تبیان، دستیار زندگی
اکثر ساخته های ابراهیم حاتمی کیا «دلی» هستند. یعنی وجه بارز فیلم های او احساس است ودرگیر کردن عواطف مخاطب ؛ البته این احساس به سانتیمانتالیسم تنه نمی زند و خوشبختانه به گونه ای نیستند که فقط اشکی بگیرند و بعد فراموش شوند بلکه پشت همه آن ها تفکری جذاب قرار
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدااا من یه پدرم!

پدر در سینمای ابراهیم حاتمی کیا با نگاهی ویژه به فیلم «به نام پدر»


  اکثر ساخته های ابراهیم حاتمی کیا «دلی» هستند. یعنی وجه بارز فیلم های او احساس است ودرگیر کردن عواطف مخاطب ؛ البته این احساس به سانتیمانتالیسم تنه نمی زند و خوشبختانه به گونه ای نیستند که فقط اشکی بگیرند و بعد فراموش شوند بلکه پشت همه آن ها تفکری جذاب قرار دارد . ازهمین معبر پدر در فیلم های او چالش برانگیز است و بیشتر وجهی نمادگونه دارند.   

به نام پدر

بوی پیراهن یوسف / 1374 

بازیگرنقش پدر : علی نصیریان

 نگاه حاتمی کیا : بوی پیراهن یوسف همچنان بهترین فیلمی است که در سینمای ایران با موضوع انتظار و آزادی اسرا ساخته شده. حاتمی کیا در این فیلم نگاهی تمثیلی داشت و حتی نام یوسف را برای کاراکتر اصلی اش انتخاب کرد. داستان را که می دانید؛دایی غفور راننده تاكسی فرودگاه،‌ با وجود همه مداركی كه ثابت می كند پسرش یوسف در جنگ شهید شده، هنوز فكر می كند كه او زنده است و حتی حرف دامادش اصغر را كه همرزم یوسف بوده قبول نمی كند. در نهایت در میان ناباوری دیگران یوسف به آغوش پدر باز می گردد. علی نصیریان در نقش پدر یوسف شمایلی آشنا و دوست داشتنی از پدر ارائه کرد.در این فیلم پدر ، مردی قوی است که دیگران به او اتکا می کنند اما فراق پسر درون او را آتش زده.  در بوی پیراهن یوسف آن چه بیش از همه قابل توجه است ، عشق پدر و پسر است. این عشق در سکانس های آخر که پدر ، یوسف را میان اسرا می بیند واسمش را صدا می زند به اوج می رسد.

  آژانس شیشه ای / 1376 

 بازیگر نقش پدر: پرویز پرستویی

  نگاه حاتمی کیا: در فیلم آژانس شیشه ای وجه عصیانگری وعدالت خواهی پدر سوژه اصلی است و پدر بودن فرع بر ماجرا شده. حاتمی کیا دو بار حاج کاظم و فرزندش را با هم رو در رو می کند. یکی جایی است که پسر درک درستی از جنگ ندارد و مخالف تصمیم پدر است که می خواهد برای تامین هزینه جراحی عباس ماشینش را بفروشد . رویارویی بعدی به زمانی باز می گردد که حاج کاظم لحظاتی سخت وعجیب را در آژانس گذرانده وحالا پسرش چفیه را از طرف مادر می آورد. در این فیلم رابطه پدر و فرزندی شکل نمی گیرد بلکه حاتمی کیا نگاهی گذرا دارد بر شکاف نسل ها. حاج کاظم اما بخوبی نشان دهنده تصویر مردی است که از ته دل به همسرش عشق می ورزد. زمزمه فاطمه فاطمه گفتن او در سپیده دم آن شب عجیب که با همسرش درد دل  می کند، جزو مونولوگ های فراموش نشدنی سینمای ما است.

  موج مرده/1379 

 بازیگر نقش پدر: پرویز پرستویی

  نگاه حاتمی کیا: «قرار بود ما بجنگیم و شما از خونواده‌هامون مواظبت کنین. کدوممون کم‌فروشی کردیم؟» این دیالوگ در فیلم موج مرده بخوبی نشان دهنده دغدغه حاتمی کیا است. او در آژانش شیشه ای اختلاف و شکاف پدر و فرزند را نشان داده بود و حالا در موج مرده به طور ویژه به آن می پردازد. پدر در این فیلم سرداری است با دغدغه های بزرگ که اشتغال به دفاع از خاک وطن تمرکزش را برای تربیت فرزند گرفته و حالا با عزیزش سر جنگ دارد. موج مرده فیلمی تلخ و تکان دهنده است؛ بخوبی غربت رابطه پدر و فرزند را به تصویر کشیده و تو نمی دانی حق با سردار راشد است یا فرزندش. منظور حاتمی کیا کیست؟ افرادی خاص یا مسولان وقت کشور؟

ارتفاع پست/1380 

بازیگر نقش پدر: حمید فرخ نژاد

 نگاه حاتمی کیا: ابراهیم حاتمی کیا در ارتفاع پست از مردمی گفت که روزی بمب بعثی بر سرشان ریخته می شد و حالا قسمت شان ، فقر است و ویرانگی. باز هم قهرمان فیلمش یک پدر است. پدر(قاسم) این بار مرد جوانی است که از پس تامین مایحتاج اولیه زندگی برنمی آید. تمام دغدغه قاسم فراهم کردن یک زندگی معمولی برای زن و پسر معلولش است. دست به هواپیما ربایی نافرجام می زند و در نهایت در ناکجا آباد سقوط می کنند. حرف حاتمی کیا در این فیلم بزرگ تر از زندگی ودغدغه قاسم است و همه جنگ زده ها را شامل می شود. منتهی او از قاسم یک پدر نمادین به تصویر کشیده که جنگ آرزوی شان را ویران کرده.

  به نام پدر / 1384 

 بازیگر نقش پدر: پرویز پرستویی

 نگاه حاتمی کیا: ابراهیم حاتمی کیا در این فیلم کامل ترین تصویر از پدری که همیشه دغدغه اش را داشته ارائه می دهد. پدری که همزمان وطن ، فرزند ، همسر و آرمان هایش را دوست دارد و برای شان می جنگد. با این حال در وضعی قرار گرفته که نسبت به گذشته اش احساس شک و شاید گناه می کند. پدر روزگاری مین می گذاشت و حالا همان مین پای دخترش (حبیبه) را قطع کرده. تصویر تکان دهنده ای است؛ حاتمی کیا چه می خواهد بگوید؟ می گوید مقصر اصلی وضع کنونی رفتار پدران ما است؟ می گوید این نسل تاوان اندیشه نسل پیش را می دهد؟ می گوید شکاف میان پدر و فرزندان عمیق تر شده؟ حاتمی کیا با زندی حرفش را می زند و درعین تصویری بدیع از احساس پدرانگی نشان می دهد. به یاد بیاورید جایی که مهندس ناصر شفیعی(پرویز پرستویی) روی تپه ای که پای دخترش قطع شده ایستاده و نجوا می کند: «همین تپه شاهد مرتضی. من خودم، خداجان، کمک کن، یا زهرا. عراقیها تا اینجا آمده بودن، داشتن می رسیدن تا اینجا ، ما یه سنگر دیده بانی داشتیم همین جا، من بخاطر آن نامردها، من، من اینجا را مین کاشتم. دنیا چرا اینطوری میشه مرتضی؟ کی به کیه؟ من تاوان چی رو باید پس بدم؟ چرا؟ حبیبه کجا بود؟» سپس به خدا می گوید:« این پا رو بگیر ولی پای حبیبه رو به من پس بده. تو را قسمت می دهم.» و فریاد می زند:« خدااا من یک پدرم . من نمی تونم تحمل کنم. من جنگیدم نه اون، من اعتقاد داشتم نه اون، این پا رو بگیر، پای حبیبه رو پس بده. به خودت قسم راضی ام (و به شدت می گرید).  این سکانس هم از نظر احساس و هم دراجرا بهترین تصویری است که از شمایل پدر در سینمای ما حک شده،بویژه جایی که پرستویی فریاد می زند: «خدااا من یک پدرم» .

احمد رنجبر
بخش سینما وتلویزیون تبیان