لبیک سعودی ها به صهیونیست ها

سایت فرهنگی اطلاع رسانی تبیان پس از فاجعه تلخ منا و در مقاله ای سیاسی تحت عنوان «لبیک سعودی ها به صهیونیست ها» به بررسی ابعاد مختلف این واقعه پرداخت.

به گزارش روابط عمومی، بخش سیاسی موسسه فرهنگی اطلاع رسانی تبیان این مقاله را بر اساس اوضاع سیاسی خاورمیانه و روابط سعودی صهیونیستی تهیه و منتشر کرده است.
قبس زعفرانی در این مقاله می نویسد:«در روزهای اخیر پایگاه خبری صهیونیستی «والا» در گزارشی مبسوط و مشروح از دیدار شاهزاده سعودی «ترکی الفیصل»، رئیس اسبق دستگاه اطلاعات عربستان با «یائیر لابید»، رئیس حزب صهیونیستی «هناک مستقبل» خبر داد و اعلام کرد که این دیدار ماهیتی رسمی داشته است. این دیدار درحالی بین مسئولان سعودی و صهیونیستی انجام شد که باید آن را به نوعی تحول در روابط دو طرف شمرد، چون ماهیت روابط تل آویو ٓ ریاض را از شکل سری و محرمانه به آشکارا و علنی تبدیل کرد. به نظر می رسد، ترکی الفیصل دارای سابقه طولانی در این دست دیدارهاست، چون وی پیشتر با ژنرال «آموس یادلین»، رئیس سابق دستگاه اطلاعات رژیم صهیونیستی و رئیس مرکز مطالعات امنیت قومی این رژیم در بروکسل، پایتخت بلژیک نیز دیدار کرده بود. همچنین وی دیداری با «تزیپی لیونی»، وزیر وقت دادگستری رژیم صهیونیستی در حاشیه کنفرانس امنیت و صلح جهانی مونیخ داشته و طی آن اعلام کرده بود که ریاض در تلاش برای عادی سازی روابط با تل آویو و گشودن باب این روابط است.سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ میلادی نیز شاهد دیدارهای دو جانبه مکرری بین مسئولان سعودی و صهیونیستی بوده است که در آنها پرونده های منطقه ای مانند ایران، سوریه و مصر مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته اند و در آنها سعودی ها آمادگی خود را برای همکاری با تل آویو در این پرونده ها به ویژه در صورت حمله نظامی به ایران اعلام کرده بودند. طی ۳ سال گذشته رژیم صهیونیستی از پرونده های منطقه ای از جمله پرونده هسته ای ایران و مذاکرات ایران و غرب به عنوان برگ برنده ای برای نزدیکی و همکاری با عربستان سعودی بر اساس وجود دشمن مشترک استفاده کرده و هرگاه تل آویو از این دیدارها و همسویی سیاسی و موضعی سخن گفته، این اظهارات از سوی عربستان رد یا تکذیب نشده اند. شاید بارزترین و مهمترین دیدارهای صورت گرفته از این دست که تحول مهمی در پرونده روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی ایجاد کرد، به دیدار شاهزاده ترکی الفیصل با تزیپی لیونی در مونیخ باز می گردد که طی آن علاوه بر اینکه این شاهزاده سعودی روابط ریاض ٓ- تل آویو را علنی کرد، گفت که در صورت دستیابی رژیم صهیونیستی به صلح با فلسطینی ها می تواند، به بازیگری اصلی در خاورمیانه تبدیل شود. برخلاف دیدارهای علنی و هر از چندگاهانه مسئولان سعودی و صهیونیستی در اروپا، تماس ها و دیدارهای آنها در واشنگتن به صورت مستمر ادامه دارد و دو طرف همکاری و هماهنگی گسترده ای را در پرونده های منطقه ای انجام می دهند. همانگونه که گفته شد، در تمام این نشست ها و دیدارها چه محرمانه و چه علنی آنچه نگاه ها را به خود جلب می کند، همسویی سیاست ها، مواضع و دیدگاه های دو جانبه است. مهمترین و بارزترین نقطه اشتراک سعودی ها و صهیونیست ها در این دیدارها تضعیف و فروپاشی محور مقاومت و تحلیل توان کشورهای اسلامی است، چون تل آویو به خوبی می داند، هر یک از کشورهای اسلامی و عربی در عرصه منطقه ای و بین المللی دارای ظرفیت های ویژه ای هستند.مسئولان رژیم صهیونیستی همچنین از حربه نفتی عربستان سعودی و نقش آن در کاهش و افزایش این ماده حیاتی در بازارهای جهانی به خوبی آگاه هستند، چون هنوز افزایش قیمت نفت پس از جنگ این رژیم با کشورهای عربی را از یاد نبرده اند. آنچه درحال حاضر از این دیدارها که رنگ و بوی علنی به خود گرفته، برداشت می شود، این است که تل آویو تمام تلاش خود را بکار می برد تا با استفاده ابزاری از عربستان سعودی به مهمترین هدف خود یعنی براندازی محور مقاومت در منطقه دست یابد، اگرچه این هدفی است که سعودی ها نیز تلاش بسیاری بر محقق کردن آن انجام داده و می دهند.بحران سوریه با این هدف توسط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و اشراف آمریکایی ها کلید خورد و گروه های تروریستی تکفیری همچون «داعش» به همین دلیل شکل گرفتند و به شکلی همه جانبه مورد حمایت واقع شدند تا ابزار اجرایی این پروژه براندازی در منطقه باشند. اما با وجود گذشت ۵ سال از بحران سوریه نه تنها هیچ یک از اهداف مورد نظر عربستان و رژیم صهیونیستی در سوریه محقق نشدند، بلکه محور مقاومت قدرتمندتر از گذشته در منطقه حضور دارد و با قدرت به مبارزه خود علیه صهیونیسم وهابی ادامه می دهد و هر روز پیروزی جدیدی به دست می آورد. عربستان گرفتار در باتلاق سوریه هنوز خود را از این مخمصه نجات نداده بود که کلید بحران یمن توسط سعودی ها زده شد، بحرانی که هرچه از آن می گذرد، ابعاد هماهنگی و همکاری سعودی ٓ صهیونیستی در آن بیش از پیش آشکار می شود. جدیدترین خبرها از حضور نظامی مستقیم رژیم صهیونیستی در نبردهای راهبردی «تنگه باب المندب» سخن می گویند و این موضوعی است که تل آویو هم به آن اذعان کرده است. مسئولان رژیم صهیونیستی تاکنون از این بحران ها ابراز خرسندی و رضایت کرده اند و ضمن حمایت از بازیگران آنها، از جمله عربستان سعودی، آرزو کرده اند، کشورهای عربی و اسلامی بیش از پیش درگیر مشکلات خود شوند. اما صهیونیست ها از یک نکته بسیار مهم غافل مانده و آن را نادیده گرفته اند، اینکه هر بحران جدیدی که در منطقه شکل گیرد و به بحران های جاری در منطقه افزوده شود و کشور عربی و اسلامی جدیدی را به جمع کشورهای بحران زده منطقه بیفزاید، بازتاب های آن بی تردید دامان رژیم صهیونیستی را خواهد گرفت و خواب راحت و آرام صهیونیست ها را از چشمانشان خواهد ربود. تا پیش از آغاز بحران سوریه، تل آویو نگرانی در مرزهای شمالی سرزمین های اشغالی یعنی بلندی های اشغالی جولان احساس نمی کرد، اما هم اکنون این مرزها نه تنها از سوی محور مقاومت، بلکه از سوی گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و جبهه النصره به شدت تهدید می شوند و اگر تاکنون خطری از جانب این گروه ها از این منطقه متوجه صهیونیست ها نشده، اشتراک منافع موجود بین دو طرف بوده است که در براندازی نظام در سوریه نمود پیدا می کند.»

متن کامل این مقاله در بخش سیاسی سایت تبیان قابل مشاهده است.

تنظیم: هومن بهلولی