تبیان، دستیار زندگی
دین داری واقعی انسان را به یک موجود مثبت تبدیل می کند؛ مثبت در ارتباط با پروردگار، مثبت در ارتباط با دیگران، و حتی مثبت در ارتباط با خودش.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عاملی که به انسان آرامش می دهد!

تا به حال دقت کرده اید که وقتی جریانی ، اتفاقی بر خلاف روال همیشگی آنها رخ می دهد، خیلی از ما آدم ها که ادعای دینداری می کنیم و توکل به خدا داریم اولین نکته ای که به ذهنمان می آید اتفاقات و نقاط منفی و به عبارتی نیمه ی خالیه داستان است و همین امر موجب می شود در بیشتر زمان ها تعادل روحی و آرامشمان را از دست بدهیم.

فرآوری: زهرا اجلال - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
خوش بینی

مثبت نگری، آرامش روانی می دهد

ما انسان ها اقدامات زیادی برای سلامتی جسم خود انجام می دهیم. همیشه دنبال یک خبر جدید از فواید یا ضررهای مواد غذایی مختلف بوده و سعی می کنیم، برای تضمین سلامتی خود، آن ها را به کار ببندیم، یا این که برای اطلاع از چگونگی وضعیت جسمانی خود وقت و هزینه زیادی را صرف مراجعه به پزشکان مختلف می کنیم. اما چه قدر به این نکته توجه کرده ایم که طرز تفکر و نوع نگرش ما به مسائل مختلف تا چه اندازه می تواند، بر سلامتی ما تاثیرگذار باشد، نوع نگرش ما به مسایل مختلف در رفتارها و برداشت های ما تاثیر بسیاری دارد. احساس ناشی از تفکر انسان است. احساسات و عواطف ما آنگونه شکل می گیرند که می اندیشیم . همه احساسات منفی و مثبت نتیجه مستقیم افکار است.
در یک جمله می توان گفت نگرش و برداشت انسان ها از رویدادها بسی مهم تر از و تعیین کننده تر از خود رویدادها می باشد به بیان دیگر موقعیت کنونی ما ناشی از عمری اندیشیدن منفی یا مثبت است.

نگاه خوش بینانه به اطرافیان و مسائل مختلف، از توصیه های دین اسلام است که روان شناسان نیز بر آن تأکید کرده اند. فرد مسلمان وظیفه دارد کار دیگران را حمل بر صحت کند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هرگز به سخنی که از کسی صادر می شود گمان بد مبر، در حالی که می توانی توجیه صحیحی برای آن بیابی.»

ارزش مثبت اندیشی وقتی معلوم می شود که بدانیم امید و نشاط در زندگی در سایه خوش بینی حاصل می شود. پیشوایان دین این موضوع را در روایات خود تأکید کرده اند و بزرگان و فقها نیز بابی مستقل برای آن گشوده اند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «حُسن الظنِّ من أفضل السَّجایا و أجزل العطایا؛( غررالحکم و دررالکلم، ج 3، ص 388) خوش گمانی، از بهترین صفات انسانی و پربارترین مواهب الهی است.»

مثبت نگری؛ اولین اثر مهمی است که دین در دینداران باقی می گذارد

دین داری واقعی انسان را به یک موجود مثبت تبدیل می کند؛ مثبت در ارتباط با پروردگار، مثبت در ارتباط با دیگران، و حتی در بعضی مواقع که البته نیاز به توضیح دارد مثبت در ارتباط با خودش.
بررسی آیات قرآن کریم نیز نشان می دهد که اغلب تأکیدها بر خوبی ها، درستی ها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
پروردگار عالم با توجه به توانایی ها و ظرفیت بشر می فرماید: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً: من در زمین انسان را خلیفه خود قرار دادم» (بقره، 30)؛ « وَنَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی : از روح خود در او دمیدم» (حجر،29) از این رو، خداوند که خالق انسان است، به دنبال عیب جویی از مخلوقش نیست و همواره از محاسن و خوبی های او می گوید: « لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ؛ خدا دوست نمی دارد کسی به عیب خلق، صدا بلند کند.» (نساء، 148)

خوش بینی به خدا

یکی از صفات پسندیده مؤمنان، حسن ظن به خدا به معنای امید بستن به وعده های الهی، اعم از رزق و روزی، یاری و پیروزی مجاهدان، آمرزش گناهان و مانند اینهاست. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) فرمودند: «سوگند به خدایی که جز او شایسته پرستش نیست، به هیچ مؤمنی هرگز خیر دنیا و آخرت داده نشد جز به سبب خوش بینی اش به خدا و امیداری اش به او و حسن خلق و اجتناب از غیبت، و به خدایی که جز او سزاوار عبادت نیست، هیچ مؤمنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نکند مگر به سبب بدگمانی اش به خدا و کوتاهی اش در امیدواری به او و بدخلقی و غیبت از مؤمنان» (اصول کافی، ج 3، ص 115)
امام رضا (علیه السلام) می فرماید: «گمان خود را به خدا نیکو سازید که او می فرماید: من با گمان بنده مؤمن هستم؛ اگر گمانش خوب باشد، من نیز با وی آن گونه عمل کنم و اگر گمان بدی داشته باشد، عمل من نیز طبق همان خواهد بود.» (همان)

خوش بینی به خود

از نظر اسلام، این قسم از خوش بینی، ناپسند است، زیرا کسی که به خود خوش بین باشد، خود را بی نقص دیده و به عجب و خودبینی مبتلا می گردد. (البته حفظ کرامت و شخصیت هر کسی حتی از جانب خودش مهم و ضروری است و نکته ای که در این جا در مقام بیان می باشد، خوش بین بودن و بی نقص دیدن خود است) امام علی (علیه السلام) می فرماید: «مؤمن صبح نمی کند و در شبانگاه داخل نمی شود مگر آن که نفسش نزد او متهم است.» (نهج البلاغه، خطبه 211)
هر که نقص خویش را دید و شناخت
اندر استکمال خود ده اسبه تاخت (مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت 3217)
آن حضرت می فرماید: «الثقة بالنفس من أوثق فُرص الشیطان؛ (غررالحکم و دررالکلم، شماره 4733) اطمینان و خودبینی به نفس، از استوارترین فرصت های شیطان می باشد».
البته این سخن به معنای عدم تکیه بر استعدادها و توانایی های خدادادی نیست. این دو را باید از هم جدا کرد. خوش بینی به خود، غفلت از کمبودهاست که مذموم است، ولی این نکته با کشف قابلیت ها برای ترمیم کاستی ها و جبران ضعف ها در تضاد نیست.

خوش بینی به دیگران

نگاه خوش بینانه به اطرافیان و مسائل مختلف، از توصیه های دین اسلام است که روان شناسان نیز بر آن تأکید کرده اند. فرد مسلمان وظیفه دارد کار دیگران را حمل بر صحت کند. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هرگز به سخنی که از کسی صادر می شود گمان بد مبر، در حالی که می توانی توجیه صحیحی برای آن بیابی.» (نهج البلاغه، قصار 360)
در مقابل این صفت برجسته اخلاقی، بدبینی و سوء ظن به مردم قرار دارد که از نظر قرآن مجید گناه محسوب می شود؛ آن جا که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن اِنَّ بعض الظن اثم؛(حجرات (49) آیه 12) ای کسانی که ایمان آورده اید، از بسیاری گمان ها بپرهیزید که بعضی از آنها گناه است.»

اسلام، خوش گمانی بی جا را مردود دانسته است، چنانکه امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هرگاه خوبی بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده، ستم کار است و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری خوش گمان باشد، خود را فریب داده است

خوش بینی، نه ساده لوحی

هرگز مثبت اندیشی به معنای ساده اندیشی و ساده لوحی نیست. باید بین این دو مقوله تفاوت قائل شد. ساده لوحی بر پایه بی مسئولیتی است، بر خلاف خوش بینی که آگاهانه و مسئولانه است. مؤمن در عین حال که به دیگران حسن ظن دارد، زیرک و با هوش و حساس نیز است تا هیچ کس از او سوء استفاده ننماید. لذا اسلام به هوشیاری در انتخاب شریک و سند نوشتن و گواه گرفتن در بسیاری از معاملات تأکید کرده است. جالب این که طولانی ترین آیه قرآن درباره ضرورت تنظیم قرارداد، همراه با شاهد گرفتن در هنگام داد و ستدهای مدت دار است. (بقره (2) آیه 282)
اسلام، خوش گمانی بی جا را مردود دانسته است، چنانکه امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هرگاه خوبی بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده، ستمکار است و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری خوش گمان باشد، خود را فریب داده است.» (نهج البلاغه، قصار 114)

استغفار کردن، بد بینی و نگاه منفی داشتن به خود نیست

درست است که دین انسان را به استغفار دعوت می کند، ولی نباید برداشت غلطی از استغفار داشته باشیم. کسی که دارد عذرخواهی و استغفار می کند، یقین دارد که پیش خدا عزیز است و صدایش شنیده می شود و خدا به او لطف دارد. این برداشت مثبتی است که فرد در هنگام استغفار، دارد، و الا کسی که این برداشت مثبت را نداشته باشد، استغفار نمی کند و می گوید: «من خراب هستم و درست نمی شوم!» یعنی مأیوس می شود. و هر یک گناه برای آدم منفی باف، یأس به دنبال می آورد.(به نقل از بیانات حجت الاسلام پناهیان)

«توکل» یک نوع مثبت نگری به خداست

یکی از وجوه مثبت بودن در دین، در ارتباط با خداست. کسی که در ارتباط با خدا مثبت شود، توکل به خدا پیدا می کند و این توکل چیزی است که خیلی ها نمی توانند داشته باشند. یعنی خیلی ها نمی توانند به خدا اطمینان و اتّکاء کنند. توکل یکی از مقامات بسیار برجست دینی است و خودش یک مثبت نگری نسبت به پروردگار است. یک شاخصه از مثبت شدن آدم، همین است که «آیا تو می توانی به خدا تکیه کنی یا نه؟»
معمولاً بسیاری از اتفاق ها جلوی چشم آدم رخ می دهد و آدم نمی تواند از آن اتفاقات یا ابزارها بگذرد و به خدا توکل کند؛ چه اتفاق مثبت و چه اتفاق منفی. گاهی انسان به اتفاقات مثبت یا به ابزارهای مثبتِ اندک تکیه می کند، ولی نمی تواند به خدای قادر متعال، تکیه کند. گاهی نیز به خاطر اتفاق های منفی دچار ترس و هراس می شود و نمی تواند به خدا اتّکاء کند. لذا آدم های منفی آدم های ترسو و آدم های نگرانی می شوند و آدم های مثبت آدم های شجاعی می شوند.

مثبت بودن مایه نشاط انسان می شود

اگر انسان مثبت نگری و مثبت بودن را به عنوان یک شاخص کلیدی، همیشه در روح خودش مراقبت کند، این مایه نشاط انسان خواهد شد. أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید: «مؤمن دائماً نشاط دارد؛ الْمُؤْمِنُ...دَائِماً نَشَاطُهُ» (کافی/2/230) چرا مؤمن دائماً بانشاط است؟ چون آدم مثبتی است و امور مثبت در زندگی مؤمن غلبه دارند و او واقعاً پیروز است. اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در روز عاشورا هرچه به عصر نزدیک تر می شد، با اینکه مصائب بیشتری به ایشان می رسید، چهره اش برافروخته تر می شد و به تعبیر ما «صورتش گل می انداخت» و این به معنای نشاط است.
زینب کبری (سلام الله علیها) نیز بعد از آن همه مصائب، می فرماید: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلاً»(لهوف/160) من هرچه دیدم لطف خدا بود! یعنی ایشان به آن همه مصائب، مثبت نگاه می کند و مثبت تعبیر می کند.
یکی از اهداف مهم برنامه دین برای رساندن انسان ها به زندگی بهتر، همین مثبت بودن است. و اگر بررسی کنید می بینید که هیچ برنامه ای مثل برنامه دین، نمی تواند انسان را به یک موجود مثبت و مثبت نگر و مثبت گرا تبدیل کند و این انسان در رنج ها و سختی ها نیز با همین وجه مثبت برخورد می کند.


منابع:
نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 7
سایت آفتاب
سایت پرسمان
کتاب رضایت از زندگی نوشته آقای پسندیده انتشارات دارالحدیث
مجله انقلاب اسلامی، پاییز و زمستان 1381 ٓ شماره 7 و 8؛ نگرش مثبت به دنیا و نقش آن در تعلیم و تربیت انسان از دیدگاه امام علی علیه السلام
کیهان، مقاله منصور جواهری َ
بیانات حجت الاسلام پناهیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.