارد. این مجموعه که داستانی معاصر دارد به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما تولید می‌شود.

خبرنگار مهر گزارشی از پشت صحنه این مجموعه تهیه کرده که می‌خوانید.

داستان مجموعه "سال های برف و بنفشه" اواخر سال 1341 می گذرد. مهندس علی فلاح بعد از فارغ التحصیلی در رشته کشاورزی از اروپا به ایران برمی گردد و تصمیم می گیرد با وجود مخالفت خانواده به شهرستان ورامین رفته و در قطعه زمین پدرش کار کند. تیمسار امیرشاهی از مالکین بزرگ منطقه و پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی از پشتکار و مدیریت علی خوشش می آید و تلاش می کند او را جذب تشکیلات خود کند. در چنین شرایطی است که وقایع خرداد 1342 رخ می دهد.

من نیز در یکی از روزهای سرد پائیز راهی منزل تیمسار امیرشاهی در موزه ظروف کاخ سعدآباد می شوم. وقتی نشانی را می پرسم، متوجه اشرافی بودن منزل تیمسار می شوم، حتی تصویر او در ذهنم ترسیم می شود، چهره ای خشن و دیکتاتور. بعد از چند سئوال و جواب با نگهبانان، وارد کاخ سعدآباد می شوم. منزل تیمسار در یکی از ساختمان های این کاخ مستقر است. برف سرتاسر کاخ را دربر گرفته و سکوت فضا با جاروی رفتگرانی که مشغول تمیز کردن فضای بیرونی کاخ هستند، شکسته می شود. در کنار موزه مردم شناسی ساختمانی سفیدرنگ به چشم می خورد.

برخلاف دیگر خانه ها خبری از زنگ منزل نیست و در با کمی فشار باز می شود. البته باز گذاشتن در خانه از یک تیمسار محتاط بعید به نظر می رسد. من هم بدون اجازه وارد منزل تیمسار می شوم. صدای داد و فریاد فردی از پشت درهای بسته در راهرو منزل که از دو طرف به واسطه پلکانی با نرده های طلایی به طبقه دوم منتهی می شود، پیچیده است. دو دست مبلمان به رنگ های قرمز و کرم رنگ در راهرو قرار دارد. خانم پیشخدمتی در راهرو است که لباس و کلاهی سفیدرنگ پوشیده، اما بی اعتنا به من رد می شود.

صدای داد و فریاد هر لحظه بیشتر می شود. حس کنجکاوی ام من را راهی اتاقی می کند که صدای داد و فریاد شنیده می شود. در دو سالن بزرگ مرتبط به هم وسائل تزئینی گران قیمتی دیده می شود. کاسه ای نقره ای که دو طرفش سر گوزن قرار دارد. شمعدانی ها بزرگ و نقره ای رنگ. مبلمانی که هر پایه اش به سر شیر منتهی می شود. گرامافن بزرگ و مشکی رنگ و ...

تیمسار امیرشاهی (جهانگیر الماسی) با یونیفرم قهوه ای رنگ پشت میزش در اتاقی نشسته که مبلمان، رنگ پرده و حتی لوستر به رنگ سبز است. رو به روی او فردی (اسماعیل شنگله) با کت و شلوار مشکی رنگ ایستاده. تیمسار خیلی عصبانی است و با صدای بم می گوید: "التماس کردن دیر شده فرهاد فلاح! تو باید خیلی زودتر از اینها می آمدی!" از جا بلند می شود و به سمت فردی می آید که فلاح خطابش می کند. فلاح با خونسردی کامل پاسخ می دهد: "اشتباه نکن! تمام آن چیزهایی که مدعی بودی داری، نداشتی. شرف، انسانیت، حتی دخترت! ..."

با صدای OK سعید سلطانی کارگردان حرکت دوربین روی تراولینگ متوقف می شود. سلطانی که در دستش تسبیحی دارد، نکات لازم را به بازیگران و مدیر تصویربرداری می گوید و با گفتن بسم الله کار را شروع می کند و برداشت پلان را با OK ختم می کند! از قرار سرهنگ فلاح که بازنشسته شده، قبلاً زیردست تیمسار امیرشاهی بوده. آنها به خاطر پسر سرهنگ به هم نزدیک می شوند، اما مسائلی آنها را مجبور به جدایی می کند، این توضیح را دستیار کارگردان پروژه به من می دهد، اما از توضیح بیشتر خودداری می کند، چرا که اشاره می کند: " این سکانس فینالی قصه است و ممکن است داستان لو برود."

عزیز علیزاده، مدیر تولید، درباره این پروژه می گوید: "این مجموعه به اتفاقات مهم سال 42 چون تبعید امام، 15خرداد و ... می پردازد. دو ماه و نیم پیش تولید داشتیم و از 20 شهریور کار را کلید زدیم و هم اکنون ادامه دارد. تصویربرداری این مجموعه تا اواخر بهمن ماه به طول می انجامد و بعد از نوروز آماده پخش می شود. بخشی از این مجموعه مربوط به پیشوای ورامین می شود، اما پیشوا از سال 42 تا به الان خیلی تغییر کرده، به همین دلیل در یکی از باغ های اطراف تهران دکور پیشوا را ساختیم و در این لوکیشن دو ماه کار داشتیم."

اسماعیل شنگله با اشاره به نقش خود خاطرنشان می کند: "بعد از اینکه برای ایفای نقشی انتخاب می شوم و فیلمنامه را می خوانم از عوامل می پرسم که چه کسانی حضور دارند. بعد راجع به نقش فکر می کنم. داستان این مجموعه در سال 42 می گذرد و من نقش یک سرهنگ را بازی می کنم. تمام اتفاقات سال 42 را از نزدیک شاهد بودم و به یاد دارم. در ارتباط با نقشم هم بارها با آقای سلطانی صحبت کردم."

وی درباره جذابیت نقش خود می گوید: "تمام سرهنگ هایی که در آن دوره از تاریخ زندگی می کردند، ملعون نبودند، بلکه افراد خوبی هم میان شان وجود داشته و این سرهنگ هم جزو همان آدم هاست. این مسئله برایم جذابیت داشت. علاوه بر آن بازی کردن در زمان گذشته، معاصر و حال برای بازیگر هیچ فرقی نمی کند، بلکه باید در چارچوب نقشی که برایش نوشته شده و کارگردان طلب می کند، بازی کرد."

شنگله اشاره می کند: "من تجربه خوبی از کار قبلی با آقای سلطانی داشتم. هم اکنون مجموعه های "مدار صفر درجه" به کارگردانی حسن فتحی، "شیخ بهایی" به کارگردانی شهرام اسدی و "اگر عشق نبود" ساخته فیاض موسوی را آماده پخش از تلویزیون دارم."

جهانگیر الماسی درباره پذیرش ایفای نقش تیمسار امیرشاهی می گوید: "قصه این مجموعه در تاریخ معاصر می گذرد و تاریخ معاصر از خواندنی های مورد علاقه من است، اما بیش از هر نکته دیگری دوست داشتم دوباره با آقای سلطانی کار کنم. من مجموعه "پس از باران" را با گروه سعید سلطانی، اسماعیل عفیفه و ... کار کرده بودم. علاوه بر آن خواستم تجربه تازه ای را در لباس نظامی کسب کنم. اخیراً در مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" نقش کوتاهی در لباس نظامی بازی کردم، اما اتوریته خاص این نقشم را در مجموعه "سال های برف و بنفشه" نداشت."

وی در ادامه می افزاید: "به نظرم پرداختن به مسائل تاریخ معاصر در رسانه ملی حرکت خوبی است، چرا که مردم با نگاه به گذشته علت و معلول ها را درمی یابند. گذشته چراغ آینده است." الماسی با اشاره به تعامل بین بازیگر و کارگردان می گوید: "باید رابطه درستی میان کارگردان و بازیگر باشد، همدیگر را قبول داشته باشند و به هم اعتماد کنند. علاوه بر آن ما در سینما و تلویزیون کمتر از عنصر صدا استفاده می کنیم. من در این مجموعه بعد از صحبت با آقای سلطانی سعی کردم صدایم بم تر باشد. ما هر کاری که انجام می دهیم باید در ابتدا خودمان لذت ببریم. اگر کار به دل ما بنشیند، مخاطب هم ارتباط برقرار می کند."

این بازیگر درباره تفاوت این نقش با نقشی که "در چشم باد" بازی کرده، می افزاید: "در مجموعه تلویزیونی "در چشم باد" نقش کوتاهی داشتم، دلیل پذیرش این نقش هم به مسعود جعفری جوزانی برمی گشت، چرا که علاقمند بودم تجربه ای با ایشان داشته باشم و اینکه ایشان چطور کار می کنند. در "در چشم باد" نقش سرگرد اسفندیاری را بازی کردم که جوان و ناپخته است و در سال 1320 زندگی می کند. او ناسیونالیست سوسیالیست است و گرایش به آلمان ها داشت، اما در این مجموعه نقش تیمسار امیرشاهی پیشکار غلامرضا پهلوای را بازی می کنم."

فرهاد عزیزی فرد، طراح صحنه، درباره ساختن روستای پیشوا برای این مجموعه توضیح می دهد: "برای لوکیشن روستای پیشوا نزدیک به 100 تا 110 روستا دیدیم، اما مناسب کار ما نبود، چرا که حجم کار ما در این روستا زیاد بود. از سوی دیگر باید تجمع مردم را به تصویر می کشیدیم، به همین دلیل باید روستا در کنترل ما بود و فضای لوکیشن می بایست مانند پیشوای سال 42 می بود، به همین دلیل با تهیه کننده و بخش تولید صحبت کردیم روستا را بسازیم. کار را از 27 اردیبهشت شروع کردیم و به مدت 30 روز روستا را ساختیم و دکوراتور ما کیان کاشفی بود."

وی در ادامه می افزاید: "تاریخ 42 عجیب و غریب است. اگر ما طراحی صحنه عصر قجر را انجام دهیم، تمام موتیف های این دوره از یک سوزن گرفته تا خیلی وسائل را داریم، اما وسائل دوران پهلوی را اصلاً نداریم، به همین دلیل بخش هایی را مجبور شدیم تولید کنیم. البته هر جا که وسائلی کم داشتیم، کارگردان زاویه ای دیگر را در کار نظر گرفت که بیننده هم متوجه کسری نشود."

طراح صحنه این مجموعه درباره اینکه چرا منزل تیمسار امیرشاهی را در یکی از موزه های کاخ سعدآباد در نظر گرفته، خاطرنشان می کند: "ما 25 نامزد برای منزل تیمسار در نظر داشتیم. تا اینکه به کاخ سعدآباد آمدیم، چرا که فضای داخلی و خارجی آن مناسب بود. در واقع قصد داشتیم به این اتفاق برسیم که کنتراست خیلی شدیدی بین زندگی واقعی مردم و افرادی مثل تیمسار امیرشاهی وجود داشت. او انرژی زیادی برای خانه ییلاقی خود در این روستا گذاشته بود تا معماری خوبی داشته باشد. در حالی که مردم آب، برق و ... نداشتند."

عوامل سریال:

فیلمنامه نویس: رضا جولایی، طراح اولیه: رضا کاشانی، بازنویسی نهایی: سعید سلطانی، مدیر تصویربرداری : افشین احمدی، محمدرضا خامه چیان، صدابردار: صالح حبیبی، طراح صحنه: فرهاد عزیزی فرد، طراح لباس: فرامرز بادرامپور، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: برزو نیک نژاد، عکاس: نادر فوقانی و مدیر تولید: عزیز علیزاده با این پروژه همکاری دارند.

در مجموعه "سال های برف و بنفشه" سام درخشانی، لاله اسکندری، جهانگیر الماسی، محمدعلی کشاورز، امیر آقایی، اسماعیل شنگله، شبنم قلی خانی، صالح میرزاآقایی، محسن قاضی مرادی، مهدی فقیه، رحیم نوروزی، رضا خندان، آزیتا لاچینی، آتش تقی پور، محسن افشار و قدرت صالحی بازی می کنند.

منبع : خبرگزاری مهر

لینک :

«سال‌های برف و بنفشه» به زودی از شبكه سوم سیما