تبیان، دستیار زندگی
گرچه بعثت براى همه ى مردم است، ولى تنها مومنان شكرگزار این نعمت هستند و از نور هدایت بهره مى گیرند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تقدم تزکیه بر تعلیم!!

تزکیه

بعثت انبیاء از میان مردم داراى بركاتى است:

الف: مردم سابقه او را مى ‏شناسند و به او اعتماد مى‏كنند.

ب: الگوى مردم در اجراى دستورات و فرامین الهى هستند.

ج: درد آشنا و شریك در غم و شادى مردمند.

د: در دسترس مردم هستند.


لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُومِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ (آل عمران ـ 164)
به یقین، خدا بر مومنان منت نهاد [كه‏] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را برایشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند.


بزرگترین نعمت خداوند

در این آیه، سخن از بزرگترین نعمت الهى یعنى نعمت "بعثت پیامبر اسلام" به میان آمده است و در حقیقت، پاسخى است به سوالاتى كه در ذهن بعضى از تازه مسلمانان، بعد از جنگ احد خطور مى ‏كرد، كه چرا ما این همه گرفتار مشكلات و مصائب شویم؟

قرآن به آنها مى‏ گوید: اگر در این راه، متحمل خسارت هایى شده‏اید، فراموش نكنید كه خداوند، بزرگترین نعمت را در اختیار شما گذاشته، پیامبرى مبعوث كرده كه شما را تربیت مى‏ كند، و از گمراهی هاى آشكار باز می دارد.
هر اندازه براى حفظ این نعمت بزرگ، تلاش كنید و هر بهایى بپردازید باز هم ناچیز است.
جالب توجه اینكه ذكر این نعمت با جمله" لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُوْمِنِینَ": (خداوند بر مومنان منت گذارد) شروع شده است كه شاید در بدو نظر تصور شود نازیبا است، ولى هنگامى كه به ریشه اصلى لغت "منت" باز مى ‏گردیم مطلب كاملاً روشن مى ‏شود.
توضیح اینكه همانطور كه راغب در كتاب مفردات مى‏ گوید: این كلمه در اصل از "من" به معنى سنگ هایى است كه با آن وزن مى‏ كنند و به همین دلیل هر نعمت سنگین و گرانبهایى را "منت" مى ‏گویند كه اگر جنبه عملى داشته باشد یعنى كسى عملاً نعمت بزرگى به دیگرى بدهد كاملاً زیبا و ارزنده است و اما اگر كسى كار كوچك خود را با سخن، بزرگ كند و به رخ افراد بكشد كارى است بسیار زشت، بنابراین منتى كه نكوهیده است به معنى بزرگ شمردن نعمت‏ ها در گفتار است اما منتى كه زیبنده است همان بخشیدن نعمت هاى بزرگ است.

پیامبر صلی الله علیه و آله سه برنامه مهم را در باره آنها اجرا مى‏ كند؛ نخست خواندن آیات پروردگار بر آنها و آشنا ساختن گوش ها و افكار با این آیات، و دیگر تعلیم، یعنى وارد ساختن این حقایق در درون جان آنها و به دنبال آن، تزكیه نفوس و تربیت ملكات اخلاقى و انسانى، اما از آنجا كه هدف اصلى و نهایى تربیت است، در آیه، قبل از تعلیم ذكر شده، در حالى كه از نظر تربیت طبیعى، تعلیم بر تربیت مقدم است

خداوند در آیه فوق مى‏ گوید: پروردگار بر مومنان منت گذارد یعنى نعمت بزرگى عملاً در اختیار آنها نهاد.
اما اینكه چرا تنها نام مومنان برده شده در حالى كه بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله براى هدایت عموم بشر است، به خاطر این است كه از نظر نتیجه و تأثیر، تنها مومنان هستند كه از این نعمت بزرگ استفاده مى‏ كنند و آن را عملاً به خود اختصاص می دهند.
سپس مى‏ فرماید: یكى از مزایاى این پیامبر صلی الله علیه و آله این است كه او از جنس خود آنها و از نوع بشر است (مِنْ أَنْفُسِهِمْ) نه از جنس فرشتگان و مانند آنها تا احتیاجات و نیازمندى‏هاى بشر را دقیقاً درك كنند و دردها و مشكلات و مصائب و مسائل زندگى آنها را لمس نمایند و با توجه به آن به تربیت آنها اقدام كنند، به علاوه مهمترین قسمت برنامه تربیتى انبیاء تبلیغات عملى آنها است به این معنى كه اعمال آنها بهترین سرمشق و وسیله تربیت است زیرا با" زبان عمل"، بهتر از هر زبانى می توان تبلیغ كرد و این در صورتى امكان ‏پذیر است كه تبلیغ كننده از جنس تبلیغ شونده باشد با همان خصائص جسمى و با همان غرائز و ساختمان روحى.

اگر پیامبران مثلا از جنس فرشتگان بودند این سوال براى مردم باقى مى‏ماند كه اگر آنها گناه نمى ‏كنند آیا به خاطر این نیست كه شهوت و غضب و نیازها و غرائز گوناگون بشرى ندارند و به این ترتیب برنامه تبلیغات عملى آنها تعطیل مى ‏شد، لذا پیامبران از جنس بشر انتخاب شدند با همان نیازها و غرائز تا بتوانند سرمشقى براى همگان باشند.

اخلاق پیامبر در خانواده

در ادامه مى ‏گوید: این پیامبر صلی الله علیه و آله سه برنامه مهم را در باره آنها اجرا مى‏ كند؛ نخست خواندن آیات پروردگار بر آنها و آشنا ساختن گوش ها و افكار با این آیات، و دیگر تعلیم، یعنى وارد ساختن این حقایق در درون جان آنها و به دنبال آن، تزكیه نفوس و تربیت ملكات اخلاقى و انسانى، اما از آنجا كه هدف اصلى و نهایى تربیت است، در آیه، قبل از تعلیم ذكر شده، در حالى كه از نظر تربیت طبیعى، تعلیم بر تربیت مقدم است.
جمعیتى كه از حقایق انسانى به كلى دورند و به آسانى تحت تربیت قرار نمى ‏گیرند بلكه باید مدتى گوش هاى آنها را با سخنان الهى آشنا ساخت و وحشتى را كه قبلاً از آن داشتند از آنها دور كرد، سپس وارد مرحله تعلیم اصولى شد و به دنبال آن محصول تربیتى آن را گرفت.
این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد كه منظور از تزكیه، پاك ساختن آنها از پلیدى ‏هاى شرك و عقائد باطل و خرافى و خوهاى زشت حیوانى بوده، زیرا مادامی كه نهاد آدمى از این آلودگی ها پاك نشود، ممكن نیست كه آماده تعلیم كتاب الهى و حكمت و دانش واقعى شود، همانطور كه اگر لوحى را از نقوش زشت، پاك نكنى هرگز آماده پذیرش نقوش زیبا نخواهد شد و به همین جهت تزكیه در آیه فوق بر تعلیم كتاب و حكمت یعنى معارف بلند و عالى اسلامى، مقدم شده است.


نکته:

همچنان كه از فرمایشات حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه استفاده مى ‏شود، در دوره جاهلیّت مردم نه فرهنگ سالم داشتند و نه از بهداشت بهره‏مند بودند.
برادر ایشان، جعفر طیّار نیز در هجرت به حبشه، در برابر نجاشى اوضاع دوره جاهلى را چنین ترسیم مى ‏كند: ما بت ‏پرستانى بودیم كه در آن روزها مردارخوار و اهل فحشا و فساد بودیم، با بستگان قطع رابطه و با همسایگان بد رفتارى مى‏كردیم، قدرتمندان ما حقوق ناتوانان را پایمال مى ‏كردند تا اینكه خداوند پیامبرش را مبعوث كرد... .(كامل التاریخ، ج 2، ص 80)

مهمترین قسمت برنامه تربیتى انبیاء تبلیغات عملى آنها است به این معنى كه اعمال آنها بهترین سرمشق و وسیله تربیت است زیرا با" زبان عمل"، بهتر از هر زبانى می توان تبلیغ كرد و این در صورتى امكان ‏پذیر است كه تبلیغ كننده از جنس تبلیغ شونده باشد با همان خصائص جسمى و با همان غرائز و ساختمان روحى

پیام‏های آیه:

1ـ بعثت انبیاء، بزرگ‏ترین هدیه‏ى آسمانى و نعمت الهى است. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ»
گرچه بعثت براى همه‏ى مردم است، ولى تنها مومنان شكرگزار این نعمت هستند و از نور هدایت بهره مى‏گیرند. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُوْمِنِینَ»
3ـ انبیا، مردمى بودند. «مِنْ أَنْفُسِهِمْ»
4ـ تلاوت آیات قرآن، وسیله‏ى تزكیه و تعلیم است. «یَتْلُوا»، «یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ»
5ـ تزكیه بر تعلیم مقدّم است. «یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ»
6ـ تزكیه و تعلیم در رأس برنامه‏هاى انبیاست. «یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ»
7ـ رشد و خودسازى باید در سایه‏ى مكتب انبیاء و آیات الهى باشد. (ریاضت‏ها و رهبانیّت ‏هایى كه سرچشمه‏اش آیات الهى و معلّمش انبیا نباشند، خود یك انحراف است). «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ»
8ـ براى شناخت بهتر نعمت بعثت انبیاء، به تاریخِ مردمان قبل از آنان باید مراجعه كرد. «إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ»
9ـ در محیط هاى گناه ‏آلود و گمراه نیز مى ‏توان كار كرد. «یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ»، «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ»

10ـ در مكتب انبیاء، پرورش روحى و آموزش فكرى، در كنار بینش و بصیرت مطرح است. «یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ»

آمنه اسفندیاری               
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
بخش قرآن تبیان               


منابع:
تفسیر نور ج 2
تفسیر نمونه ج 3
كامل التاریخ، ج 2


مطالب مرتبط:

ضرورت بعثت انبیاء

چرا همه به پیامبر ایمان نیاوردند؟

با تقوا بودن به چیست؟