تبیان، دستیار زندگی
روز های قبل و بعد از قیام 15 خرداد نقاط عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است از ماجرای دفن پیکرهای نیمه جان تا اعدام طیب حاج رضایی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ناگفته هایی از 15 خرداد


روز های قبل و بعد از قیام 15 خرداد نقاط عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است از ماجرای دفن  پیکرهای نیمه جان تا اعدام طیب حاج رضایی.
15 خرداد

پانزدهم خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند.
در خرداد 42، برابر با محرم 1383 ق، امام خمینی در سخنرانی تاریخی خود در مدرسه‌ی فیضیه، با تحلیل اوضاع کشور و سیاست‌های رژیم و با مقایسه‌ی شاه و یزید و افشای ماهیت برنامه‌های اسراییل و بهاییان در ایران و تشویق مردم به مقابله و مقاومت در مقابل سلطه‌ی آمریکا و دفاع از اسلام و روحانیت، در واقع تصور براندازی رژیم را ایجاد و وضعیت جدیدی در فضای سیاسی کشور شکل گرفت.
دفاع از کیان ایران و اسلام  که در آن زمان با برنامه صهیونیسم برای تبدیل ایران به اسرائیل دوم پیش می رفت باعث شد تا امام  (ره)در سخنرانی خود به وضعیت به وجود آمده توسط رژیم پهلوی واکنش نشان دهند و قیامی در برابر ظلمی به پاخواست که حال در تمام وجوه ازتوان در رفتار دهشتناک رژیم پهلوی با قیام کنندگان 15 خرداد تا ماجرای اعدام طیب حاج رضایی  دست بهاییان و صهیونیست ها در آن مشاهده کرد. هشیاری امام (ره)و واکنش به موقع ایشان نسبت به اصلاحات ارضی و بعد ادامه روند دفاع از کیان ایران و اسلام که  از زمان رضاخان  در حال پایمال شدن بود کار را به قیامی رساند که جرقه ای برای پیشبرد نهضت اسلامی به سمت انقلابی عظیم شد.

ناگفته هایی از این پیش و پس لرزه ها را در زیر می خوانیم:

پیکرهایی که نیمه جان دفن شدند
آن زمان جاده شوسه و خاکی و باریک بود و طول راهپیمایی مردم به حدود ۵ تا ۷ کیلومتر می‌رسید که عده‌ای با چوب دستی و بیل و عده‌ای هم با داس حضور داشتند، چون وقت درو گندم و جو بود. لذا هر کس با هر وسیله‌ای که داشت به جمعیت و قیام می‌پیوست. وقتی خبر این راهپیمایی عظیم به مرکز رسید، حکومت تصمیم به برخورد نمود و قبل از غروب آن روز که این جمعیت به نزدیک باقرآباد می‌رسد، از طرف گاردی‌ها و کماندو‌های رژیم سفاک پهلوی پشت پل باقرآباد که آن موقع حالت تپه‌ ماهور داشت، روبروی مردم جبهه گرفته و اعلام کردند که حق تیراندازی دارند و همه را تهدید کردند. تعداد زیادی از برادران مبارز ما همچون شهید طباطبایی و شهید محمدشاهی جلو رفتند و من شنیدم که این بزرگواران سینه سپر می‌کنند و با کمال شهامت از مرجعیت و روحانیت حمایت می‌کنند و مأمورین رژیم ناجوانمردانه آن‌ها و مردم بی‌سلاح را با تیرهای مستقیم به شهادت می‌رسانند.

هشیاری امام  (ره)و واکنش به موقع ایشان نسبت به اصلاحات ارضی و بعد ادامه روند دفاع از کیان ایران و اسلام که  از زمان رضاخان  در حال پایمال شدن بود کارا را به قیامی رساند که جرقه ای برای پیشبرد نهضت اسلامی به سمت انقلابی عظیم شد


مردم بی سلاح که در کشتزارها و مزارع و چاهها و قنوات در بیابانها متفرق شده بودند، مزدوران شاه عده ی زیادی را با تیربار به شهادت رساندند و عده زیادی هم زخمی شده بودند، به طوری که شهدا و بعضی از زخمیهای این صحنه را با کامیونهای ارتش حمل کردند و در جاده خاوران در کنار مسجد سیدالشهداء فعلی که چندین گودال از قبل آماده کرده بودند میریزند، حتی عده ای نیمه جان بودند که ما در ورامین سراغ داریم آقای آقائی یکی از افراد داخل کامیون بود که در موقع دفن دسته جمعی خود را از جمع کشته شده ها جدا کرده بود. آن حرکت مردمی با راهنمایی و پیشتازی آیت الله محمودی که خود ازپیشگامان نهضت است انجام شد و در مقابل مزدوران شاه سینه سپر کردند.
اعدام طیب حاج رضایی

رژیم شاه پس از کشتار مردم مسلمان در نیمه خرداد 1342 و دستگیری طیف گسترده ای از روحانیون مبارز و انقلابیون پیرو امام خمینی (ره)، به دلیل هراس از قیام مجدد مردمی و تکرار 15 خرداد  سعی کرد از هرگونه عملی که موجبات تحریک مردم را فراهم می آورد بپرهیزد و از جمله از اعدام دستگیر شدگان خودداری ورزید ، اما در کمال شگفتی علیرغم همه این دلائل ، تنها افرادی که به جرم حضور در قیام پانزده خرداد ، جلوی جوخه اعدام  گذارد ، طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی بودند. کسانی که حتی در کودتای 28 مرداد یار و یاور کودتاچیان و رژیم شاه بودند ولی در قیام پانزده خرداد ، فقط به دلیل اینکه از توهین به امام خمینی (ره) اجتناب کردند و حاضر نشدند نسبت ناروایی را به ایشان  دهند ، تیرباران شدند! آیا واقعا علت حقیقی اعدام طیب حاج رضایی و اسماعیل حاج رضایی همین بود؟
حتی شعبان جعفری (شعبان بی مخ) در خاطراتش ( که توسط نشر ثالث در ایران به چاپ رسیده است) از اعدام طیب،اظهار تعجب می کند وآن را به عواملی به جز حضور در قیام 15خرداد نسبت می دهد.شعبان جعفری در بخشی ازخاطراتش به وساطت ارسنجانی نزد شاه اشاره کرده و می گوید که در اثر همین وساطت ، یکی از همدستان طیب به نام حاج علی نوری را یک درجه تخفیف دادند ولی به طیب و حاج اسماعیل رضایی تخفیفی تعلق نگرفت!! 
 حسین شاه حسینی از فعالان سیاسی دهه های 20 به بعد ایران در مصاحبه ای مفصل با روزنامه جام جم در مهرماه 1381 ، اظهارات قابل تاملی درمورد علل اعدام  طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی ایراد کرد. ایشان ضمن اشاره به خدمات اجتماعی درخشان حاج اسماعیل که بعضا با همکاری مرحوم طیب صورت می گرفت، از اقدامات مهم حاج اسماعیل رضایی مبنی بر برگزاری جشن باشکوه نیمه شعبان در اواسط دهه 1330 در خیابان آزادی (آیزنهاور قدیم) روبروی کارخانه پپسی کولا متعلق به بهاییان (به مالکیت ثابت پاسال بهایی) یاد کردند که جنبه چالش با بهاییت داشت و به گمان ایشان ، این امر در دستگیری و اعدام فجیع حاج اسماعیل بی تاثیر نبود. 
  اصلاحات ارضی در راستای اهداف بهاییان
اگرچه در مورد اصلاحات ارضی و طراحی لوایح ششگانه یا همان انقلاب به اصطلاح سفید شاه و ملت ، اسناد انکار ناپذیری از نشریات خود صهیونیست ها موجود است که به طراحی و اجرای آنها توسط کانون های جهانی صهیونیسم اشاره دارد. اما پوشیده نیست که سیاست «تقسیم اراضی» حکومت پهلوی در نهایت، در دوران طولانی دولت امیرعباس هویدا، بسیاری از اعضای فرقه بهائی و دیگر صهیونیست ها را به بزرگ مالکان ایران بدل ساخت. کار به جایی رسید که محسن پزشکپور، نماینده آخرین دوره مجلس شورای ملّی حکومت پهلوی، در جلسه طرح و بررسی لایحه بودجه سال 1357 گفت: :"...در مسیر اصلاحات ارضی یک فئودالیسم جدید به‌وجود آوردند... زمین را به روستاییان صاحب نسق دادند و بعد با برنامه کشت و صنعت از آن‌ها گرفتند و آن وقت آن زمین‌ها را به‌دست عده معدودی دادند... این زمین‌ها را به‌نام ملّی شدن از هزار نفر گرفتند و به یک نفر (مثل هژبر یزدانی بهایی ) دادند... "

چنین اسنادی از تحرکات بهایی ها در ایران و هشیاری امام  (ره)حکایت دارد رژیم پهلوی بازیچه دست صهیونیسم در طول حدود 50 سال حکومت خود خون های بسیاری از مردم ایران را ریخت در اینجا ماجراهایی چون کشتار 15 خرداد و دفن پیکرهای نیمه جان و اعدام طیب حاج رضایی تنها گوشه ای از ظلم ها و ناگفته های  دوران ستم شاهی بر مردم ایران است


طبق اسناد موجود در سال 1322 شمسی که مطابق با سده اول بهاییت بود ،  در کتاب های بهاییان پیش بینی شده بود که با پایان قرن اول بهاییان ، پیروزی آنان آغاز خواهد شد. لذا محافل بهاییان ، فعالیت و تبلیغات خود را به سرحد امکان رساندند. در یکی از دستورات شوقی افندی ، رهبر بهاییان آمده بود :
"...قبل از انقضای قرن اول تکثیر مراکز و محافل در مدن و قرای در هریک از ایالات ، مهد امرالله است. مساعی فوری و مستمر ، منظم و دلیرانه ضروری . ملاء علی برای تضمین فتح و ظفر مهیا. احیاء فتوحات باهره را به کمال اشتیاق منتظرم..."
به دنبال این دستور از رهبری بهاییان در عکای اسراییل ، محفل بهاییان در ایران در بخشنامه ای به تاریخ چهاردهم تیر 1322 مطابق با سیزدهم شهرالرحمه سال صدم بهاییان به بهاییان اعلام کرد که :
"...برای وصول به سرمنزل مقصود باید در این چند ماه محدود که از آخرین سال قرن اول دوره بهایی باقی مانده ، به همتی بی نظیر و فعالیتی بی مثیل مراحل باقیه را بپیمایند و در این سبیل بی نهایت جدیت و مداومت نمایند تا دستور مطاع مقدس به نحو اکمل و اتم اجرا و تنفیذ گردد..."
چنین اسنادی از تحرکات بهایی ها در ایران و هشیاری امام  (ره)حکایت دارد رژیم پهلوی بازیچه دست صهیونیسم در طول حدود 50 سال حکومت خود خون های بسیاری از مردم ایران را ریخت در اینجا ماجراهایی چون کشتار 15 خرداد و دفن پیکرهای نیمه جان و اعدام طیب حاج رضایی تنها گوشه ای از ظلم ها و ناگفته های  دوران ستم شاهی بر مردم ایران است.

فرآوری: رضوانی
 بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منابع:  فارس/  الف