تبیان، دستیار زندگی
نویسنده با زبانی خاطره گونه شروع به بیان وقایع گذشته می کند و لابه لای آن و به شکل کاملا زیرکانه و زیرپوستی، به آموزش تهیه انواع رب ها، ترشی ها، غذاها، شیرینی ها و ... می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فقط خانم ها بخوانند

کارد زدن به گوجه فرنگی به خاطر زندگی

نویسنده با زبانی خاطره گونه شروع به بیان وقایع گذشته می کند و لابه لای آن و به شکل کاملا زیرکانه و زیرپوستی، به آموزش تهیه انواع رب ها، ترشی ها، غذاها، شیرینی ها و ... می کند.

فراوری:ه. منفرد بخش خانواده ایرانی تبیان
کارد زدن به گوجه‌ فرنگی به خاطر زندگی

کتاب «کارد زدن به گوجه فرنگی» با عنوان فرعی سفره تکانی مادر، روایت نوستالژی های نویسنده از غذاهای ایرانی است که از زبان خانواده و خودش نقل کرده است و از سوی نشر آموت روانه بازار نشر شد.
در معرفی کتاب می خوانیم: «هرسال در فصلش مى خواهم مرباهاى مختلفى درست كنم. مى خواهم ترشى هایى را كه بلد هستم درست كنم. غذاهایى كه دارند از یاد مى روند را بپزم. تابستان سبزى هاى مختلف را در خانه خشك مى كنم. میوه خشك مى كنم. با این كه روز به روز توانم براى انجام كارها كم تر مى شود اما نیرو و حسى مرا به سوى درست كردن آنها سوق مى دهد.»

اغلب زنان از كمبود وقت و غیر ضرورى بودن آن كارها صحبت مى كنند و مى گویند وقتى بهترینش در بازار یافت مى شود انجام این كارها وقت تلف كردن است و راندن زن به آشپزخانه ها و دورى آن ها از كارهاى اجتماعى و رشد همپاى مردان است.

آنچه نویسنده کتاب می گوید

«این كتاب یك كتاب آشپزى دیگر نیست. سرتقى من در انجام این كارها فقط و فقط براى به یادآوردن چیزهایى است كه مارا با كودكى هایمان پیوند مى دهد و تنها این نیست بلكه زنده نگه داشتن حلاوت و خاطره عزیزانى است كه آن ها را براى ما درست مى كردند. اغلب زنان از كمبود وقت و غیر ضرورى بودن آن كارها صحبت مى كنند و مى گویند وقتى بهترینش در بازار یافت مى شود انجام این كارها وقت تلف كردن است و راندن زن به آشپزخانه ها و دورى آن ها از كارهاى اجتماعى و رشد همپاى مردان و حرف هاى دیگرى كه ... اما من نه خجالت مى كشم از انجام این كارهایى كه مى توان آماده اش را تهیه كرد و نه فكر مى كنم وقتم هدر رفته و نه فكر مى كنم كه استثمار شده ام. به میل و رغبت خودم و با یقین به درستى این مراسم و دوست داشتن ایجاد فضایى دلپذیر آن را تا زمانى كه توان دارم ادامه خواهم داد. این كارها به همان اندازه خانه، اطرافیان و خودم را غنا مى بخشد كه كم از نوشتن و خواندن یك داستان و دیدن تئاتر نیست.»

در بخشی از کتاب با عنوان «نان برنجى» می خوانیم:

«مامان كه به خانه بخت رفت. شیرینى پختن بلد نبود. مادر بزرگ را ندیدم و نشنیدم كه خودش شیرینى بپزد. رباب خاله شیرینى هایشان را مى پخت. زنى كه شیرینى پز حرفه اى خوبى بود. قبل از پخت به آن ها مى گفت چه چیزهایى لازم است و به محض آماده شدن مواد به نوبت به خانه مشتریانش مى رفت و بین سه روز تا یك هفته به تناسب مقدار شیرینى، درخانه آن ها مى ماند و انواع شیرینى ها را تا دیر وقت شب مى پخت. سال اولى كه مامان به خانه آقاجان رفت، به رسم معهود شیرینى شب عید، از منزل مادرش تأمین شد. در مراسم دید و بازدید عید، مامان متوجه شد كه خواهر دوم آقاجان كه شوهر نداشت و با دو بچه تنها زندگى مى كرد بهترین شیرینى پز فامیل است. آقاجان از شیرینى هاى خانه مادربزرگ مى خورد و مى گفت:«شیرینى هاى آباجى دیه چیزى یس.»

این كتاب یك كتاب آشپزى دیگر نیست. سرتقى من در انجام این كارها فقط و فقط براى به یادآوردن چیزهایى است كه مارا با كودكى هایمان پیوند مى دهد

.. حدود یك ماه مانده به عید عمه مى آمد. مامان طى این سال ها شیرینى پختن را یادگرفته بود اما به احترام عمه دست به نان برنجى، كه مهمترین شیرینى بود، نمى زد. انگار اسائه ادب به استاد خود مى دانست كه سرخود، بدون اجازه او شیرینى، خصوصاً نان برنجى را بپزد. همه چیز براى خمیركردن آماده بود. اول هم نان برنجى خمیر مى شد: یك كیلو آرد برنج، نیم كیلو روغن، سیصد گرم قند حریر، چهار عدد زرده تخم مرغ، یك مثقال هل كوبیده و یك استكان گلاب خانگى. علت این كه من این مقادیر را حفظم دستنوشته هاى مامان است كه با دقت یك شاگرد باهوش كنار دست عمه مى نشست و همه چیز را به خاطر مى سپرد و دور از چشم عمه یادداشت مى كرد تا مبادا هوشش مورد تردید اطرافیان و خصوصاً عمه قرار گیرد. روز اول نوبت نان برنجى بود. روغن ولرم را با پودر قند مخلوط مى كرد و با كف دست مدتى مى سابید تا كف كند. سپس آردبرنج را مخلوط مى كرد و گلاب و زرده تخم مرغ زده شده كف كرده را داخل مى كرد. هل را مى پاشید و آن قدر ماساژ مى داد تا خمیر نرم و صافى به دست آید. براى نان برنجى زعفرانى گلاب را با زعفران باز مى كرد و داخل مى كرد. كمى بیشتر از نان برنجى سفید شكر مى برد. خمیر نان برنجى دو روز باید درجاى سرد مى ماند تا به اصطلاح ور بیاید شود و جا بیفتد. در این مدت شیرینى هاى دیگر خمیر شده بود...
از آسیه جوادی (ناستین) پیش از این دو کتاب «رک و پوست کنده» (یا احوال ما زنان) و مجموعه داستان «تمشک های نارس» در نشر آموت منتشر شده است. از وی به زودی دو کتاب «رک و راست» (ادامه ی احوال ما زنان) و مجموعه داستان «از تیر به مهر» در آموت منتشر می شود.
کتاب «کارد زدن به گوجه فرنگی»  در 192 صفحه و به قیمت 11000 تومان منتشرشده است.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.