تبیان، دستیار زندگی
!! آیا از تنهایی وحشت دارید؟ آیا وقتی تنها هستید نمی توانید لحظه ای را بدون صدای رادیو، تلویزیون و نوار موسیقی سر كنید؟ آیا فقط در زمانی كه با دیگران و در جمع هستید احساس راحتی می كنید؟ آیا احساس می كنید نقاب به چهره ز...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

من گم شده ام !!


آیا از تنهایی وحشت دارید؟ آیا وقتی تنها هستید نمی توانید لحظه ای را بدون صدای رادیو، تلویزیون و نوار موسیقی سر كنید؟ آیا فقط در زمانی كه با دیگران و در جمع هستید احساس راحتی می كنید؟ آیا احساس می كنید نقاب به چهره زده اید؟ به عبارتی دیگر آیا نمی توانید با خود حقیقی تان یعنی آنگونه كه در درون خود هستید با دیگران رابطه برقرار كنید؟ آیا در دنیای بیرون از خود به دنبال خوشبختی و آرامش هستید؟ آیا درگیر رابطه عاشقانه ای شده اید كه نمی توانید لحظه ای بدون او احساس شادی، آرامش و خوشبختی كنید؟ آیا در رابطه ای قرار دارید كه طرف مقابل شما به مسایل اخلاقی بی توجه ، بی بند و بار، بی مسئولیت، دروغگو و پنهان كار است؟ آیا طرف مقابل شما بسیار پرخاشگر، عصبی و بددهن است، شما را آزار می دهد و حتی كتك می زند و با این وجود شما خود را بدون او ناتوان و درمانده می بینید؟ آیا در ارتباطات خود با دیگران احساس می كنید بارها و بارها مورد سوءاستفاده قرار می گیرید، بیشتر از آنچه كه دریافت می كنید از خود مایه می گذارید، سعی می كنید همه را راضی و خشنود كنید ولی در درون از خود راضی نیستید و به خاطر ترس از تنها ماندن و طرد شدن همچنان روابط خود را با آنها ادامه می دهید؟

آیا مراقبت از شخص بیماری را برعهده دارید كه مسئولیت بهبودی و مراقبت خود را نمی پذیرد؟ آیا شخص مورد علاقه شما پرخور است و به سلامت خود هیچ توجهی ندارد و شما خود را مسئول مراقبت از او می دانید؟ آیا به سختی تلاش می كنید از بازی قمار یكی از اعضای خانواده و یا دوستانتان جلوگیری كنید ولی موفق نمی شوید؟ آیا مدت طولانی است كه تلاش می كنید فرد الكلی یا معتاد مورد علاقه تان را نجات دهید و او همچنان به رفتار بیمارگونه خود ادامه می دهد؟ و آیا اداره و كنترل امور زندگی خود را از دست داده اید و احساس درماندگی و آشفتگی می كنید؟

اگر پاسخ شما به برخی از پرسش های بالا آری است، تنها مشكل شما گم كردن خود حقیقی تان است. مفهوم هم وابستگی به شما كمك می كند خود را از رنج و درد غیرضروری رهایی بخشید و ضمن احساس شادی و خوشبختی امكان آن را فراهم كنید تا اگر طرف مقابل شما و دیگران بخواهند و مایل باشند رشد كنند، مسئولیت بهبودی شان را بپذیرند و از مصیبت و رنج رهایی یابند.

ولی هم وابستگی چیست؟ مفهوم هم وابستگی در حوزه بهبودی از وابستگی به مواد شیمیایی شكل گرفته است. درمانگران و مشاورانی كه به درمان الكلی ها و معتادان مشغول بودند، متوجه حالت ها و رفتارهای غیرمعمولی و غیرطبیعی در اعضای خانواده وابستگان به مواد شیمیایی شدند. آنها مشاهده كردند كه به همان اندازه كه فرد الكلی یا معتاد به الكل و دیگر مواد شیمیایی وابسته است؛ همسران، فرزندان و یا حتی آشنایان آنها هم، وابسته به كنترل و مراقبت كردن از آنها هستند. به عبارتی بستگان فرد الكلی و معتاد، به فرد معتاد یا الكلی اعتیاد پیدا می كنند، درست مثل فرد الكلی و معتاد كه به مواد شیمیایی اعتیاد دارد. آنها یعنی همان نزدیكان و اعضای خانواده ی فرد وابسته به مواد شیمیایی، بدون توجه به سلامتی و نیازهای اساسی خود به طور مسئولانه ای كه به نوعی فداكاری هم به نظر می آید، به شدت مشغول مراقبت از فرد بیمار می شوند، آنها خسارت های فرد وابسته به مواد شیمیایی را پرداخت و جبران می كنند. برای او ترحم و دلسوزی می كنند، از او در برابر آنهایی كه از رفتارهای بی مسئولانه و غیرمعمولی فرد وابسته به مواد خسارت دیده اند و آسیب خورده اند حمایت می كنند. حتی برای دفاع از او دروغ می گویند و مشكل اعتیاد او را انكار می كنند. درست مثل فرد معتاد یا الكلی كه در حمایت از مصرف مواد خود و ادامه رفتار اعتیادگونه اش؛ پنهان كاری می كند، دروغ می گوید و به طور كل مشكل خود را انكار می نماید.

درمانگران و مشاوران مشاهده كردند مشكل این افراد آنقدر شدید است كه حتی وقتی فرد الكلی یا معتاد وارد برنامه بهبودی از وابستگی به مواد شیمیایی می شود همان كسانی كه شدیداً درگیر نجات او بودند با انجام رفتارهایی، شرایط را برای برگشت مجدد فرد به سوی اعتیاد آماده می كنند.

این گونه به نظر می آید كه اعضای خانواده و دوستان فرد بیمار نیازمند آن هستند كه دست نیاز به سوی آنها دراز شود، یعنی همان كاری كه فرد معتاد و یا الكلی در آن مهارت كافی دارد. او به طور مداوم نیازمند كمك اطرافیان است تا به مصرف مواد ادامه دهد. از آنها پول می خواهد تا موادش را تهیه كند. از آنها حمایت می خواهد تا رفتار مخربش را توجیه كند. از آنها ترحم و دلسوزی می خواهد تا احساس محق بودن كند. از آنها گریه و غم می خواهد تا به این صورت آنها را برای رفتارش سرزنش كند، حتی از آنها دعوا، خشم و پرخاشگری می خواهد تا خیالش آسوده شود كه اگر دارد تخریب و نابود می كند، آنها هم دارند تلافی می كنند، پس چیزی به كسی بدهكار نیست...

اعضای خانواده و دوستان اینگونه با برآوردن نیازهای فرد بیمار احساس مثبت بودن می كنند و نیاز خود را ارضاء می كنند. در اینجا ست كه اگر فرد بیمار بهبودیش را آغاز كند و به طرف زندگی مستقل قدم بردارد، اطرافیان وابسته به او احساس می كنند دیگر مورد علاقه فرد بیمار در حال بهبودی نیستند چرا كه دیگر او مشكلاتی ندارد كه به اطرافیان خود محتاج و نیازمند باشد. حالا دیگر چه كسی باقی می ماند تا این افراد با رفع نیازهایش نیاز خود را به نجات دادن ارضاء نمایند و از این طریق احساس رضایت نمایند.

از این روی برای درمانگران و مشاوران این رفتارهای اعضای خانواده و نزدیكان افراد معتاد و الكلی به عنوان نوعی ناخوشی یا بیماری مدنظر قرار گرفت كه در ابتدا آن را هم الكلی و بعدها هم وابسته نامیدند. مفهوم هم وابستگی برای دست اندركاران وابستگی به مواد شیمیایی به این لحاظ اهمیت دارد كه تعیین كننده نوعی كمكی است كه می توان به افراد وابسته به مواد شیمیایی اعتیاد آور ارائه كرد و بر شكل درمانی كه به طور كل اشخاص (معتاد) دریافت می كنند، تأثیر می گذارد. بنابر این هم وابستگی مفهوم بسیار مهمی در درمان وابستگی به مواد شیمیایی و یكی از مفاهیم بنیادین در توانبخشی این بیماران است. گاه مشاهده شده است كه برخی از مشاورین و درمانگران به دلیل عدم آشنایی با تأثیر روابط اعضای خانواده بر فرد بیمار؛ همسران و نزدیكان بیمار را تشویق به مدارا و به اصطلاح تشویق به فداكاری كرده و از آنها می خواهند بیشتر از گذشته به فرد معتاد یا الكلی خدمت كنند و آنها را به غلط از فراری شدن معتاد از خانه و وخیم تر شدن اوضاع او، می ترسانند. در حالی كه غافل هستند كه با پذیرش مصیبت های فرد معتاد و تحمل او، بیمار را بیمارتر كرده و او را در ادامه مصرف مواد اعتیادآورش و وابستگی بیشتر به رفتار وسواس گونه اش كمك می كنند.

البته در اینجا باید به خاطر داشت كه شرایط اقتصادی و اجتماعی برخی از نزدیكان فرد بیمار و كمبود حمایت های اجتماعی امكان یك زندگی مستقل و عاری از چسبندگی را برای آنها بسیار سخت و دشوار می سازد و گاهی كنترل و مراقبت از فرد بیمار برای آنها به عنوان تنها راه چاره مطرح می شود.

چرا كه آنها با كنترل و مراقبت از فرد بیمار اولاً تلاش می كنند رنج و درد غیرضروری ترس ناشی از خسارت ها و صدمات رفتارهای وسواسی و معتادگونه او را، كاهش دهند تا خود گرفتار نشوند. دوماً آنها هیچ جای دیگر و منبع درآمد دیگری نداشته (البته اگر فرد معتاد برای آنها چیزی باقی گذاشته باشد) و مهارت لازم برای دستیابی به خودكفایی اقتصادی را هم ندارند و ناچار هستند به قول خود بسوزند و بسازند و یك قربانی تمام عیار باشند. ولی بارها مشاهده شده است كه همسران معتادان و فرزندان آنها بعد از جدایی و مستقل شدن افرادی را برای زندگی مشترك و دوستی انتخاب می نمایند كه وابسته به مواد شیمیایی بوده اند و یا به نوعی دچار رفتارهای وسواسی و غیرمعمولی هستند. سؤال این است كه چرا این افراد بعد از قطع رابطه با یك فرد بیمار، رابطه دیگری را با بیمار دیگر برقرار می كنند؟ آیا می توان گفت آنها هم وابسته هستند؟ به نظر آنها نیازمند فرد نیازمندی هستند كه با كنترل و نجات او احساس ارزشمند بودن كنند و از این روی با وجود جدا شدن از فردی بیمار، جذب فرد بیمار دیگری می شوند.

گستره مفهوم هم وابستگی به حوزه بهبودی از اعتیاد به مواد شیمیایی محدود نمی شود. همانطوری كه اشاره شد در ادامه بررسی ها مشخص شد كه این افراد تنها در كنار افراد الكلی و معتاد چنین رفتارهایی را از خود نشان نمی دهند، بلكه اصولاً درگیر روابطی می شوند كه آن طرف رابطه فردی كژ رفتار و غیرمعمول است. چرا كه آنها از طریق تلاش به منظور كنترل و مهار رفتار چنین افراد نابهنجاری و نجات آنها، جلب توجه كرده و تأیید دیگران را طلب می نمایند و از آنجایی كه تصور می كنند رفتار مثبتی انجام می دهند، احساس خود ارزشمندی می كنند. آنها در ادامه این شیوه از زندگی و متمركز ساختن توجه خود بر دنیای خارج از خود حقیقی شان، تماس و ارتباطشان با دنیای درونشان یعنی خواسته ها، علایق، باورها، نیازها و احساس هایشان را از دست می دهند و به عبارتی «خودشان را گم كرده و خود دروغینی می سازند تا مسئولیت بقا و حیات آنها را در ارتباط با دنیای بیرون برعهده گیرد و این خود كاذب و دروغین همان نقابی است كه آنها بر چهره می زنند.» این افراد مستعد مبتلا شدن به انواع بیماری هایی مرتبط با فشار روانی هستند و اغلب دچار بیماری های دستگاه گوارش، فشار خون و به طور كل ناراحتی های قلبی و عروقی می گردند و در كنار مشكلات جسمی هم وابسته ها دچار بسیاری از اختلالات روانشناختی می شوند كه مهم ترین و بارزترین آنها انواع رفتارهای وسواسی عملی و اعتیادهاست.

اعتیادها یی از قبیل : خوردن، ارضاء جنسی، ورزش، تماشای تلویزیون و رایانه، كاركردن، قمار، استفاده از كارت های اعتباری، روابط با دیگران، پول خرج كردن یا خرید نمودن، مخالفت با دیگران و متداولترین رفتار تكراری،اعتیاد به الكل یا مواد مخدر و به طور كلی اعتیاد به هر نوع مواد شیمیایی اعتیادآور.

بنابر این مشاهده می شود كه فرد هم وابسته نه تنها در یك رابطه، طرف مقابلش می تواند یك وابسته به مواد شیمیایی باشد بلكه خود او هم می تواند معتاد به مواد شیمیایی باشد. به همین لحاظ برخی از درمانگران و مشاوران وابستگی به مواد شیمیایی می گویند كه هرگز معتاد به مواد شیمیایی را ندیده اند كه هم وابسته نبوده باشد و هم از آن روی اعتقاد دارند در زیر هر نوع اعتیاد و وسواس عملی هم وابستگی نهفته است. با توجه به شیوع و گستره انواع اعتیادها و وسواس های عملی و همینطور روابط غیرمعمولی و كژكارانه، برخی براین باورند كه ?? درصد از جمعیت كشوری مانند ایالات متحده آمریكا با وجود شرایط اقتصادی و اجتماعی كه امكان زندگی مستقل را فراهم می آورد، هم وابسته هستند. برخی آنچنان هم وابستگی را همگانی می بینند كه آن را وضعیت مزاجی بشریت می دانند.

به دلیل مشغولیت فوق العاده فرد هم وابسته با موقعیت های دنیای خارج از خود و رنجی كه در اثر تمركز و توجه بیش از اندازه به نیازهای دیگران و كنترل رفتار آنها، متحمل می شود، در درمان هم وابستگی به جداسازی و گسستن فرد هم وابسته از این موقعیت ها و از طرف مقابل رابطه كژكارانه و غیرمعمولی تأكید می شود. این جداسازی به معنی رد و عدم پذیرش مسئولیت هاست كه فرد هم وابسته نسبت به طرف مقابل و دیگران احساس می كند.

رهایی از هم وابستگی فرایندی ساده و سریع نیست. طبق تجارب برخی از متخصصین برای این منظور 3 تا 5 سال به همراه شركت در یك برنامه بهبودی جامع زمان لازم است. برنامه ای متشكل از گروه های خودیاری هم وابستگان گمنام و گروه خانواده و آشنایان معتادان یا الكلی های گمنام و همینطور گروه درمانی و مشاوره فردی. هم وابستگی به عنوان یك الگوی جدید به متخصصین یاری رسان و مردم جویای بهبودی كمك می كند تا جنبه معنوی انسانی بهتر شناخته شود و نیز تأثیر و حضور آن در تمامی ابعاد زندگی انسان مورد توجه قرار گیرد.

منابع:

1- ت، فروهر. 1381، عطش برای آزادی. چاپ اول، تهران، مؤسسه خیریه تولد دوباره.

2-وایتفیلد چارلز. 1991، هم وابستگی: رهایی از وضعیت بشری. ترجمه حسام الدین معصومیان شرقی چاپ اول، تهران، نشر فارابی حكیم.


لینک:

- آسیب های روانی – تربیتی بازی های رایانه ای

- امروز باید كاری كرد ، فردا دیر است

- 20 روش موثر برای شکست افسردگی

- به تصویر کشیدن زندگی غبار گرفته یک معتاد

- آیا این شخص معتاد است ؟

- چگونه فرزندانمان را از خطر اعتیاد برهانیم ؟

- چگونه فرزندانمان را از خطر اعتیاد برهانیم ؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.