تبیان، دستیار زندگی
(ره) حدود صد و پنجاه ‏سال از وفات شیخ اعظم استاد المتاخرین شیخ مرتضى انصارى (م 1281 ق) مى‏گذرد . «در طول این مدت تمام افكارى كه در مجامع علمى و حوزه‏هاى شیعه مطرح و مدار بحث ‏بوده، یا سخنان شیخ بوده و یا از سخنان ایشان ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جریان حصیر کهنه شیخ انصارى (ره)


حدود صد و پنجاه ‏سال از وفات شیخ اعظم استاد المتاخرین شیخ مرتضى انصارى (م 1281 ق) مى‏گذرد . «در طول این مدت تمام افكارى كه در مجامع علمى و حوزه‏هاى شیعه مطرح و مدار بحث ‏بوده، یا سخنان شیخ بوده و یا از سخنان ایشان الهام گرفته است.‏» (1)

یكى از صاحب منصبان قاجار كه در سفر خود به نجف اشرف با شیخ انصارى دیدار كرده، او را چنین وصف مى‏كند:

امروز را هم به دیدن شیخ مرتضى انصارى رفتم. در منزل او حصیرى كهنه بود كه به هیچ جا نمى‏اندازند؛ احدى از فقرا مصرف نمى‏كند. مى‏گفتند: عیالش هم آن را مصرف نمى‏كند. خوراك شبانه روز آنها نان خالى است . با این كه از اطراف مبالغ خطیر به نزد او مى‏آورند، قبول نمى‏كند. مرجع عالم است از بلاد و ممالك مردم به در خانه‏اش ریخته‌اند. بعضى، مسائل مى‏پرسند و برخى، فتوا مى‏خواهند. به توسط سیدى كه معتبر و معتمد بود به خدمتش شرفیاب شدم، سوالهایی نوشته‏ بودم، یك‏یك جواب دادند. همین كه تمام شد برخاست. خیلى مرد بزرگوارى است. دقیقه‏اى عمر خود را تلف نمى‏كند. یا تالیف و یا مطالعه [مى‏كند] و یا نماز مى‏خواند. (2)

همین شخص در جاى دیگر مى‏نویسد:

جناب شیخ مرتضى انصارى مرد مجلل و مجتهد بى‏نظیر و بدیلى است. از اوضاع دنیاى دنیه به یك عباى كهنه و تسبیح صد دانه قانع است. در یك مجلسى دیدم كه بى‏كلال و ملال در صف نعال نشسته، چون از احوالش تفتیش نمودم گفتند: همیشه، شیوه مرضیه او این است كه در كفش‌كن مى‏نشیند و اصلا تفاوتى به احوال و اخلاق او ندارد. (3)

شیخ انصاری خیلى مرد بزرگوارى است. دقیقه‏اى عمر خود را تلف نمى‏كند. یا تالیف و یا مطالعه [مى‏كند] و یا نماز مى‏خواند.

همچنین عبدالعلى خان ادیب الملك یكى دیگر از درباریان قاجار، دیدارش با شیخ انصارى را با قلم شیوا و منشیانه این گونه وصف كرده است:

روزانه چهارم: جناب شریعت انتساب حقیقت اكتساب عوارف و معارف آداب، زبدة المجتهدین، قدوة المحققین، ملجا الانام و حجة الاسلام شیخ مرتضى (سلمه الله تعالى) برادرش را به دیدن فرستاد و بسى منت نهاد، معذرت خواست كه جناب شیخ از احدى دیدن نمى‏كند، و راست گفت و زیاده از حد درهاى محبت ‏سفت .

تا آنجا كه گوید:

نظر به ارادت ظاهر و باطن و سعادت موجود و كائن، تمناى شرفیابى خدمت جناب فخر المجتهدین و قدوة المحققین شیخ مرتضى (سلمه الله تعالى) در دل افتاد و ادراك خدمت ایشان در مقام خلوت. زیاد از حد زحمت‌ها كشیدم و برادر ایشان را دیدم تا این كه یك شبى را معین فرمودند و از این بابت درِ بهجت ‏بر رویم گشودند.

چون شب معین رسید و آفتاب اقبالم از مشرق امید درخشان گردید، به شرف آستانش مشرف شدیم و بسى پاك یزدان را سپاس و شكرگزارى كردیم .

چون داخل خانه خلد نشانه گشتیم، دیدیم راهش باریك است و از بى‏چراغى بیرونش چون دل بى‏خردان تاریك! فانوس جلو را در اتاق گذاشتیم و تخم ارادتش را در دل كاشتیم .

چون نشستیم دیدیم فرش حصیر است و به اعتقاد جمعى عرشش سریر! چون از اندرون برآمد، شب انتظار سرآمد! بى‏مضایقت دستش را داد، بوسیدیم و بى‏ممانعت در برابر رویش آرمیدیم .

گفتم: شرفیابى خدمت ‏شما بسى سعادت بود. گفت: راست است، لیكن بازدید، كسى از من مطالبت ننمود .

گفتم: پس كجا، پس از این شرفیابى، خدمت ‏بیایم؟ گفت: من براى نماز ظهر و مغرب، به حرم (حضرت علی علیه السلام) مى‏شتابم .

گفتم: خیلى دلم مى‏خواهد كه شما را زیارت كنم و ببینم . گفت: ببخشید كه من بیش از این نمى‏توانم بنشینم .

ایشان به اندرون رفتند و دعاى ما گفتند، بنده نیز به خدمت ‏شافع روز جزا و شیر خدا شتافتم و عین مقصود از آن آستان یافتم . (4)


پی‌نوشت‌ها:

1- مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، ش 11 - 12 ، ص 270 / مقاله «ابعاد شخصیت ‏شیخ انصارى‏» از حضرت آیة‏الله شبیرى زنجانى .

2- روزنامه وقایع سفر كربلاى معلا (سال 1272)، به كوشش على مختارى، ص 43 - 44 ، (چاپ شده در میراث اسلامى ایران، به كوشش رسول جعفریان، دفتر اول، 1373).

3- همان، ص 50 .

4- مكارم الآثار، تالیف مرحوم میرزا محمد على حبیب آبادى با حواشى و تعلیقات حضرت استاد حاج سید محمد على روضاتى، ج 7 ، ص 2364 - 2365 . به نقل از دلیل الزائرین (ص 182 - 185) كه سفرنامه عبدالعلى خان به عتبات عالیات در سال 1373 است .

منبع: ماهنامه پیام حوزه، شماره 10 و 11. محسن صادقى.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.