تبیان، دستیار زندگی
طناب دار را با دست خود می بافد، روسری حریر مادر را به چارچوب در گره می زند و حلقه مرگ را دور گردن نحیفش تنگ می کند؛ دیگری تلخی روزگار را تاب نمی آورد و از بلندی می پرد و آن یکی به ضرب گلوله خود را به کام مرگ می کشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فاجعه ای بزرگ در سال 94

طناب دار را با دست خود می بافد، روسری حریر مادر را به چارچوب در گره می زند و حلقه مرگ را دور گردن نحیفش تنگ می کند؛ دیگری تلخی روزگار را تاب نمی آورد و از بلندی می پرد و آن یکی به ضرب گلوله خود را به کام مرگ می کشد.

فرآوری: ه.هدایتی-بخش اجتماعی تبیان
طناب دار

از آغاز سال ۹۴ تاکنون 13 دانش آموز زیر ۱۸ سال خود را به کشتن داده اند. نه نفر خود را حلق آویز کرده اند، سه نفر از ساختمان خانه و پل عابرپیاده پریده اند و یک نفر با سلاح گرم زهر مرگ را سرکشیده است.فقط در ماه جاری اقدام به دو مورد خودکشی در یزد و یک مورد در تهران به مرگ خودخواسته این سه نفر انجامیده و خبر «خودکشی» را میان اخبار روزانه پررنگ کرده است، این اتفاقی است که در پنج سال اخیر نه تنها در ایران، بلکه در جهان، رشدی سرطان گونه داشته و سه برابر شده است.

مواردی از خودکشی دانش آموزان در سال جاری که در گزارش پیش رو به آنها پرداخته شده، براساس آنچه در خبرها و از سوی مجریان قانون بیان شده، به دلیل اضطراب ناشی از مدرسه، افت تحصیلی و ناکامی در واحدهای درسی و یا هراس از مورد بازخواست قرار گرفتن از سوی والدین و همچنین افسردگی و اختلافات دامنه دار خانوادگی رخ داده است.

همچنین از بین این موارد چهار مورد در استان تهران، دو مورد در یزد، دو مورد در آذربایجان غربی و مابقی در استان های لرستان، مازندران، خراسان جنوبی و شمالی اتفاق افتاده است. از سوی دیگر در حالی با این آمار روبه رو هستیم که عمده خودکشی های ناموفق به رسانه ها راه نمی یابند، چنانچه در ۱۲ خودکشی دانش آموزان در سال جاری، تمامی موارد به مرگ افراد منجر شده و این گزارش از شمار افرادی که پس از اقدام به خودکشی از مرگ رهایی می یابند، خالی است. کشورهای توسعه یافته نیز از این آسیب اجتماعی در امان نبوده اند، به طوری که برای مثال، هر سال، ۱۰ مورد خودکشی زیر ۱۰ سال در فرانسه رخ می دهد؛ ایران نیز درزمینه خودکشی رتبه ۴۸ را در میان دیگر کشورها دارد اما آماری دقیق از خودکشی کودکان در کشور وجود ندارد.

چهارم ابتدایی بود، مچ دستش را باند پیچیده بود، خودکشی ناموفقی داشته؛ از او می پرسم چرا این کار را انجام داده ای، می گوید؛ خانواده ام به من بی توجه هستند می خواهم اینگونه توجه شان را جلب کنم. می گوید: دوستانم می گویند اگر برای آن ها یک اتفاق بد بیفتد حتما خودکشی می کنند

با این وجود تحلیل این خودکشی ها به عنوان یک آسیب اجتماعی در کشور ما، درحالی که با فقدان جزئیات آماری رو به رو هستیم، چندان ساده به نظر نمی رسد. درحالی که آماری از خودکشی کودکان و بزرگسالان در سال ۱۳۹۳ در دست نیست اما نتایج یک مطالعه با عنوان «بررسی موارد اقدام به خودکشی در کودکان بستری در بخش اطفال بیمارستان لقمان حکیم» نشان می دهد از میان ۱۷۶ کودک هشت تا ۱۳ سال که به دلیل مسمومیت در سال های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ در بیمارستان لقمان حکیم بستری شده بودند، اقدام به خودکشی ۱۱۱ مورد آنها تأیید شده است.

براساس یافته های این پژوهشِ مؤسسه رحمان که به بررسی موارد خودکشی در گروه سنی زیر ۱۴ سال و عوامل مرتبط پرداخته است، از مجموع ۱۱۱ کودک بررسی شده، ۵۹ پسر و ۵۲ دختر بوده اند و مسمومیت عمدی، دلیل مرگ اغلب این کودکان بوده است. بررسی های این پژوهش همچنین نشان داده ۵۷,۴ درصد آنان ساکن مناطق جنوب و اطراف تهران بوده و در ۴۷ درصد موارد، بیماران زمینه اختلال روانی داشتند.
اینكه چه زمینه هایی سبب می شود تا دانش آموز 10 و 11 ساله كه باید فكر درس و مشق مدرسه بوده و به بازی های راه مدرسه و نهایتا رویا پردازی شغل آینده را داشته باشد، میل به خود كشی پیدا می كند نكته ای است كه باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. اینكه چرا در جامعه ایرانی، میزان مشكلات روحی و روانی سبب شده تا دانش آموزان از راه های خودكشی الگوبرداری كرده و خیلی زود، پایان زندگی را برای خود رقم زنند. توالی این اخبار شوم و دقت در این نکته مهم که هر دو پسربچه دانش آموز مقطع ابتدایی بوده اند نگرانی ها در این باره را افزایش می دهد؛ آنقدر که باید از مسئولان آموزش و پرورش پرسید برای پیگیری این حوادث چه کرده اند و چه خواهند کرد و برنامه شان برای مقابله با اثرات شوم این اتفاق در مدارس این دانش آموزان چیست؟ آیا خودکشی دو دانش آموز ابتدایی به فاصله چند روز،  از آن دست اتفاقاتی نیست که باید  درباره آن کنکاش کرد، نگران آثار شومش بود و در راستای مراقبت از دانش آموزان هم که شده، تیم های ویژه تحقیق و تفحص تشکیل داد و تلاش داشت با به کار گیری نظریات کارشناسان و حتی استخدام روانشناسان، به مقابله با شیوع این حوادث تلخ همت گمارد؟! «هوشنگ امیرافشار» جرم شناس در این باره تاكید كرده كه بحران های روانی و اجتماعی خیلی زود تر از آنچه كه باید اتفاق افتد، وارد خانواده های ایرانی شده و خودكشی دانش آموزان باید به عنوان مهم ترین زنگ خطر آسیب های اجتماعی در ایران مطرح و پیگیری شود.

خودکشی های ناموفق که از دیدها پنهان می مانند

در این میان هستند دانش آموزانی که اقدام به خودکشی می کنند و خوشبختانه این عملشان موفقیت آمیز نیست؛ اما در عین حال آمار این اقدام ها در هیچ کجا هم ثبت نمی شود و کسی هم به آنها رسیدگی نمی کند.
معلمی درباره مشاهداتش از خودکشی های ناموفق می گوید: «پنجم ابتدایی بود، تمام سرش شکاف هایی حاصل از تیغ زدن بود. معاون مدرسه هنگام تیغ زدن به سر و صورت خود پیدایش کرده بود، پانسمانش کردیم و خانواده اش را در جریان گذاشتیم.»
«آن یکی چهارم ابتدایی بود، مچ دستش را باند پیچیده بود، خودکشی ناموفقی داشته؛ از او می پرسم چرا این کار را انجام داده ای، می گوید؛ خانواده ام به من بی توجه هستند می خواهم اینگونه توجه شان را جلب کنم. می گوید: دوستانم می گویند اگر برای آن ها یک اتفاق بد بیفتد حتما خودکشی می کنند.»
این معلم ورزش می گوید: «باید تمام حواسم هنگام ساعات ورزش به سرویس های بهداشتی باشد که مبادا یک غفلت من موجب یک حادثه ناگوار شود.»
هر بار که خبر خودکشی یکی از دانش آموزان منتشر می شود، علت این خودکشی ها مواردی چون مردود شدن در امتحانات پایان سال، ناکامی در کنکور سراسری، پایین بودن نمره دروس و ترس از سرزنش شدن، خستگی از زندگی، دیدن فیلم هایی با مضمون خودکشی، احضار والدین از سوی مدیر مدرسه، افت تحصیلی، اضطراب شدید و اختلاف خانوادگی بیان می شود.

سکوت مسئولان وزارت آموزش و پرورش

از آغاز سال ۹۴ تاکنون 13 دانش آموز زیر ۱۸ سال خود را به کشتن داده اند. نه نفر خود را حلق آویز کرده اند، سه نفر از ساختمان خانه و پل عابرپیاده پریده اند و یک نفر با سلاح گرم زهر مرگ را سرکشیده است.فقط در ماه جاری اقدام به دو مورد خودکشی در یزد و یک مورد در تهران به مرگ خودخواسته این سه نفر انجامیده و خبر «خودکشی» را میان اخبار روزانه پررنگ کرده است

ساختار وزارت آموزش و پرورش دفتری با عنوان مراقبت در برابر آسیب های اجتماعی دارد که در مواردی مانند خودکشی می تواند بیشترین حجم تاثیرگذاری را داشته باشد. این در حالیست که این دفتر در برابر آسیب های اجتماعی همواره در برابر معضلات و مشکلاتی این چنینی سکوت کرده و با ایجاد فضایی امنیتی سعی در پنهان کردن این واقعیت ها دارد.
در عین حال به نظر می رسد، برکناری مدیرکل امور تربیتی و مشاوره آموزش و پرورش طی چندماه گذشته و عدم جایگزینی شخصی در این پست نیز تا حدودی در کم کاری در این حوزه موثر باشد و همه این موارد موجب شده تا همچنان بررسی دقیقی درباره علت رخ دادن خودکشی ها انجام نشود و بسیاری از خانواده ها و حتی دانش آموزان راه حل مقابله با چنین مسائلی را ندانند.

آموزش و پرورش به هوش باشد

با گذشت 35 سال،نظام آموزشی كشور هنوز اعتقادی به اشتراک گذاشتن آموزش های روان شناسی و کلاس هایی در این زمینه ندارد. همچنین سیستم آموزش کشور خودش را از اول جدا با اولیای دانش آموزان می داند. درصورتی كه شاهد ارتباط دو سویه نظام آموزشی کشورهای دیگر از ورود محصل به مدرسه و کلاس های آموزشی متعدد هستیم، اولیا همیشه در بستر آگاهی و پیشبرد فرزندان خود با مدارس در ارتباط هستند و این رابطه دوسویه سبب آرامش فكری و روانی فرزندان می شود یا به گونه ای سلامت روانی دانش آموزان را تحت كنترل دارند. اگر سیاستگذاران و متولیان آموزشی و اجتماعی در كشور به فکر ارائه راهکارهای عملی نباشند، دانش آموزانی كه دچار بیمار روحی هستند وضعیف نامناسب تری را در جامعه پیدا می كنند كه آسیب های سویی به همراه دارد. و علی رغم پتانسیل های موجود سیاستگذاران دیگر، مجال عرض اندام پیدا نخواهد کرد.


منابع : باشگاه خبرنگاران / انتخاب / قانون