تبیان، دستیار زندگی
خیالبافی کودکان (3) برای مطالعه مقالات پیشین اینجا کلیک کنید علل و عوامل خیالبافی در کودکان اینکه چه انگیزه ها و عواملی سبب می شوند که خیالبافی در کودکان پدید آمده و پا بگیرند از عوامل متعددی باید نام برد که بظاهر چیزهای مه...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی در رویا

خیالبافی کودکان (3)


برای مطالعه مقالات پیشین اینجا کلیک کنید


علل و عوامل خیالبافی در کودکان

اینکه چه انگیزه ها و عواملی سبب می شوند که خیالبافی در کودکان پدید آمده و پا بگیرند از عوامل متعددی باید نام برد که بظاهر چیزهای مهمی نیستند ولی در عمل برای کودک سرنوشت سازند. آن عوامل بسیار و از آن جمله اند :


1- محرومیت ها :

کودکانی که در مسیر رشد دچار محرومیت های شدید شده و راهی برای نجات نیافتند ممکن است دچار این وضع شوند. چه بسیارند کودکانی که در زندگی دچار ناکامی هایی سخت شده اند ، خواهش و آرزویی داشته و برآورده نشده اند و در نتیجه از این حالت سر در آورده اند.

کودکانی که در خردسالی از غذا محروم مانده اند ، طعم امنیت را نچشیده اند و شاهد غذا و امنیت دیگران بوده اند در عالم خیال برای خود سفره گستردند و امنیت ساختند . انسان ناکام برای رهایی از فشارها و تنش های روانی و نجات از اضطراب به این مکانیسم دفاعی پناه می برد.

تخیل مورد تایید است نه خیالبافی ، آن یک ، عامل خلاقیت و این یک ،عامل هدر و اتلاف .کودک از طریق سخنها ، گفتار و رفتار ، از طریق بازی و در برخورد با اشیاء ، وضع خود و حالت خود را در این زمینه نشان می دهد.


2- شکست ها :

کودکانی که در مسیر زندگی و رشد دچار شکست و ناکامی شده اند، و مزه تلخ آن را چشیده اند و یا در سر راه رشد خود سرخوردگی هایی پیدا کرده و نتوانسته اند آن را در ذهن خود حل و توجیه کنند دچار همین وضع و موقعیت شده اند. در حقیقت شکست هم جلوه ای از محرومیت و ناکامی است.


3- عامل فقر :

ناداری که جلوه تام و مهم محرومیت از امکانات است خود از عوامل نگران کننده است. کودکانی که لباس ندارند ، مأوا ندارند ، از پول توجیبی محرومند و یا اسباب بازی ، خوردنی و اجیل و ... ندارند در ذهن خود قصرهایی طلایی می سازند ، در تن خود لباس های زیبا و گران قیمت می بینند و از این نطریق خود را تسکین می بخشند.


4- عامل حسادت :

که آن هم جلوه ای ناشی از احساس محرومیت از محبت است که به صورت بدخواهی بروز می کند. آنها در شرایطی قرار می گیرند که محبت و امنیت خود را غارت شده می یابند و در عین حال توان مقابله با آن را ندارند. عدم توان و قلت تجارب و گاهی نازپروردگی بر آن دامن زده و کودک را به خیالبافی و رویا می کشانند.


5- احساس حقارت :

کودکانی هستند که دایماً در معرض مقایسه ها هستند و از اینکه نمی توانند با دیگران رقابت کرده و یا بر مشکلات فایق آیند احساس حقارت می کنند . نگرانیهای ناشی از آن چنان کودک را احاطه می کند که تمام زندگی او را تحت الشعاع قرار می دهد . او به عالم خیال پناه می برد تا در آن عالم خود را قدرتمند احساس کند.

ممکن است این احساس حقارت ناشی از سرزنش و طرد افراطی والدین فرزندان ،بخاطر جنست باشد و کودک حساب کند که مورد اعتناء نیست . بر خلاف جنس مخالفش برای او حسابی باز نمی کنند . او ناگزیر به خیالبافی کشانده می شود تا آرامشی بیابد.


6- ترس شدید :

ترس های شدید آدمی را به چاره جویی می کشانند و خیالبافی می تواند از این بابت هم برای کودک توجیه داشته باشد. هم چنین ترس از تنبیه پدر یا معلم یا در صورتی که تصور آن برای کودک غیر قابل توجیه باشد او را به خیالبافی می کشاند.


7- احساس گناه :

کودکانی که گناهی را مرتکب شده و از بیان و آشکار شدن آن وحشت دارند و نفس گناه برای شان عقده ای ساخته است ممکن است از خیالبافی سر در آورند. احساس تقصیر گاهی ممکن است ناشی از یک تخلف باشد و خیالبافی نشانه ای برای نشان دادن میل به برگشت از وضع موجود است و پاک کردن خود از گناه


عوامل دیگر :

از عوامل دیگر در این زمینه می توان موارد زیر را ذکر کرد:

- اختلال روانی از نوع بیماری میتومانی و گاهی عارضه های شناخته نشده در این زمینه موثرند.

- پرخواهی و پر توقعی و عدم آشنایی به محدودیت ها و حقایق موجود زندگی خانوادگی

- خیالبافی افراط آمیز والدین که رفتارشان برای کودک بدآموز است.

- دوری از جمع و انزوا برای افرادی که سنین نوجوانی و بلوغ را می گذرانند.

- حقایق تلخ زندگی و رسیدن به بن بست در آنچه که مورد خواسته و توقع اوست.

- - وجود تضاد و تعارض در زندگی بگونه ای که قابل حل نباشد و ذهن او را بخود مشغول دارد.

- فشار و تحریک غرایز و عدم امکان برآورده شدن آنها برای آدمی .

- غرق شدن در ادبیات و رمان و شعر و یا بروز حالت خلسه در افراد .

- نداشتن سرگرمی مناسب و اشتغال مورد نیاز که خود فکر و ذهن را بهر سوی می کشاند.


اقدامات درمانی :

اینکه در زمینه درمان و رفع این عارضه چه باید کرد راههایی باختصار قابل ذکرند که اهم آنها بدین قرارند:

1- بررسی عوامل و ریشه ها ودریافت این مساله که چه چیزی باعث بروز و ظهور این حالت در کودک شده است.

2- رفع عوارض از عوامل شناخته تا حدود امکان و هم تفهیم کودک که تا این میزان برای او کار و تلاش کرده اید و به اینصورت او را به حقیقت امر آشنا سازید . در این راه باید تلخی های زندگی را از میان بردارید، با دشواری ها مبارزه کنید ، محرومیت را از او بزدایید ، حقارت ها را جبران کنید ، او را بر ترس غالب سازید و احساس گناه او را با توبه بشویید.

3- تطابق دادن او با واقع و این امر از طریق آشنا کردن او با واقعیت ، واداشتن او به لمس حقایق و تذکر به او که برای خیالات اعتباری قایل نشوند ، سپردن مسوولیت های عملی به کودک که واقعیات را حس و لمس کند ، حتی گاهی او را به گردش ببرید، به بازی وادارش کنید ، بکوشید به کارهای دستجمعی او را وادار سازید.

4- آموزش کودک و تذکر به او که بین وهم و خیال و واقعیت فرق بگذارد، اشکالات امور را دریابد، راه حل ها را در اختیار بگیرد، واقع بین باشد.

5- درمان پزشکی : برای آنها که انقلابی روانی دارند و یا حساسند و زود به هیجان می افتند.

6- روان درمانی : مشاوره و روان درمانی در این راه بسیار موثر است و هم واداشتن فرد به حرکت و کوشش و جست و خیز تا او خسته شود و بخواب رود. بیداری نکشد تا به خیالبافی نیفتد.


عوامل کمکی :

در طریق درمان و اصلاح عوارض می توانید از عوامل کمکی متعددی سود بجویید که از جمله آنها عبارتند از :

1- تربیت مشاهده کودک تا او بتواند واقعیت ها را بهتر ببیند و دریابد.

2- ایجاد رابطه و هماهنگی بین چشم و دست و اعضاء تا دریابد در چه شرایط و موقعیتی است.

3- دادن کار عملی چون کاردستی ، تهیه گزارش از دیده ها و یافته ها .

4- واداشتن به ساختن و به عمل آوردن ، نقاشی کردن ، طراحی ، بازی طبق برنامه و دستورالعمل جمع آوری اشیاء و نمونه ها .

5- تقویت منطق و استدلال تا امکان بررسی امور برای او باشد.

6- آموزش شیوه حل مسایل بگونه ای که خود را در این زمینه توانا ببیند نه گرفتار.

7- نجات او از عقده ها ، نابسامانی ها و مشغله های فکری بیحساب .

8- تغییر محیط و وارد کردن او در شرایطی که در آن بتواند بدرخشد و عرضه و لیاقت خود را نشان دهد و البته محیط جدید ناشناخته باشد.

9- تقویت روحیه و مخصوصاً تفکر و تعقل و اراده او و داشتن اعتماد و جرأت .

10- تلاش به اجتماعی شدن و پرهیز از درونگرایی. اصولاً حیات جمعی عامل توجه به واقعیت هاست.

11- پرهیز از تمسخر و مشاجره و تنبیه که آنها مساله او را حل نمی کنند.

12- تحت قید آوردن او بگونه ای که در مسیر انجام وظیفه قرار گیرد و طبق برنامه شما عمل کند.


تذکر و هشدار

خیالبافی باید اصلاح شود ولی برای آن بخود پریشانی راه ندهید. زیرا روانشناسانی چون لو کار خیالبافی را در نزد اطفال امری طبیعی می دانند و اگر بدون ضایعه عضوی باشد برای آن نگرانی ندارند.

در عین حال باید بدانیم از نظر علمی آن خیالی خوبست که آدمی را به نتیجه ای عاقلانه و مطلوب برساند نه آنکه او را مشغول سازد و یا آرامشی تصنعی ولی بی ریشه برای انسان پدید آورد. سپردن مسوولیت و واداشتن به کارهای عملی مخصوصاً در سنین 4-7 بعقیده گزل می تواند آدمی را از خطری که در انتظار اوست رهایی بخشد.


منبع:

نابسامانی های رفتاری در کودکان – تآلیف دکتر علی قائمی

لینک:

- پرورش اعتماد به نفس در كودكان ( قسمت اول )

- پرورش اعتماد به نفس ( قسمت2)

- والدین سهلگیر ، والدین سختگیر و والدین مقتدر نقش خانواده در بهداشت روانی ( قسمت دوم)

- بازی، حیات كودك

- چند نكته ی لازم در تربیت كودكان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.