تبیان، دستیار زندگی
آنكه اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ظلمی که خدا از آن بازخواست می کند!!

آنكه اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است.

فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
حق الناس

«حق الناس» یکى از عالی ترین مفاهیم حقوقى در اسلام است. هر چیز که حقى از مردم در آن باشد، در حیطه ی حق الناس قرار مى گیرد. تأکید اسلام بر رعایت حق الناس آن چنان است که اگر گناه کاری از گناهان پیشین خود به درگاه الهى توبه کند، تا زمانى که حقوق ضایع کرده ی مردم را ادا نکند، توبه اش پذیرفته نمی شود؛ یعنى خداوند حق خود را در کوتاهی ها و تقصیرها در شرایطى که نشانه هاى ندامت واقعى در فرد آشکار شود، می بخشد، اما حق مردم را نخواهد بخشید، مگر این که در حد امکان در صدد جبران و جلب رضایت آنان باشد.
اهمیت ادای حق الناس در روایات ما بسیار مشهود است از جمله: امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «ظلم سه گونه است: ظلمی که خدا از آن نمی گذرد، ظلمی که خداى از آن درگذرد و ظلمی که از آن بازخواست نماید؛ و امّا ظلمی که خداى از آن نگذرد شرک به خدا است و ظلمی که خداى از آن درگذرد ستم ورزى شخص بر خود است در آنچه میان خود و خدا است و ظلمی که خداوند از آن بازخواست کند، ستم در حقوق میان بندگان است». (تحف العقول عن آل الرسول صلى الله علیه و آله، ص 293)
یا این روایت که امام صادق علیه السلام فرموده اند: «اوّلین قطره خون شهید که روى زمین می چکد کفّاره ی گناهان او است، مگر بدهى که به مردم دارد، و آن را جز أداء به صاحبش کفّاره اى نیست». (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 183)

طرح یک سوال: با عنایت به این که تنها چیزی که خداوند از آن نمی گذرد حق الناس است، آیا می شود حق الله را رعایت نكرد و مؤمن بود؟

امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «ظلم سه گونه است: ظلمی که خدا از آن نمی گذرد، ظلمی که خداى از آن درگذرد و ظلمی که از آن بازخواست نماید؛ و امّا ظلمی که خداى از آن نگذرد شرک به خدا است و ظلمی که خداى از آن درگذرد ستم ورزى شخص بر خود است در آنچه میان خود و خدا است و ظلمی که خداوند از آن بازخواست کند، ستم در حقوق میان بندگان است»

توجّه به حق الناس از مهمترین دستورهای اسلامی است و طولانی ترین آیه قرآن [1] درباره حق الناس است، در بسیاری از ابواب فقه، سخن از حق الناس است. در نماز تأكید بر آن است كه لباس و مكان نماز گزار غصبی نباشد. در معامله و كسب، سخن از رضایت طرفین است. به طور کلی در حق الناس، مال و جان و عرض مسلمانان حرمت خاصّی دارد و اگر تضییع شود، تنها با ندامت و پشیمانی جبران نمی شود.
امیر المؤمنین یكی از شرایط توبه را ادای حقوق مردم ذكر نموده است.[2]
اگر كسی از راه حرام، مالی به دست آورده، باید برگرداند و اگر آبروی كسی را برده، باید حلالیّت بطلبد. خداوند متعال به خاطر مصالح و حساسیّت هایی كه در مورد حق النّاس وجود دارد، سخت گیری زیادی نشان داده است؛ لذا باید سعی كنیم، در طول زندگی حقّی از حقوق مردم را ضایع نكنیم و اگر چنین كاری انجام دادیم تا فرصت باقی است، حلالیّت بطلبیم. چرا كه در آخرت، محلی برای عفو و بخشش در مورد حق النّاس وجود ندارد.
از سویی دیگر همه واجبات و محرّمات به نحوی حقوق الهی اند و یقیناً خدای متعال، به هیچ وجه راضی به ضایع شدن حقّ خود نیست؛ چرا كه حقوق الهی، بر مبنای مصالح و مفاسدی است كه انسان را در راستای رسیدن به كمال حقیقی و سعادت واقعی رهنمون می سازد. اما این كه در تعالیم و آموزه های دینی ما، نسبت به حقّ الناس، حسّاسیت بیشتری نشان داده است؛ بخاطر این است كه در حقّ النّاس سر و كار ما، با انسان هاست، انسان هایی كه خود گرفتار وضع خویشند، ولی در حق الله سر و كار انسان ها، با خدای تبارك و تعالی است كه ارحم الراحمین است و لذا طمع و امید به عفو و بخشش فزونی می یابد، ولی این رجاء و امید به عفو و بخشش نباید انسان را گستاخ كند كه حقوق الهی را زیر پا بگذارد.
در قرآن كریم و آیات و روایات ما، تا حدود زیادی به نشانه ها و خصائص و صفات مؤمنین اشاره شده است و ما در این مثال یكی از آیات قرآن را شاهد می آوریم كه به صراحت یكی از نشانه ها و صفات مؤمنین را حافظان حدود و مرزهای الهی بر شمرده اند و یقیناً كسی كه حقوق الهی را زیر پا بگذارد و حدّ و مرزهای الهی را رعایت نكند، مؤمن واقعی نخواهد بود، مگر این كه توبه و انابه كند و به حرم امن الهی بازگردد و از گذشته خود پشیمان گردد.
خداوند متعال در سوره مباركه توبه، مؤمنان را كه فروشندگان جان و مال به خدا هستند، با نُه صفت بارز معرفّی می كند:«التّائبون العابدون الحامدونَ السّائحون الراكعون الساجدون الآمرون باالمعروفِ و الناهون عن المنكر و الحافظون لحدود الله و بشّر المؤمنین.»[3]

در حق الناس، مال و جان و عرض مسلمانان حرمت خاصّی دارد و اگر تضییع شود، تنها با ندامت و پشیمانی جبران نمی شود

(مؤمنان) توبه كنندگان و عبادت كاران و سپاس گویان و سیاحت كنندگان و ركوع كنندگان و سجده آوران و آمران به معروف و نهی كنندگان از منكر و حافظان حدود (و مرزهای) الهی اند و بشارت بده به (این چنین) مؤمنان.»
چنان كه در پایان این آیه شریفه شاهد هستید، یكی از صفات بارز مؤمنان «حافظان حدود و مرزهای الهی» است. كه طبیعتاً كسی كه حقوق الهی را رعایت نمی كند، با توجه به این آیه، نمی تواند مؤمن حقیقی و واقعی تلقّی شود. هر چند كه همیشه و همواره در توبه برای همه انسان ها باز است، كه از گذشته خویش توبه كنند و رو به سوی معبود بیاورند.
 به عنوان مثال یكی از حقوق الهی كه بر ما مسلمانها واجب است، انجام دادن فریضه نماز است كه در بین آیات و روایات تأكید زیادی بر این تكلیف عظیم الهی شده است. به نحوی كه ایمان و كفر دائر مدار خواندن و یا ترك نماز شده است.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «بین الایمان و الكفر تركُ الصلوة »[4] مرز میان ایمان و كفر ترك نماز است. و با این حال چگونه می شود كسی كه حقوق الهی را زیر پا می گذارد، مؤمن خواند.
 
پی نوشت ها:
[1]. بقره/282.
[2] . نهج البلاغه، حكمت417.
[3] . توبه/ 112.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، ج5، ص 402.


منابع:
سایت اندیشه قم
سایت اسلام کوئیست
سایت بیتوته

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.