تبیان، دستیار زندگی
براى تلاوت قرآن در مراتب مختلف، آداب خاصى هست. در مرتبه اول مراقبه كه كلام ما در آن است. لازم است سالك به هنگام تلاوت قرآن، آداب زیر را - كه از آیات و روایات بر مى‏آید - مراعات كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه حق آیات قرآن را ادا کنیم؟
آیت الله محمد شجاعی

براى تلاوت قرآن در مراتب مختلف، آداب خاصى هست. در مرتبه اول مراقبه كه كلام ما در آن است. لازم است سالك به هنگام تلاوت قرآن، آداب زیر را - كه از آیات و روایات بر مى‏آید - مراعات كند.

الف) درحال طهارت و با وضو به تلاوت قرآن بپردازد.

ب) در حالى كه مسواك كرده است، قرآن را تلاوت كند.

ج) با صوت زیبا تلاوت كند.

د) به هنگام تلاوت قرآن، گریه كند، یا حالت گریه داشته باشد.

ه) با جَهر متوسط بخواند؛ نه با صداى آهسته باشد و نه با صداى بسیار بلند.

و) در حال تلاوت، با اَدَب و با طمأنینه و رو به قبله باشد؛ چه نشسته و چه ایستاده و اگر نشسته مى‏خواند، چهار زانو ننشیند و تكیه نكند.

ز) از روى «مصحف» تلاوت كند كه نگاه در «مصحف» و تلاوت از روى آن، حساب خاصى دارد و در روایات، روى این موضوع تأكید شده است.

از رسول اكرم(ص) نقل گردید كه فرمود:

«لیس شى‏ء أشدّ على الشّیطان من القرائة فى المصحف نظراً؛ چیزى براى شیطان سخت‏تر و كوبنده‏تر از تلاوت قرآن از روى مصحف و با نگاه كردن در آن نیست».1

در روایات نیز به بركات خاصه تلاوت از روى مصحف، اشاره‏ها رفته است كه به لحاظ اختصار، از ذكر آنها صرف‏نظر مى‏كنیم؛ طالبین مى‏توانند به بحار، ج‏92، باب 23 مراجعه كنند.

ح) قبل از شروع به تلاوت قرآن، استعاذه كند و سپس بسم اللَّه الرحمن الرحیم بگوید و بعد به تلاوت بپردازد تا با عنایت خداى متعال، از دخالت‏هاى شیطانى محفوظ بماند.

حق آیات را مراعات نماید؛ به این معنى كه به هنگام تلاوت قرآن، وقتى به آیات رحمت و جنت مى‏رسد، از خداى متعال مسئلت كند كه او را از اهل رحمت و جنت قرار دهد و از رحمت خود محروم و از جنت قرب خود دور نسازد و وقتى به آیات عذاب و آتش و آیات سخط و غضب مى‏رسد، بترسد و به خداى متعال پناه ببرد كه از اهل عذاب و آتش نباشد

در آیه 98 سوره نحل آمده است:

«فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشّیطان الرّجیم - انّه لیس له سلطان على الّذین آمنوا و على ربهم یتوكّلون؛ وقتى قرآن را تلاوت مى‏كنى، پناه ببر به خداى متعال از شیطان مطرود؛ البته شیطان را بر آنانى كه ایمان آورده، به پروردگارشان توكل مى‏كنند، تسلط و سیطره‏اى نیست».

قبل از شروع بگوید: «أستعیذ بالله السّمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم» یا بگوید: «أعوذ بالله السمیع العلیم من الشّیطان الرّجیم» و بعد بگوید: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» و سپس تلاوت را شروع كند.

ط) ترتیل را مراعات نماید؛ ترتیل عبارت از این است كه حروف و كلمات را روشن ادا كند و وقف‏ها را رعایت نماید. به بیان دیگر، آن چنان تند نخواند كه حروف و كلمات و وقوف و فواصل به خوبى ادا نشود و نیز فاصله زیاد و غیر صحیح، در میان حروف و كلمات ندهد؛ به نحوى كه حروف و كلمات، جدا از هم و غیر مرتبط باشند و در مجموع، باید حروف و كلمات را خوب، روشن و در عین حال متصل و مرتبط به هم ادا كند و وقوف و فواصل آیات را هم مراعات نماید و طورى بخواند كه قلوب را به حركت آورد و دل‏ها را تكان دهد.

در آیه سوم سوره مزّمّل، خطاب به رسول اكرم(ص) آمده است:

«و رتل القرآن ترتیلا؛ و قرآن را با ترتیل مناسب آن بخوان».

حضرت موسى بن جعفر از پدران بزرگوار خود - صلوات اللَّه علیهم اجمعین - نقل مى‏كند كه از رسول اكرم(ص) درباره آیه «ورتل القرآن ترتیلا» سؤال شد و آن حضرت در توضیح و تفسیر آیه فرمود:

«بیّنه تبیاناً و لا تنثره نثر الرّمل و لا تهذّه هذالشّعر، قفوا عند عجائبه و حرّكوا به القلوب و لا یكون همّ أحدكم آخر السّورة2؛ قرآن را روشن و واضح تلاوت كن و حروف و كلمات آن را جدا از هم و پراكنده مساز مانند پراكنده ساختن دانه‏هاى ریگ از یكدیگر و آن را سریع و تند تلاوت نكن؛ همانند تند خواندن شعر و وقتى به عجایب قرآن مى‏رسید، توقف كنید و به تدّبر و تأمل بپردازید و با تلاوت آن، دل‏ها را به حركت آورید و با شتاب و بى‏تأمل نخوانید؛ به نحوى كه بخواهید زود به آخر سوره برسید».

ى) به هنگام تلاوت قرآن، به چیز دیگرى فكر نكند و متوجه آیات قرآن باشد.

ك: تدبر در آیات قرآن بكند كه در این صورت، از انوار و هدایت‏ها و از حقایق و معارف و از دقایق و اسرار قرآن كریم، به اندازه خود بهره‏مند خواهد شد. تلاوتى كه در آن تدبر نباشد، آن چنان كه باید، فایده نخواهد داشت.

این سخن بدان معنى نیست كه اگر كسى اهل تدبر نباشد - یعنى معانى آیات را حتى در حد ترجمه نداند تا بتواند در حد خود به تدبر در آیات بپردازد - از تلاوت قرآن نتیجه‏اى نخواهد برد؛ بلكه چنین كسى هم با مراعات آن قسمت از آداب تلاوت كه در امكانش هست، بهره خودرا خواهد برد.

ل) حق آیات را مراعات نماید؛ به این معنى كه به هنگام تلاوت قرآن، وقتى به آیات رحمت و جنت مى‏رسد، از خداى متعال مسئلت كند كه او را از اهل رحمت و جنت قرار دهد و از رحمت خود محروم و از جنت قرب خود دور نسازد و وقتى به آیات عذاب و آتش و آیات سخط و غضب مى‏رسد، بترسد و به خداى متعال پناه ببرد كه از اهل عذاب و آتش نباشد و مشمول سخط و غضب نگردد و از او بخواهد كه وى را از نجات یافتگان قرار دهد و وقتى به آیات تكبیر، تعظیم، تسبیح و تحمید مى‏رسد، به تكبیر، تعظیم، تسبیح و تحمید حق بپرازد و وقتى به آیات استغفار و طلب عفو و مغفرت مى‏رسد، استغفار كند و طلب عفو و مغفرت نماید و آن جا كه به ذكر صالحان مى‏رسد، از خدا بخواهد كه او را نیز از آنان و در جمع آنان قرار دهد و آن گاه كه به ذكر اهل ضلال و طغیان و ذكر اهل غفلت و استدراج مى‏رسد، از خدا بخواهد كه او را از ورود به جمع آنان حفظ كند و در هر موردى به تناسب دعا كند.

«حقیقت نورىِ انسان» از «حقیقت نورىِ قرآن» است و مرتبه‏اى از مراتب آن و این سرّى است كه براى اهل آن معلوم است و از نااهل محجوب.

از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود:

«اذا مررت بآیة فیها ذكر الجنة فاسأل اللَّه الجنة و اذا مررت بأیة فیها ذكر النار فتعوّذ بالله من النّار؛ به هنگام تلاوت قرآن، وقتى به آیه‏اى رسیدى كه در آن ذكر بهشت به میان آمده است، از خدا بهشت را بخواه و وقتى به آیه‏اى رسیدى كه در آن ذكر آتش به میان آمده است، به خدا پناه ببر از آتش».3

اینها قسمتى از آداب تلاوت قرآن كریم بود كه با استفاده از آیات و روایات ذكر شد. در آخر به این آیه دقت كنیم كه مى‏فرماید:

«ان الذین یتلون كتاب اللَّه و أقاموا الصلوة و أنفقوا ممّا رزقناهم سرّا و علانیةً یرجون تجارةً لن تبور؛ آنها كه كتاب خدا را تلاوت مى‏كنند، نماز را بپا مى‏دارند و از آن چه به آنان روزى كرده‏ایم، پنهان و آشكار به نیازمندان انفاق مى‏نمایند، امید تجارتى دارند كه دائم و زوال‏ناپذیر است».4

تأكید و تذكر

به سالكان تأكید مى‏شود كه هر چه مى‏توانند در تلاوت قرآن و در مراعات آداب تلاوت، كاملاً جدّیّت كنند و به آنان تذكر داده مى‏شود كه این امر را مهم بشمارند و بدانند كه هر چه در تلاوت قرآن كوشا باشند و به هنگام تلاوت آن، با آن سیر نمایند و فانى در آن باشند و به تعبیرى، با آن وحدت یابند، به همان اندازه به «حقیقت نورى قرآن» نزدیك شده، در نتیجه «حقیقت نورىِ خود» را خواهند یافت؛ زیرا «حقیقت نورىِ انسان» از «حقیقت نورىِ قرآن» است و مرتبه‏اى از مراتب آن و این سرّى است كه براى اهل آن معلوم است و از نااهل محجوب.

حقیقت قرآن، تجلّیات حقّ است كه وراى این الفاظ ظاهر و مفاهیم ظاهرى مى‏باشد و در كتاب مكنون و نزد حضرت محبوب است؛ و انه لدینا لعلىّ حكیم و در عین حال، با همین الفاظ و مفاهیم، ظاهر و متجلى است.

«حقیقت نورى انسان»، اگر انسان به آن برسد، از جلوات و مراتب نازله «حقیقت قرآن» مى‏باشد؛ نه چیزى دیگر و آن كه از «حقیقت قرآن» دور ماند، از «حقیقت خود» دور گشته است و از حضرت محبوب هم محجوب و او در جهنّمِ همین دورى و فقدان، چنان معذّب خواهد بود كه از وَهم‏ها دور است و از فكرها مستور.

برگرفته از سخنان استاد محمد شجاعى‏

پى‏نوشت ها__________

1. بحارالانوار، ج 92، ص 202.

2. همان، ص 215.

3. همان، ص 216.

4. فاطر(35): 29.


تنظیم برای تبیان: شکوری