تبیان، دستیار زندگی
الیکا عبدالرزاقی با نقش های جدی شروع کرد ولی شهرتش مدیون نقش هایی است که در سریال های کمدی ایفا کرده. با نقش بانوی دربار در «قهوه تلخ» شناخته شد و بعد از آن نام خود را به عنوان یک کمدین تثبیت کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگران نبودم!

گفت و گو با الیکا عبدالرزاقی بازیگر نقش فریبا



الیکا عبدالرزاقی با نقش های جدی شروع کرد ولی شهرتش مدیون نقش هایی است که در سریال های کمدی ایفا کرده. با نقش بانوی دربار در «قهوه تلخ» شناخته شد و بعد از آن نام خود را به عنوان یک کمدین تثبیت کرد.

گاهی به پشت سر نگاه کن

او این شب ها در سریال مناسبتی شبکه دو «گاهی به پشت سر نگاه کن» یک بار دیگر سراغ نقشی کاملا جدی رفته؛ با این تفاوت که عبدالرزاقی حالا بازیگری گمنام نیست و پشتوانه ای از نقش های طنز دارد. با او درباره این تغییر مسیر و نیز نقش فریبا به گفت و گو نشستیم.

شروع بازیگری تان با نقش های جدی بوده که عمده آن ها به تئاتر بر می گردد. منتهی تصویری که از شما در ذهن مخاطب حک شده ، مربوط به نقش های جدی است. خیلی ها دوست ندارند تصویر تثبیت شده شان را بهم بریزند. این اتفاق چطور برای شما رخ داد؟
هر كسی از زاویه دید خود و اتفاقاتی كه برایش افتاده به ماجرا نگاه می كند. معمولا این نگرش ها هیچ كدام سندیت كلاسه شده ندارند و قواعدی نیستند كه بگوییم حتما باید طبق آن عمل كنیم . هر بازیگر بنا بر سلیقه و با توجه به تجربیات خودش نظر می دهد كه باید فلان كار را بكنیم یا نه. واقعیت این است كه زمانی كه من داشتم كارهای جدی بازی می كردم ،خیلی بازیگر پخته ای نبودم. نه این كه حالا فوق العاده هستم ... ( با خنده)
طبیعتا باید بهتر از گذشته باشید كه هستید.
به هر حال آدم تجربیات بیشتری بدست می آورد و مسلط تر و با اعتماد به نفس بیشتری بازی می كند. آن زمان آرزو می كردم ای كاش كسی بازی من را نبیند و خب وقتی چنین ذهنیتی داشته باشی این اتفاق هم می افتد. دلم نمی خواست كارهایی كه می كنم دیده شود؛ نه این كه همه كارها بد باشند نه ؛ خودم را دوست نداشتم. حضورم در كارهای كمدی ، كار كردن با چند دوربین  و مرتب جلو دوربین بودن یك اتفاق ویژه بود. چه موقعیتی برای یك بازیگر می تواند بهتر از این رقم بخورد كه هر روز به مدت سه سال و نیم جلوی دوربین باشد. این تجربه خیلی خوب است و احساس قدرت به بازیگر می دهد . ضمن این كه مدام بازخورد می گیرد؛ چون سریال پخش می شود و شما در حال ضبط هستید. كار كردن با آقای مدیری كمكی بزرگ به من كرد و باعث شد اعتماد به نفس بیشتری نسبت به قبل پیدا كنم . تا جایی كه در سال 87 به عنوان یك كمدین شناخته شدم و مردم برای اولین بار من را با «قهوه تلخ» شناختند.

فكر می كنم تماشاچی بازی خوب را  از هر بازیگری می پذیرد؛ چه كمدین باشد چه جدی. خوشحالم این اعتماد در سریال «گاهی به پشت سر نگاه كن» به من شد و امیدوارم از پس آن برآمده باشم. تا الان خوشبختانه بازخوردهای خوبی به خاطر نقش فریبا گرفته ام.


برای همین است که می گویم خیلی ها دوست ندارند تصویر تثبیت شده شان را بهم بریزند. این تصمیم کار راحتی بود؟
البته این ترسناك هست كه بعد از شش سال كه به طور مداوم فقط كار كمدی كرده ام ؛ تغییر ژانر بدهم. ضمن این كه تله فیلم هایی كه در آن نقش جدی داشتم خیلی دیده نشده ولی یك سریال ماه رمضانی مخاطب زیادی دارد . از این بابت ترسناك است كه ممكن است از پس نقش بر نیایم، یا بازیگری نباشم كه تماشاچی در ژانر جدی او را دوست داشته باشد. ولی هرگز به این فكر نمی كنم اگر در ژانر دیگری بازی كنم و خوب باشم،‌ تماشاچی من را نمی پذیرد. این را قبول ندارم. فكر می كنم تماشاچی بازی خوب را  از هر بازیگری می پذیرد؛ چه كمدین باشد چه جدی. خوشحالم این اعتماد در سریال «گاهی به پشت سر نگاه كن» به من شد و امیدوارم از پس آن برآمده باشم. تا الان خوشبختانه بازخوردهای خوبی به خاطر نقش فریبا گرفته ام.


معمولا بازیگرانی كه با نقش های كمدی پیش مردم شناخته شده هستند وقتی نقشی جدی به آن ها پیشنهاد می شود همه را غالفگیر می كنند. انگار دنبال ثابت كردن وجه دیگری از بازیگری خود هستند و فرصت را غنیمت می شمارند. برای شما چه طور بود؟
شاید یك بخشی از آن، «غنیمت شمردن فرصت» است تا در ژانر دیگری هم دیده شوی و فقط به عنوان یك كمدین شناخته نشوی اما این را برای بازیگران كمدی ،به جز خودم می گویم: بازیگران كمدی ما این قدر آدم های با هوشی هستند و می دانند در لحظه چه كنند كه گویی نبض تماشاچی دست شان است . آن هم در شرایطی كه خنداندن مردم خیلی كار سختی است. این دسته بازیگران واکنش تماشاچی را پیش پیش و زودتر متوجه می شوند و بر اساس آن رفتار می كنند. به خاطر سخت بودن كار كمدی (نه هر كمدی البته) بازیگران این ژانر در كار جدی حتما موفق می شوند. علاوه بر این، در كارهای كمدی تعدد قسمت ها باعث می شود شما مدام در حال تمرین و جلوی دوربین باشید. ساعت های جلوی دوربین بودن بازیگرهای كمدی و بازیگری كه سریال جدی بازی كرده را حساب كنید؛ ‌این اصلا قابل قیاس نیست. 

گاهی به پشت سر نگاه کن

برای همین است كه وقتی سعید آقاخانی در «خداحافظی طولانی» بازی می كند یا مجید صالحی در «استراحت مطلق» همه آن ها را تحسین می کنند.
این كه آقای صالحی و دیگران می آیند و موفق می شوند همه اش انگیزه نیست ؛ ‌توانایی شان را نباید نادیده گرفت. بعضی ها می گویند شما بازگیر كمدی هستید، كار خودتان را بكنید. ولی واقعیت این است كه خیلی چیزها به جبر به بازیگر تحمیل می شود. مثلا یك عقیده نادرست هست كه می گوید اگر شما بازیگر كمدی هستی نباید نقش جدی بازی كنی. در عوض اگر جدی هستی می توانی كمدی بازی كنی ؛ انگار لطف می كنید! این نگرش باعث شده یك دلخوری از سمت كمدین ها وجود داشته باشد. من خودم شاهد این ماجرا بوده ام ؛‌ دو كارگردان كه یكی از آن ها كارگردان كمدی بود و دیگری جدی (كه هر دو آدم مهم و معروفی هستند) در یك جشن به طور همزمان كاندیدای بهترین كارگردانی شده بودند. جایزه را به كارگردان كار جدی دادند و از كارگردان كار كمدی عذرخواهی كردند و گفتند اگر ما جایزه را به شما می دادیم به ایشان بر می خورد. خود كارگردان كار جدی هم خیلی دلخور بود كه چرا در كنار یك كارگردان كار كمدی كاندیدا شده! متاسفانه این تفكر هست كه به كار كمدی ناخودآگاه كیفیت درجه دو داده می شود. برای همین انگیزه كمدین ها زیاد است كه وقتی كار جدی می كنند توانایی شان را نشان دهند و گرنه در شرایط درست نیازی نیست تونایی را نشان دهند . هیچ بازیگر جدی نمی تواند جای مجید صالحی و رضا عطاران بازی كند.
سوای جدی بودن نقش فریبا در «گاهی به آسمان نگاه کن» چه ویژگی بارز دیگری باعث شد آن را بازی کنید.
اولا همیشه تله فیلم و تئاترهای جدی به من پیشنهاد شده و می شود اما خیلی خیلی مشتاق بودم بعد از سال ها و حالا كه در كمدی شناخته شده هستم، یك سریال جدی پیشنهاد شود. سر تمرین كار افشین هاشمی بودم كه ایشان این نقش را پیشنهاد دادند و آقای میری هم پذیرفتند آن را بازی كنم. دوما ؛ از روز اول می دانستم فریبا متفاوت از نقش هایی است كه تا حالا پیشنهاد شده. این نقش كاملا كاراكتر بود؛ خاكستری است و ویژگی های مثبت و منفی را در كنار هم دارد. یك انسان واقعی است با فرار و فرودهای معقول و معمول. همین ویژگی دست من و كارگردان را در ارائه آن بازتر می كرد.
در نقش فریبا یك نوع خویشتنداری هست؛ در حالی كه با پدر و خواهرش مشكل دارد و به او اجحاف شده باید تند مزاج تر باشد. او اما در یك مدار مشخص حركت می كند و نارحتی اش تبدیل به داد و فریاد نمی شود. این اندازه در فیلمنامه بود؟
تعریف كاراكتر در فیلمنامه همین بوده فقط نوع اجرای آن كه یك مقدار تودار تر شده.الان یك غمی در چشماهیش هست. این آدم پیشینه سختی داشته و آدم سفتی شده.همان طور که در این چند قسمت متوجه شدیم چه مشكلاتی داشته و چه اتفاقات ناگواری او را به اینجا رسانده. نفرتش به پدر ریشه در یك گذشته تلخ دارد. روزگاری رابطه شان عاشقانه بوده و حالا تبدیل به نفرت شده .

هرگز به این فكر نكرده بودم كه می شود به «خندوانه» بروم ، خاطره تعریف كنم و مردم را بخندانم. سری قبل از میان خانم ها فقط شقایق دهقان كمدی اجرا كرده بود. در سری جدید قرار بود خانم بهنوش بختیاری هم باشند و من هم به این دو نفر اضافه شوم. ابتدا خیلی نگران بودم و استرس داشتم.


در سری جدید «خندوانه» جزو استندآپ كمدین های برنامه هستید. سراغ خاطرات خود می روید و آن ها را تعریف می كند. مخاطب این قدر هوشمند هست كه بداند الیكا عبدالرزاقی اتفاقاتی كه برایش پیش آمده را با افزوده و اغراق تعریف می كند. این شیوه پیشنهاد خودتان بود؟
آقای رامبد جوان خیلی لطف داشتند تماس گرفتند و پیشنهاد این كار را دادند. من «خندوانه» را می بینم و از مشتری های پر و پا قرص آن هستم. هر شب هم بیست و پنج ثانیه با آن ها می خندم ولی هرگز به این فكر نكرده بودم كه می شود به برنامه بروم ، خاطره تعریف كنم و مردم را بخندانم. سری قبل از میان خانم ها فقط شقایق دهقان كمدی اجرا كرده بود. در سری جدید قرار بود خانم بهنوش بختیاری هم باشند و من هم به این دو نفر اضافه شوم. ابتدا خیلی نگران بودم و استرس داشتم.گفتم من نمی توانم این كار را بكنم. با وجود این كه خیلی اتفاق خوبی است اگر خانم ها به این عرصه وارد شوند و خیلی تابوهای بی مورد و فضای بسته می شكند ولی من نمی توانم. یك شب با همسرم صحبت می كردم ، گفتم فكر نمی كنم بشود این اتفاق بیفتد. امین (زندگانی) پیشنهاد داد و گفت تو این همه تخیل می كنی و تخیلاتت را تعریف می كنی . این ها را كنار هم قرار بده و تعریف كن. دلیل این كه بد نشده و یك عده دوست داشته اند به خاطر این است كه پایه خاطرات واقعی بوده . اتفاقی نبوده كه همه اش از تخیل بیاید.


مصاحبه : احمد رنجبر
بخش سینما و تلویزیون تبیان