تبیان، دستیار زندگی
در شرایطی كه فضای فوتبال ایران هنوز تحت تاثیر حذف تیم ملی امید از مسابقات مقدماتی المپیك است، جمعه شب اتفاقی رخ داد كه همه معادلات را به هم ریخت. بر این اساس، در دیدار رده بندی مسابقات زیر 23 سال قهرمانی آسیا، تیم ملی عراق موفق شد با نتیجه 2 بر یك از سد ق
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عراق المپیکی شد، ایران نه!

در شرایطی كه فضای فوتبال ایران هنوز تحت تاثیر حذف تیم ملی امید از مسابقات مقدماتی المپیك است، جمعه شب اتفاقی رخ داد كه همه معادلات را به هم ریخت. بر این اساس، در دیدار رده بندی مسابقات زیر 23 سال قهرمانی آسیا، تیم ملی عراق موفق شد با نتیجه 2 بر یك از سد قطر بگذرد و روی پله سوم قرار بگیرد.

بخش ورزشی تبیان
تیم امید

شاید به جرات بتوان ادعا كرد این تورنمنت یكی از معدود مسابقات در سطح جهان است كه بازی رده بندی اش اهمیت بیشتری نسبت به فینال دارد؛ چه اینكه هر دو تیم راه یافته به بازی نهایی پیشاپیش صعودشان به المپیك را جشن گرفته اند، اما سهمیه سوم آسیا از دل بازی رده بندی بیرون می آید. با این اوصاف و در شرایطی كه شاید خیلی ها گمان می كردند قطر با توجه به سرمایه گذاری هایی كه انجام داده و با استفاده  از امتیاز میزبانی به راحتی از سد عراق عبور می كند و المپیكی می شود، اتفاق دیگری رخ داد. پیروزی عراق بر میزبان در وقت های اضافه باعث شد تیم ملی این كشور شگفتی ساز شود و به عنوان سومین سهمیه آسیا به مسابقات ریو راه پیدا كند.

یك دنیا پرسش

صعود عراق به المپیك ریو و جا ماندن ایران از این بازی ها، حالا انبوهی از ابهامات و پرسش ها را پیش روی فوتبال ایران قرار داده است. از زمانی كه تیم كشورمان حذف شد، خیلی از كارشناسان سعی كردند با ارتباط دادن این ناكامی به ساختارهای ضعیف فوتبال در ایران، كادرفنی را مبرا كنند و اینطور نشان بدهند كه مشكلات به وجود آمده، ریشه ای تر و عمیق تر از آن است كه با دقت در انتخاب مربی و نیز برنامه ریزی های كوتاه مدت بشود تاثیرش را از بین برد. به عنوان نمونه، یكی مثل حبیب كاشانی آنقدر در این فلسفه غرق بود كه اخیرا حتی ادعا كرد فینالیست شدن تیم كشورمان در مسابقات قطر و صعودش به المپیك ریو نمی توانست نزدیك به عدالت باشد. حالا اما تیمی نظیر عراق، با ساختارهایی كه مسلما چندان قدرتمند نیست راهی المپیك می شود و البته كسی هم در مورد عادلانه یا ناعادلانه بودن چنین صعودی حرف نمی زند. شگفتی آنجا است كه عراق، قطر میزبان را می برد و بالا می رود؛ تیمی كه در خاك خودش با حداكثر امكانات در یك قدمی صعود متوقف شد. یادمان باشد ما در روزی به این تیم باختیم كه حتی دو اشتباه بزرگ داوری به سود ایران هم نتوانست تیم خاكپور را از مهلكه به در ببرد.
جمعه شب اما عراق از سد عنابی ها گذشت و المپیكی شد تا شاید ما هم كمی در مورد ادعاهای كهنه مان دچار تردید شویم. در اهمیت مسائل ریشه ای و ضرورت زیرساخت سازی ابدا تردیدی وجود ندارد، اما فقدان چنین پیش زمینه هایی نباید بهانه ای برای انتخاب های سلیقه ای و نه چندان حرفه ای باشد. اگر قرار بود فقط كشورهایی كه زیرساخت های قوی دارند به موفقیت برسند، دیگر نیازی به برگزاری بازی های مقدماتی المپیك یا جام جهانی نبود و كارشناسان بین المللی می توانستند با ارزیابی امكانات هر كشور، بهترین تیم ها را برای شركت در چنین تورنمنت هایی دستچین كنند. با این وجود اگر در هر دوره كلی مسابقه انتخابی برگزار می شود، معنا و مفهومش این است كه كشورهای مختلف با بضاعت های گوناگون می توانند نمایندگان خودشان را تقویت كنند و بخت شان را برای شركت در مسابقات معتبر بین المللی بسنجند. صعود به مرحله نهایی چنین تورنمنت هایی حتی می تواند به عنوان «سكوی پرتاب» عمل كند و به كشورهایی كه زیرساخت های مناسبی ندارند یاری برساند؛ مثل موج صدور بازیكنان ایرانی به لیگ های اروپایی كه بعد از جام جهانی 98 فرانسه اتفاق افتاد. خب حالا چاره چیست؛ اینكه بنشینیم، دست روی دست بگذاریم و باز بعد از هر ناكامی، فقدان زیرساخت ها را بهانه كنیم یا اینكه دستی بجنبانیم و بكوشیم در كنار برنامه ریزی های بلندمدت، از امكانات موجود هم نهایت بهره را ببریم؟

در جست وجوی انصاف

صعود عراق به مرحله نهایی المپیك اما از یك زاویه دیگر هم قابل بررسی است. درست یك سال پیش بود كه تیم ملی بزرگسالان كشورمان با قبول شكست برابر عراق از مرحله یك چهارم نهایی جام ملت های آسیا كنار رفت و نتوانست به جمع 4 تیم نهایی برسد. اگرچه آن بازی زیر سایه اشتباه بزرگ بنجامین ویلیامز و اخراج مهرداد پولادی در نیمه نخست قرار گرفت و شاگردان كی روش نهایتا در ضربات پنالتی از گردونه مسابقات كنار رفتند، اما موجی از انتقادها متوجه كادرفنی تیم كشورمان شد. بسیاری از كارشناسان، پیشكسوتان و به ویژه مدافعان مربی ایرانی با اطلاق كردن صفاتی مثل «جنگ زده» به عراق، تلاش می كردند حذف تیم كشورمان را فاجعه قلمداد كنند. حتی همین چند روز پیش هم وقتی تیم امید ایران از قطر برگشت، محمد مایلی كهن به بازخوانی همان پرونده پرداخت و عجیب آنكه گفت اخراج پولادی در برابر عراق درست بوده است. این اتفاق در حالی رخ می دهد كه چند ماه پیش وقتی روشن ایرماتوف سرشناس برای قضاوت یك مسابقه باشگاهی به ایران آمده بود، در گفت وگو با خبرنگاران به غلط بودن تصمیم ویلیامز اعتراف كرد، اما ظاهرا تخصص حاجی مایلی در مورد داوری، حتی از ایرماتوف هم بیشتر است! با همه این تفاسیر اگر قبول كنیم حذف تیم بزرگسالان ما مقابل عراق جنگ زده، «بحران» تلقی می شده، حالا با صعود تیم امید این كشور و بازماندن ما از قافله المپیك چه باید كرد؟ همه این نشانه ها شاید لازم باشد برای اینكه بفهمیم گاهی باید كمی منصف تر بود و معتدل تر قضاوت كرد، همین!


منبع : گل