تبیان، دستیار زندگی
اطلاعات در قلمرو هایی چون ریاضیات، زبان شناسی، اقتصاد، روان شناسی، ارتباطات و ... توسط صاحب نظران مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته و خصیصه های متفاوتی برای آن برشمرده اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اطلاعات چیست؟


اطلاعات در قلمرو هایی چون ریاضیات، زبان ‌شناسی، اقتصاد، روان‌ شناسی، ارتباطات و ... توسط صاحب ‌نظران مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته و خصیصه ‌های متفاوتی برای آن برشمرده‌اند.

اطلاعات

اطلاعات را گاه، به پدیده‌های نسبتاً آشنای دیگری تشبیه كرده‌اند كه بارزترین آنها تشبیه اطلاعات به مادّه و انرژی است و در این تشبیه گاه حتی فراتر رفته اطلاعات را نوعی انرژی دانسته‌اند و به‌جای اصطلاح "انرژی"، اصطلاح "اطلاعات" را به‌كار برده‌اند. البته این‌گونه تشبیه‌ها در واقع فقط تعبیری استعاری است تا تبیین علمی از ماهیت اطلاعات. بی‌تردید پژوهش‌های فراوانی درباره مفهوم اطلاعات صورت گرفته، اما تعریفی جامع و مانع كه مورد قبول كلیه متخصصان رشته‌های مختلف علوم باشد ارائه نشده است.


انواع اطلاعات: اطلاعات را از دو جنبه عمده تقسیم ‌بندی می‌كنند: یكی از لحاظ ساختاری و دیگری از لحاظ معنایی، كه هریك از این دیدگاه‌ها خود گروه‌های فرعی‌تری را دربر می‌گیرد.
الف. جنبه ساختاری: ساختار اطلاعات، مستقل از جنبه‌های معنایی آن مطرح می‌شود و ممكن است برحسب ایستایی یا پویایی آن ارزیابی شود. زمانی‌كه اطلاعات به‌صورت بسته‌ای تغییرناپذیر درنظر گرفته شود از نوع ایستاست؛ مانند اطلاعاتی كه در كتاب، تصویر، صفحه فشرده، و مانند آن ضبط و نگهداری می‌شود. هرگاه اطلاعات در جریان كنش یا تعامل، دستخوش حك و اصلاح، تحلیل، یا پردازش گردد از نوع پویاست. نوع اول را فرآورده و نوع دوم را فرایند می‌خوانند.
یك. اطلاعات به‌عنوان فرآورده: زمانی‌كه اطلاعات را كالا تلقی كنیم، نظیر هر فرآورده‌ای قابلیت تولید، ذخیره‌سازی، و انتقال دارد و به تبع آن می‌تواند آفریده شود، رشد یابد، و از میان برود. این نوع اطلاعات معمولاً قالب‌پذیر است یعنی می‌توان آن را به‌صورت كتاب، تصویر، صوت، و مانند آن درآورد و نگاه داشت. آنچه تداول عام از آن به‌عنوان اطلاعات یاد می‌كند، ناظر بر این نوع اطلاعات است. اطلاعات از این دیدگاه، گرچه "فرآورده" است، می‌تواند به تناسب هدف در هر "فرایندی" قرار گیرد.

دو. اطلاعات به‌ عنوان فرایند: این جنبه از اطلاعات دارای خصلتی متفاوت و اندكی پیچیده است، زیرا فرایند بودن را از دو دیدگاه مدّ نظر قرار می‌دهد:
1. اطلاعات به تناسب زمان و مكان تغییر می‌كند؛ به بیان دیگر، پدیده‌ای ممكن است در زمان یا مكانی اطلاعات باشد و همان پدیده در زمان یا مكان دیگری فاقد ارزش اطلاعاتی باشد و نتوان به آن اطلاعات اطلاق كرد. این نوع نگرش، در واقع، وجه معناشناختی اطلاعات را مدّ نظر دارد.
2. اطلاعات ذاتاً جوهره فرایندی دارد (كه از این دیدگاه در تقابل با تلقّی نخست قرار می‌گیرد) و چیزی جز فرایند نیست؛ و بنابراین، ماهیتاً پویاست. آنچه از لحاظ ساختاری ایستاست در دو سوی این فرایند قرار می‌گیرد كه سوی آغازین آن داده و سوی انجامین آن دانش است. آنچه قالب‌پذیر است نه اطلاعات، كه داده یا دانش است: داده‌ها به‌عنوان مواد خام اطلاعات، و دانش به‌عنوان صورت سازماندار و هدفمند مجموعه‌ای از اطلاعات.

توصیف ‌های ساختاری اطلاعات ـ صرف‌ نظر از اینكه آن را فرآورده یا فرایند بدانیم ـ همانند رویكرد های معمول نسبت به اطلاعات، از منظر واحدی صورت نمی‌گیرد و متأثر از نظر ها و برخورد های افراد مختلف نسبت به پدیده اطلاعات است

ب. جنبه مفهومی: دو نگرش را می‌توان درباب مفهوم اطلاعات شناسایی كرد، كه یكی اِسنادی و دیگری كاركردی است. اِسنادگرایان اطلاعات را ویژگی كلیه عناصر و نظام‌ها می‌دانند، یعنی این خصیصه را به وجود آنها نسبت می‌دهند؛ درحالی‌كه كاركردگرایان اطلاعات را فقط با عملكرد نظام‌ها مرتبط می‌دانند. طرفداران نظریه ریاضی اطلاعات را می‌توان جزو اسنادگرایان و مدافعان نظریه معناشناختی را می‌توان از زمره كاركردگرایان دانست. طرح این دو نظریه مقایسه آنها را آسان‌تر می‌كند:
یك. نظریه ریاضی: نظریه ریاضی اطلاعات كه معمولاً اشاره به "نظریه ریاضی ارتباطات" دارد عمدتاً ناظر بر مسئله تعیین حداكثر ظرفیت یك كانال یا مجرا (مانند مدارهای تلفن یا تلگراف) برای انتقال پیام‌هاست. شانون خصوصاً به روابط میان این سه عامل علاقه‌مند بود: چگونگی رمزگذاری پیام‌ها، وجود اختلال (یعنی هرگونه شرایطی كه بخشی از علائم را دگرگون كند)، و ظرفیت كانال.


دو. نظریه معناشناختی: كارناپ و بار ـ هیلل در سال 1953 در "مجله بریتانیایی فلسفه علم"  در انتقاد از نظریه شانون اظهار داشتند كه در نظریه ریاضی ارتباطات شانون، كه به نظریه اطلاعات نیز شهرت یافته است، برای سنجش مقدار اطلاعات، نمادها فقط بر اساس بسامد وقوع آنها اندازه‌گیری می‌شوند، و اینكه این نمادها چه چیز را نمادین می‌كنند مدّ نظر نیست.. آنچه پیشنهاد می‌كنند این است كه مقدار اطلاعات را می‌توان از محاسبه تفاضل وضعیت پیش از رویارویی با یك پدیده و وضعیت پس از آن به‌دست آورد.


تعامل اطلاعات با مفاهیم دیگر
اطلاعات و احتمال: با پیدایش نظریه جنبشی مادّه، دیدگاه‌های تازه‌ای باب شد و به‌جای مفاهیم دما و حرارت، سخن از انرژی جنبشی مولكول‌های تشكیل‌دهنده نظام به میان آمد، و بدین ترتیب، آنتروپی نیز با مفهوم احتمال ـ ساختمان آرایش مولكول‌ها در وضعیتی خاص ـ تبیین گردید. علت آنكه وقتی دمای سراسر یك نظام یكسان باشد آنتروپی در بالاترین حد خواهد بود این است كه این‌گونه توزیع دما دارای بیشترین احتمال است. بنابراین، آنتروپی و احتمال، دو تعبیر متفاوت برای جریانی واحد است، یعنی هرچه احتمال بیشتر باشد آنتروپی بیشتر است.


رابطه اطلاعات و احتمال به دو صورت قابل بررسی است:

الف. هرچه درجه احتمال بالاتر باشد حضور اطلاعات كمتر است. اگر به ما بگویند خورشید فردا در مغرب غروب خواهد كرد كمترین اطلاعات را به ما داده‌اند، چون وقوع چنین رویدادی از بالاترین حد احتمال برخوردار است، رابطه این دو به‌گونه‌ای است كه وقتی احتمال خبری مساوی یك (صددرصد) باشد، مضمون اطلاعاتی آن صفر است.


ب. هرچه درجه احتمال بالاتر باشد برای تبیین آن نیاز به اطلاعات بیشتری است. فرض كنیم در مسابقه بیست سوالی شركت جسته‌ایم. اگر در نخستین پرسش سوال كنیم "منقول است؟"، پاسخ "بلی" یا "نه" مجری برنامه، ما را با دو مجموعه احتمال وسیع روبه‌رو خواهد كرد كه برای رسیدن به پاسخ نهایی‌ـ یعنی رساندن درجه احتمال به صفر یا نزدیك به صفر ـ به اطلاعات فراوانی نیاز است كه از طریق پرسش و پاسخ می‌كوشیم به آن دست یابیم. اگر شركت‌كننده زیركی باشیم سعی می‌كنیم از ابتدا، با به "نظم درآوردن" پرسش‌ها، میزان احتمال را سریع‌تر كاهش دهیم. از همین‌جا مسئله "نظم" و "بی‌نظمی" در نظریه اطلاعات مطرح می‌شود.

اطلاعات

اطلاعات و بی ‌نظمی: مفهوم "بی‌نظمی" در نظام نیز با آنتروپی پیوند دارد. در واقع "بی‌نظمی"، "احتمال"، و "آنتروپی" سه تبیین متفاوت از جریانی واحد است. رابطه دو مفهوم "بی‌نظمی" و "اطلاعات" را نیز می‌توان به دو گونه تعبیر كرد:
الف. هرچه بی‌نظمی كمتر باشد برای توصیف آن نیاز به اطلاعات كمتری است. به‌طور مثال، چراغ راهنمایی چهارراه‌ها در حالت عادی دارای كمترین بی‌نظمی است؛ بنابراین، پیوسته می‌دانیم كه پس از چراغ سبز، چراغ زرد، و سپس چراغ قرمز روشن می‌شود. اگر زمانی‌كه چراغ سبز روشن است به فردی كه در اتومبیل كنار ما نشسته است بگوییم كه بعد از آن، چراغ زرد روشن خواهد شد كمترین اطلاعات را به او داده‌ایم، زیرا جز آن انتظار ندارد و این مطلب را پیشاپیش می‌داند.


ب. هرچه بی‌نظمی بیشتر باشد حضور اطلاعات در نظام كمتر است. در مثال بالا، هر گاه نظم معمول چراغ راهنمایی مختل شود، هیچ اطلاعی نداریم كه پس از هر رنگ چه رنگ دیگری روشن خواهد شد. بدین ترتیب، نخواهیم دانست كه حركت بعدی ما چه خواهد بود.


اطلاعات و تصمیم‌گیری: تصمیم‌گیری در واقع برنامه‌ریزی برای انجام كار است. زمانی‌كه از رهگذری نشانی محلی را می‌پرسیم، پاسخی كه دریافت می‌كنیم حركت بعدی ما را تعیین می‌كند. زمانی‌كه به فرهنگ لغت رجوع می‌كنیم، معنا یا املای لغت مورد جست‌وجو، حركت بعدی ما ـ یعنی چگونگی به‌كار بردن آن‌ـ را مشخص می‌سازد. زمانی‌كه قصد ایجاد كارخانه‌ای را داریم، آنچه درباره وضع زمین و محیط فرهنگی و جغرافیایی و زیستی كسب می‌كنیم در تصمیم ما برای چگونگی انجام كار اثر می‌گذارد. اگر بگوییم اطلاعات و تصمیم‌گیری دو روی یك سكه‌اند گزاف نگفته‌ایم، زیرا بدون اطلاعات امكان هیچ‌گونه تصمیم‌گیری نیست. اگر بپذیریم كه اطلاعات را بر اساس تغییری كه در نظام دریافت‌كننده پدید می‌آورد می‌سنجیم و این تغییر چیزی جز تصمیم‌گیری نیست، می‌توان استنباط كرد كه این تصمیم‌گیری است كه تعیین می‌كند چه چیز اطلاعات است و چه چیز اطلاعات نیست.


اطلاعات و ارتباطات: در تعاریفی كه از ارتباطات ارائه شده پیوسته بر "پیام"  و مجرای انتقال آن تأكید گردیده است. رابطه اطلاعات و ارتباطات* از دو دیدگاه قابل تأمل است: 1) از لحاظ جریان اطلاعات؛ و 2) از جهت مفهوم آن.
در دیدگاه نخست، انتقال اطلاعات بدون بهره‌گیری از بستر ارتباطی ممكن نیست. هرگاه فرستنده‌ای درصدد ارسال یا ارائه اطلاعات به گیرنده‌ای باشد، ناگزیر از پیمودن مسیر ارتباطی و برخورداری از عناصر دخیل در فرایند ارتباط است. و این الزام در مورد هرگونه رسانه‌ای اعم از كتاب، مجله، رادیو، تلویزیون، شبكه‌های اطلاعاتی، و جز آن صادق است.
در دومین دیدگاه، رابطه "اطلاعات" و "پیام" مدّ نظر قرار می‌گیرد. در توصیف ارتباطات، همه‌جا سخن از انتقال پیام است؛ اما انتقال پیام هیچ‌گونه انتقال اطلاعاتی را تضمین نمی‌كند. برای تبدیل پیام به اطلاعات، می‌بایست شرایطی در دو سوی فرایند ارتباط حضور داشته باشد (2: 134-135). این شرایط شامل همسویی درك و دریافت فرستنده با گیرنده و پذیرا بودن گیرنده در قبال پیامی است كه فرستنده ارسال كرده است.
در مجموع، می‌توان گفت كه علی‌رغم حضور اطلاعات در كلیه فرآورده‌ها، فرایندها، عناصر، و پدیده‌ها و كاربرد گسترده آن در عرصه‌های گوناگون، تبیین ماهیت آن مورد توافق و اجماع متخصصان نیست، هرچند این نقیصه هرگز از اهمیت آن نكاسته است.

بخش ارتباطات تبیان

منبع: همشهری / عباس حُرّی ( باتلخیص)

مطالب مرتبط:
سهم هر نفر از اطلاعات چه قدر است؟
سهم هر نفر از اطلاعات چه قدر است؟(2)