تبیان، دستیار زندگی
گر چه اتومبیل سال هاست وارد ایران شده، اما تعریف رانندگی، چه رسد به فرهنگ آن، هنوز وارد کشورمان نشده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رانندگی هر كس معرف شخصیت اوست

شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند.بی فرهنگی در رانندگی یعنی ....

فرآوری: لواسانی –بخش اجتماعی تبیان
رانندگی

شوخی نیست که یک ملت هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد خود را کشته یا مجروح کند. تنها در دوران پس از انقلاب، لااقل 700 هزار قبر برای کشته ‌های رانندگی حفر شده و دست کم 15 میلیون نفر مجروح شده ‌اند که تعدادی از آنان باید باقی عمر را بر روی تخت و یا ویلچر بگذرانند...
رانندگی در دنیا یک امر «جمعی» است و نباید به یک امر «فردی» تبدیل  ‌شود. نباید با این دید رانندگی کرد که  «می خواهم خودم را با خودرو به مقصدم برسانم». پس رانندگان دیگر، «رقیب» من هستند و من نباید از رقبا عقب بمانم...هر فضای خالی که پیدا شد باید زودتر از دیگران آن را پر کنم. بی فرهنگی در رانندگی یعنی «چپاندن خودرو یا موتور در اولین فضایی که خالی می‌شود»؛ یعنی «رفتن از هر مسیر ممکن نه از مسیر تعیین شده».

«رانندگی صحیح» نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می ‌رساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است. بنابراین، اینکه خودرو فرد در بین دو خودرو جلویی جا می ‌شود یا نه، تأثیری در نحوه رانندگی صحیح ندارد... وقتی در جامعه ‌ای این نگرش به رانندگی حاکم باشد، یعنی هر کس قبل از آنکه به رسیدن به مقصدش فکر کند به دنبال مشارکت در حرکت جمعی خودروها باشد.
نباید فرهنگ رانندگی تبدیل به نوعی رقابت، خشونت و انجام رفتارهای غیرعادی شود چرا که این موضوع به تصادف های مرگبار دامن می زند.

«رانندگی صحیح» نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. این «جریان عبور و مرور» است که راننده را به مقصد می ‌رساند نه به اصطلاح «زرنگی» او. «رانندگی صحیح» که نوعی مشارکت در یک امر جمعی است به معنای «هدایت خودرو خود در جای صحیح در بین خودروهای دیگر» است

آمار‌ها نشان می‌دهد حدود 90 درصد تصادف‌هایی که صورت می گیرد، با خصوصیات اخلاقی و رفتاری راننده ها ارتباط مستقیم دارد. به عبارت دیگر، افکار و اخلاقی که راننده ها در زندگی دارند، روی رانندگی آنها تاثیر می گذارد و همین ویژگی های رفتاری عامل بسیار مهم و تعیین کننده ای برای وقوع تصادف است. آمارها بیانگر این است که جدا از آسیب های جانی و مالی که به خاطر تصادف ها به راننده ها و خودروهای آنها وارد می شود، دست کم 1500 نفر در سال به خاطر درگیری های ناشی از خشونت در رانندگی آسیب می بینند.
موضوع اصلی این است که رانندگان در برخی مواقع، به جای اینکه در زمینه راندن و هدایت خودرویی تلاش کنند که پشت فرمان آن نشسته اند، به دنبال کارهای دیگری هستند که بخشی از این کارها خشونت محسوب می شود.
-  حرکات مارپیچی خطرناک و پشت سر هم.
-  سبقت گرفتن از سمت راست با سرعت زیاد و فاصله اندک با سایر خودروها.
- بوق زدن های بیش از اندازه و بی دلیل.
- فریاد زدن، استفاده از کلمات توهین آمیز و تهدید راننده های دیگر با حرکت سر یا دست.
- مسابقه دادن با دیگر خودروها با هدف خودنمایی.
- حرکت با سرعت بسیار آرام جلوی خودروهای دیگر به منظور آزار دادن.
- نگهداشتن خودرو در محل نامناسب و درگیری فیزیکی با دیگر راننده ها.
- تغییر جهت ناگهانی خودرو بدون استفاده از راهنما یا رعایت حق تقدم.
- چراغ زدن یا بوق زدن به منظور اعتراض یا آزار دیگر راننده ها.
- تلاش برای ترساندن و منحرف کردن دیگر خودروها.
- ترمز کردن ناگهانی، بی دلیل و بدون علامت دادن.
البته می توان به این فهرست کارهای دیگری نیز اضافه کرد. برخی از کارشناسان تعداد رفتارهای خشونت آمیز در رانندگی را بیش از 38 مورد دانسته اند. برای نمونه، اگر راننده ای هنگام سبقت گرفتن بیش از اندازه چراغ بزند و باعث ترس یا احساس ناخوشایند در راننده جلویی شود، مصداق خشونت در رانندگی است. ولی آنچه در بالا آمد، بخشی از عمده ترین حرکاتی است که مصداق خشونت در رانندگی محسوب می شود.
نکته این است که چه عامل یا عواملی موجب می شود که یک راننده دست به خشونت بزند. در نظر داشته باشیم در تهران هزاران خودرو در حال حرکت هستند و اگر این خودروها در بهترین شرایط نیز حرکت کنند، باز هم احتمال به وجود آمدن تصادف یا اتفاق های مشابه زیاد است. چه برسد به اینکه رانندگان به عمد دست به خشونت نیز بزنند. بنابراین ضروری به نظر می رسد که عوامل ایجاد کننده خشونت شناسایی شوند.
گاهی مشکلات روحی و روانی جلوه های دیگری پیدا می کنند و به خشونت منجر می شوند. یعنی افراد با انگیزه های دیگری دست به کارهای خطرناک می زنند و در نهایت خشونت در رانندگی را مرتکب می شوند.

آمار‌ها نشان می‌دهد حدود 90 درصد تصادف‌هایی که صورت می گیرد، با خصوصیات اخلاقی و رفتاری راننده ها ارتباط مستقیم دارد. به عبارت دیگر، افکار و اخلاقی که راننده ها در زندگی دارند، روی رانندگی آنها تاثیر می گذارد

حرکات نمایشی و مارپیچ به انگیزه خودنمایی و ارضای عقده خودکم بینی، مبتلا بودن به بیماری های روانی حاد، احساس تبعیض نسبت به رانندگان پیر، بسیار جوان یا خانم ها، گرفتار خودشیفتگی یا عقده خود بزرگ بینی بودن و نادیده گرفتن حق تقدم دیگران، احساس برتری به خاطر برخورداری از خودروی گرانقیمت یا رفتارهای خطرناک خودروهای ارزان قیمت در برابر خودروهای گرانقیمت به انگیزه دهن کجی به رانندگان آنها وانتقام جویی از رانندگان برخوردار از رفتارهای غیرعادی بخشی از انگیزه های اعمال رفتارهای خشونت آمیز است.
برخی از رانندگان نیز وقتی پشت فرمان خودروی خود می نشینند، رعایت حق تقدم عبورشان از سوی دیگر رانندگان را بخشی از حریم خصوصی خود می دانند و در صورتی که راننده ای این حق را زیر پا بگذارد، از خود رفتارهای تلافی جویانه و خشونت آمیز بروز می دهند. در اصل، رانندگانی که رفتارهای خشونت آمیز دارند، به دو دسته کلی از نظر انگیزه تقسیم می شوند. افرادی که خودشان خشونت گرا هستند و افرادی که تحت تاثیر این نوع رفتار قرار می گیرند و واکنش مشابه بروز می دهند.
قانون با تعیین جریمه های مختلف تلاش می کند تا در برابر خشونت گرایان واکنش نشان دهد. اما فقط تعداد اندکی از این افراد توسط نیروهای پلیس راهنمایی و رانندگی شناسایی و جریمه می شوند. در بسیاری از موارد به خاطر متعدد بودن این رفتارها و محدود بودن نیروهای پلیس امکان برخورد با همه مجرمان میسر نیست، ولی در صورتی که چند نکته ضروری هنگام دادن گواهینامه یا تمدید آن از سوی راهنمایی و رانندگی صورت بگیرد، می تواند از حضور بسیاری از این دست رانندگان در جامعه جلوگیری کند.
گرفتن تست سلامت روان یا بررسی های مشابه که می تواند به شناسایی وضعیت روانی افراد منجر شود، یکی از راه های موثری است که جلوی بروز بسیاری از رفتارهای عادی یا خشونت آمیز رانندگان را می گیرد. راننده ای که به خاطر انجام یک عمل خشونت آمیز جریمه می شود، پیامدهای این اتفاق باید به اندازه ای برایش سنگین باشد که امکان تکرار آن را نداشته باشد.
ملاك مهم در این بحث، فرهنگ رانندگی افراد است نه استاندارد بودن ارابه‌ها. اگر فرد در استانداردترین خودروی روز دنیا هم بنشیند اما فرهنگ رانندگی در شخصیت و خلق و خوی او وجود نداشته باشد، چه در سطح خیابان و چه در جاده‌های عریض و خشن هم كه باشد، همواره شاهد بروز حوادثی از این قبیل خواهیم بود. ضروری است تا آنجا كه ممكن است عوامل ایجاد اختلال در رانندگی از بین برود ولی ارتقای فرهنگ رانندگی در شخصیت راننده هم آموزش می‌خواهد.
شایان ذكر است كه علاوه بر آموزش نحوه درست رانندگی و ارتقای این فرهنگ در لایه‌های جامعه جهت رفع معضلات جاده‌ها و خیابان‌ها، باید خودروها را هم ایمن كرد اما متأسفانه، عدم احساس مسئولیت در جامعه ما تا جایی ادامه می‌یابد كه خود مسئولان گرفتار عواقب سوء بی‌مسئولیتی خود می‌شوند.
یكی از راه‌های شناخت جوامع و انسان‌های توسعه‌یافته نحوه رانندگی و ترافیك آنها است. باید شعار «رانندگی هر كس معرف شخصیت او است» را در همه جا نصب‌العین قرار دهیم تا به رانندگان خاطی مجال خطای بعدی داده نشود. یعنی در صورت منحرف شدن آنها از مسیر درست رانندگی هم جریمه شوند، هم ماشین‌شان متوقف شود تا دوره بازآموزی ببینند. به هر جهت به عوامل انتظامی از جمله پلیس راهنمایی و رانندگی، پلیس راهور، پلیس‌های مخفی، چراغ‌های هدفمند، علاوه بر تصحیح راه‌ها و علائم هم اهمیت داده شود. فراموش نكنیم كه آموزش‌های خانوادگی، مدارس، فعالیت‌های رسانه ملی و... هم در روند كاهش این آمار دردناك بسیار موثر است.


منابع: جوان آنلاین / ایران ناز / خبر آنلاین