4خصوصیت ویژه آیت الله شیخ جعفر کاشف الغطا(ره)
شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (ره) در سال 1294 قمری در محله عماره نجف دیده به جهان گشود. ایشان در علوم كلام، فلسفه، حدیث و رجال دانش بسیار داشت و علاوه بر داشتن تبحر و توانایی علمی در علوم دینی از ادیبان بزرگ بشمار می رفت. در این زمینه دیوان شعری نیز از وی بجای مانده است.
این عالم گرانقدر از ایام جوانی در مبارزات سیاسی و حق طلبانه شركت فعال داشت و در مبارزه با استعمار انگلیس نقش موثری ایفا كرد. از آثار كاشِفُ الغطاء كه بیش از 80 اثر داشت به " اَلفِردوسُ الاَعلی" و "اَصلُ الشّیعه و اُصولُها (که از زیباترین نوشته های ایشان است) می توان اشاره كرد.
آیت الله کاشف الغطاء در طول سالیان دراز تدریس شاگردان بسیاری تربیت نمود. آیه الله العظمی سید محسن حکیم، آیه الله محمد جواد مغنیه (نویسنده معروف) و شهید آیه الله قاضی طباطبایی (امام جمعه تبریز) از شاگردان اویند. تولیت مدرسه علمیه «معتمد» با پیشینه یک قرن بر عهده خاندان کاشف الغطاء بود. این مکان که زمانی رونقی چشمگیر داشت به مرور زمان رو به خرابی نهاد اما ایشان آن را بازسازی کرد و رونقی تازه بخشید. کتابخانه مدرسه کاشف الغطاء از کتابخانه های بزرگ نجف بود که کتاب های خطی کمیابی در آن وجود داشت.
برخی از خصوصیات ویژه آیت الله کاشف الغطاء
1: عالمی فروتن بود: بهترین زینت انسان مومن فروتنى و تواضع او است، تواضع، كه معناى آن ترك خودبرتربینى مىباشد، براى همه، خصوصاً اهل علم و كسانى كه الگوهاى جامعه محسوب مىگردند و سایر اقشار جامعه، بسیار مهمّ است، که باعث میشود قلوب دیگران به سمت انسان متواضع جذب بشود، همان گونه که امام علی «علیهالسلام» در این خصوص میفرماید:
«میوه درخت تواضع محبّت و دوستى و جلب قلوب است و میوه درخت تكبّر و خود برتربینى، كینه و عداوت و دشمن سازى است».[2]
2: عالمی سخاوتمند بود: همه جای عالم هستی سرشار از سخاوت و انفاق و بذل و بخشش است. خورشید دائم مىسوزد و بخشى از وجودش را تبدیل به نور و حرارت مىكند و آن را به تمام منظومه شمسى مىرساند و با نور و گرماى خود به همه مخلوقات، زندگى مىبخشد.
همان گونه که امام علی «علیهالسلام» میفرماید:
«با ارزشترین اخلاق اسلامى سخاوت و پرسودترین آنها عدالت است.» [3]
لذا در حالات این عالم بزرگوار نوشتهاند: از هر راهى كه مىتوانست براى فقرا پول جمع آورى مىكرد و بر آنان انفاق مىنمود، حتى گاهى به جمع كردن پول در عباى خود میپرداخت و در همان مجلس بر فقرا و بیچارگان تقسیم مىنمود.
3: عالمی با تقوا بود: تقوا به معناى آن حالت خدا ترسى درونى است كه انسان را در مقابل گناه كنترل مىكند و نیازى به كنترل كننده خارجى ندارد. همان گونه که امام علی«علیهالسلام» در این خصوص میفرماید:
«اى بندگان خدا! تقواى الهى دوستان خدا را از ارتكاب گناهان باز داشته و قلبهایشان را قرین خوف و خشیّت ساخته، تا آنجا كه شبهایشان را بیدار و روزهایشان را گرم و سوزان كرده است». [4]
4: عالمی غیور و شجاع بود: غیرت صفتى است كه انسان را وادار به دفاع شدید از دین و آیین و ناموس و كشور خود مىكند، و اصولًا هرگونه دفاع شدید از ارزشها نوعى غیرتمندى است. گرچه این واژه غالباً درباره غیرت ناموسى به كار مىرود ولى مفهوم آن وسیع و گسترده است. این صفت زیبا که اگر به حد افراط نرسد مورد علاقه خداوند سبحان است همان گونه که امام صادق«علیهالسلام» میفرماید:
«خداوند غیور است و هر غیورى را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام كارهاى زشت را اعم از آشكار و پنهان تحریم فرموده است».
در حالات این عالم بزرگ نوشتهاند: هنگامی که وهابیها به نجف یورش آوردند و به غارتگری و جنایت دست زدند، این عالم وارسته بـا دسـت و زبان با آنان جهاد کرد و از مذهب دفاع نمود، تا آنجا که جبههای در مقابل آنان گـشـود و رزمـنـدگـانـی را بـرای دفـاع از دین آماده ساخت و خود همراه علما و بزرگان دین پیشاپیش آنان به راه افتاد و پس از نبردی سهمگین آنان را تار و مار کرده و از نجف بیرون راند.
دعای عجیبدر کتاب «قصص العلما» تنکابنی و «عبقات العنبریة لطبقات الجعفریة» شیخ محمد حسین کاشفالغطاء و «روضات الجنات» خوانساری آمده است: شیخ جعفر کاشفالغطاء در زیارت بیتالله الحرام از خدا درخواست عجیبی را مطرح کرد.
همراهان ایشان، مرحوم سید مهدی بحرالعلوم و سید محمدجواد عاملی (صاحب مفتاح الکرامه) نقل میکنند که شیخ جعفر داخل بیتالله الحرام شد و چنین دعا کرد: «خدایا، خاندان و ذریه ام را بی فقیه مگذار!»، سید بحرالعلوم به او گفت: «ای شیخ: خدا دعایت را مستجاب خواهد کرد».
اکنون و با گذشت بیش از دو قرن از این موضوع خاندان کاشفالغطاء علمای برجستهای را تربیت کرده و این خاندان عالمپرور همچنان به فعالیتهای علمی دینی خود ادامه میدهد و اکنون دو دههای است موسسه «کاشف الغطاء العامة» با هدف احیای یادگارهای اهلبیت(علیهم السلام) در شهر مقدس نجف تأسیس شده است.
پی نوشتها:
[1]. سایت ویکی فقه دانشنامه حوزوی
[2]. «ثَمَرَةُ التَّواضُعِ الَمحَبَّةُ وَ ثَمَرَةُ الْكِبْرِ الْمَسَبَّةُ» [ غرر الحكم، حدیث 4614]
[3]. «اكْرَمُ الْاخْلاقِ السَّخاء وَاعَمُّها نَفْعاً الْعَدْلُ؛» [تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 377]
[4]. «عِبَادَ اللَّهِ، إنَّ تَقْوَى اللَّهِ حَمَتْ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ مَحَارِمَهُ، وَأَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ، حَتَّى أَسْهَرَتْ لَیَالیَهُمْ، وَأَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُم» [همان مدرک ص 274]
[5]. «انَّ اللَّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ كُلَ غَیُورٍ وَلِغیرَتِهِ حَرَّمَ الْفَواحِشَ ظاهِرَها وَ باطِنَها؛ [الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 529]
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع:
سایت رهروان ولایت
سایت شهید آوینی
خبرگزاری فرهنگ نیوز