سیلی امام خمینی (ره) به استکبار
سایت فررهنگی اطلاع‌رسانی تبیان همزمان با بیست و ششمین سالروز رحلت امام خمینی(ره) و در مقاله ایی سیاسی به بررسی «سبک مبارزاتی امام خمینی با استکبار» پرداخت.
به گزارش روابط عمومی، بخش سیاسی موسسه فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان این مقاله را بر اساس سیره عملی زندگی امام خمینی(ره) تهیه و منتشر کرده است.
هاتف پوررشیدی در این مقاله می نویسد:« حرکت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) از همان ابتدای راه، نفی استکبار و سلطه را مد نظر قرار داد و این حرکت بر خلاف سایر انقلاب ها که بعدها دچار انحراف شدند و تن به سازش با نظام سلطه دادند، کوتاه نیامده و در این مسیر با صلابت ره می پیماید. حرکت انقلاب اسلامی که از سال ۱۳۴۲، جرقه های آن زده شده، نفی نظام سلطه را در دستور کار قرار داده بود. مقابله با سلطه استکبار داخلی و استکبار خارجی، اصلی ترین دلیل به وجود آمدن این حرکت بود و اساسا بر مبنای این تفکر حرکت آغاز شد. سال های پس از جنگ جهانی دوم، مشحون از صحنه هایی است که فاتحان جنگ با قدرت و صلابت در جای جای کره خاکی گام نهادند و آنچه میل و باطنشان بود محقق کردند. در ایران آن روزگار نیز چکمه های سلطه گران در جای جای کشور به چشم می خورد و آنچه مورد توجه نبود خواست مردم ایران و عزت و غرورشان بود. در سال ۱۳۴۳ اساس حرکت بر مبنای مخالفت با اسرائیل شکل گرفت که خود گامی اساسی در نفی نظام سلطه به شمار می رود. اگرچه جریانات دیگری نظیر حرکت های مارکسیستی و کمونیستی نیز نفی نظام سلطه را مد نظر داشتند اما باید توجه کرد که این جریانات نفی این نظام را به معنای تامین حقوق ملت ها نمی دیدند و تنها خواستار برچیده شدن این نظام سلطه و جایگزین شدن آن با نظام سلطه کمونیستی بودند. امری که هیچگاه محقق نشد و موجب برچیده شدن امپراطوری شوروی شد. بایدحرکت ملت ایران به‌عنوان حرکتی نمونه در قرن بیستم میلادی و بنیان و بنیاد اسلامی آن، نفی سلطه و مقابله با ظلم و ظالم را نه به‌عنوان پز و ژست سیاسی و اجتماعی بلکه به‌عنوان بنیاد تفکری خود دید و اساس حرکت را بر این محور استوار کرد. تاکیدات مکرر دین مبین اسلامی بر نفی سلطه، در این حرکت به خوبی مشهود است و آزادی مسلمانان و استقلال عمل آنان را مد نظر دارد. امروز پس از ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد این حرکت ارزشمند در جای جای جهان اسلام هستیم؛ اگرچه این حرکت ها توسط همان سلطه گران به تباهی کشیده شده و عده ای به نام اسلام، جریانات تکفیری را بر مسلمانان تحمیل کردند، اما باید تاکید کرد که علت اصلی بروز این مساله در واقع پیروزی جریانات اسلامی در منطقه بود که نگرانی عمیق این دشمنان را در بر داشته است.حضرت امام خمینی (ره) از ابتدای حرکت اسلامی مبنای قیام خود را بر این محور استوار کردند و پیش از آنکه مقابله با شاه را مد نظر قرار دهند، بیداری مسلمانان و نفی نظام سلطه را مد نظر داشتند. واکنش های ایشان در مورد تحولات کشورهای اسلامی و تحرکات نظام سلطه در منطقه و کشورهای مختلف، نشان می دهد که امام خمینی (ره) با دیدی عمیق نسبت به آینده، شرایط امروز جهان را پیش بینی می کردند و بروز چنین اتفاقاتی را مشاهده می کردند از این رو در صدد بیدار کردن مسلمانان و آگاهی بخشی به آنان بودند. نامیدن آمریکا به نام شیطان بزرگ، در واقع اقدامی در این راستا بود تا همگان متوجه شوند که عملا با چه جریانی پنجه در پنجه دارند وچگونه باید با آن مقابله کنند. در واقع ایشان با استفاده از این نام به مسلمانان فهماندند اکه راه مقابله با شیطان در درون خود آنان نهفته است و همانگونه که باید به تزکیه نفس خود برای مقابله با تسلط شیطان بپردازند، برای مقابله با سلطه بیگانگان و دشمنان نیز باید درون کشورها را تزکیه کنند. این اقدام مورد توجه بسیاری از ملل اسلامی قرار گرفت و تا به امروز نیز شاهدیم که هیچکدام از سیاسیون قرن بیستم جهان اسلام، همچون امام خمینی (ره) دارای جایگاه و پایگاه نیستند. ناگفته نماند که این اقدام و حرکت به نوبه خود دشمنانی را برای کشورمان رقم زد اما تکیه بر این توان سبب شده است که تا به امروز کسی یارای مقابله با ملت ایران و تفکر والایش را در نفی نظام سلطه نداشته باشد. »
متن کامل این مقاله در بخش سیاسی سایت تبیان قابل مشاهده است.
