افتخارات یک خانواده زرد(طنز)

شاید شما از آن دسته مردمان خوشبختی هستید که وقتی توی خیابان راه می روید یا سوار وسیله ی نقلیه ای، خصوصا دوچرخه، هستید.حباب نامرئی‌ای محافظ دورتان است که به هیچ جنبنده ای اجازه‌ی ورود نمی دهد. اما دسته‌ی دیگری که اینطوری نیستند، چطوری هستند!؟

خب این کمی توجه می خواهد، خصوصا این روزها. اینها وقت راه رفتن یک دستشان عین برف پاک کن ماشین بالا و پایین می رود یا انگار یک شمشیر سامورایی دستشان است و دائم دارند به چیزی ضربه می زنند یا وقتی سوار موتور سیکلت هستند همیشه سر کج کرده و با گوشه چشم نگاه می کنند نزدیکشان هم که می شوی یا رگهای توی چشمشان را که سرخ شده می بینی یا دائم دارند اَخ و تف می کنند. حالا چرا؟ خب معلوم است اگر اسم «عسلک سفید» به گوشتان نخورده حتما اسم دیگرش همان مگس سفید را شنیده اید. بله همین حشره ریز و کوچکی که حضورش غالب حضار خیابان های تهران را توی همان دسته دوم جا می دهد.
بعید می دانم توی بعضی از خیابانهای شهر قدم نزده باشید و چندتایی از این عسلکهای سفید را نخورده باشید و خب خیلی هم مزه عسل نمی دهند. به اعصاب خودتان مسلط باشید، غُر هم نزنید این یکی را دیگر هیچ کاریش نمی توان کرد. چون به گفته یکی از مقامات شورای شهر تهران در مقابل این پدیده نمی توان اقدام پیش گیرانه ای انجام داد. پس می ماند اقدامات پس گیرانه و اینکه چه استفاده هایی از وجود این موجود پر جنب و جوش می توانیم داشته باشیم:
هنوز نتوانسته اید خانه بخرید نه؟ خوب است پس دست مبارک همسرتان را گرفته و برای قدم زدن ببریدش توی یکی از این خیابانهای پر دار و درخت البته به بهانه خرید جواهراتی و لباسی، چیزی. بعد که با این حشره مهربان مواجه شد برایش توضیح دهید که با افزایش رطوبت هوا و گرما حشرات بیشتر هم تکثیر می شوند و تا 15 سال هم باقی می مانند. این بهانه خوبی است برای خانه نخریدن در تهران و اینکه «بیا تا برویم از این ولایت من و تو...»
از این چسب های زردی که دار و درخت‌ها پیچیده اند به خودتان بپیچید یا آویزان کنید اینطوری باری را هم از روی دوش شهرداری برداشته اید. حالا شاید خیلی کار نکند اما در نوع خودش می تواند جالب توجه باشد، حتی به عنوان یک فعالیت مدنی. از آن طرف هم مردم مدام شما را با دست توی خیابان نشان می دهند و کلی معروف می شوید.
هشتکی با نام «مسابقه شکار مگس سفید» راه بیاندازید و کمپینی برای این منظور ایجاد کنید و خودتان بشوید مدیرش. کلاس که دارد هیچ، می توانید اسپانسر هم جذب کنید و جایزه بدهید. اینطوری دوست های جدید و قدیمی پیدا خواهید کرد.
از آن طرف از اینکه حشره ها بروند توی دهانتان نترسید، اینطوری می توانید کلی مگس جمع کنید که خوب هم خیس خورده اند و بعد ببرید بریزید توی آکواریومتان تا ماهی های لاغرتان چاق شوند.
زور و جریمه  که نتوانست به موتورسواران استفاده از کلاه را یاد بدهد، پس بروید یک شعبه کلاه فروشی بزنید و کلاه های با جداره محافظ صورت را به بهانه نفوذ ناپذیر بودن در برابر مگس سفید عرضه کنید تا مگس ها با مشت های گره کرده شان نزنند توی چشمتان و کمی هم به حفظ جان موتورسواران کمک کرده باشید.
بچه های خودتان را ببرید بیرون تا با اینها بازی کنند مگس ها خطری که ندارند هیچ تازه بچه ها از دست آنها و دنبال کردنشان خسته می شوند و شب هم شما راحت می خوابید و هم آنها.
اگر وضعیت همین‌گونه ادامه پیدا کند از همین حشرات می توان به عنوان یکی دیگر از نمادهای توریستی تهران استفاده کرد و حالا که همه‌ی درها به روی ما وا شده در این زمینه از باقی شهرها و کشورها پیشی بگیریم و مقام دیگری به افتخارات خود اضافه کنیم. پس تا می توانید به تکثیر مگسها کمک کنید. «مگس بیشتر، توریست بیشتر.»
خلاصه مگس سفید هم برکت است و اینکه آن ها را آفت بنامیم کمال کم لطفی در حق جامعه حشرات است. بیاید کمی مگس ها را دوست داشته باشیم.