تبیان، دستیار زندگی
معرفی کتابهای «رد پایی بر آسمان»، «مادران؛ شهید سالاری»، «یادگاران؛ حسن شفیع زاده» و «پرواز قاصدک ها».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رد پایی بر آسمان

معرفی کتابهای «رد پایی بر آسمان»، «مادران؛ شهید سالاری»، «یادگاران؛ حسن شفیع‌زاده» و «پرواز قاصدک ها».

فرآوری: زهره سمیعی- بخش کتاب و کتابخوانی تبیان


رد پایی بر آسمان


  
 «رد پایی بر آسمان»
نخستین جلد از کتاب «رد پایی بر آسمان» که به خاطرات «عبد‌الوهاب ناظمیان» از رزمندگان سمنانی دوران دفاع مقدس می‌پردازد، منتشر شد.
«رد پایی بر آسمان» عنوان مجموعه کتاب‌هایی است که به خاطرات رزمندگان دفاع مقدس در استان سمنان می‌پردازد. نخستین کتاب از این مجموعه، به خاطرات «عبد‌الوهاب ناظمیان» پرداخته است.
این اثر که به قلم مرتضی حاجیان نژاد تصحیح و بازنویسی شده است، در 11 فصل به مرور خاطرات ناظمیان از دوران کودکی، سال‌های تحصیل، فعالیت‌های پیش از انقلاب اسلامی و حضورش در عملیات‌هایی چون آزادسازی خرمشهر، عملیات محرم، عملیات والفجر 8 ، کربلای 1 و ماجرای حج سال 1366 می‌پردازد.
با توجه به این که نخستین جلد از «رد پایی بر آسمان» در قالب خاطره‌نویسی نوشته شده است، نگارنده زیرنویس‌های به جا و دقیقی را برای مطالب عنوان شده در نظر گرفته و مواردی چون تاریخ شروع و پایان هر عملیات، نام و دلیل شهادت هر رزمنده شهید شده، نام رجال اثرگذار سیاسی، نظامی و اقتصادی دوران جنگ تحمیلی را هم شرح داده است.
در صفحه 89 جلد نخست کتاب «رد پایی بر آسمان» می‌خوانیم: «با عبور از منطقه باتلاقی، به زمین‌های هموار و خاکی رسیدیم. خمپاره و توپ‌هایی که در منطقه باتلاقی فرود می‌‌آمد، از نظر برخورد تراکش خطرات کمتری برایمان داشت. زمانی که مناطق باتلاقی را پشت سر گذاشتیم، صدای ترکش خمپاره‌ها که از کنار ما عبور می‌کرد به راحتی قابل شنیدن بود. خود را به خاکریزی رساندیم. از این فاصله به راحتی حرکت نیرو‌های دشمن قابل مشاهده بود...»
این کتاب با تصاویری از عبد‌الوهاب ناظمیان در صحنه نبرد و به همراه هم‌رزمانش پایان یافته است.
«رد پایی بر آسمان» را انتشارات سوره مهر، با همکاری حوزه هنری استان سمنان، شمارگان هزار نسخه، در 178 صفحه و قطع رقعی با بهای 8500 تومان روانه بازار نشر کرده است.

مادران؛ شهید سالاری


 «مادران؛ شهید سالاری»
هفتمین جلد از مجموعه ‌«مادران» انتشارات روایت فتح نوشته سارا صفالو به زندگی شهید سید داوود سالاری از نگاه مادرش می‌پردازد.
در ابتدای این کتاب، درباره مجموعه «مادران» می‌خوانیم: «روزی که کودک متولد می‌شود، مادر هزار امید می‌بندد به او و به آینده‌اش. هر روز آرزو‌هایی که برای خود در سر پرورانده  و به آن‌ها نرسیده را در او تجسم می‌کند. در هر محله از قد کشیدنش لذتی می‌چشد، آمیخته به رنج. همیشه چنین بوده و هست. زمانی همین مادر دلبسته، چشم از قامت پسر برگرفت و با سلام و صلوات روانه‌ میدان نبرد کرد؛ جایی که هر لحظه‌اش بوی انتظار می‌داد و جدایی. مادر چشم بست بر آرزو‌های خود، تا روزی بر قامت رعنای فرزند شرم نکند که دل‌ بستگی‌اش او را پابند زمین کرده است. چشم بست و اشک‌هایش را به دعای شبانه‌روز پیوند زد. اما گاه انتظار به فراق گره می‌خورد و باز مادر بود و شکوفه‌های پنهانی و درد‌های ناگفته. این مجموعه قصد دارد لحظاتی از زندگی مادران شهدا را همراهی کند؛ همراهی تلخ و شیرین.»
کتاب «مادران؛ شهید سالاری» مقدمه‌ای ندارد اما پیش از این، سارا صفارلو درباره مادر شهید سالاری گفته بود: «صدیقه گلپایگانی» معروف به «امین اقدس» از همشهریان و اقوام دور امام خمینی‌(ره) در شهر خمین نیز بود و همین موضوع باعث شده است که خاطرات بسیار خوبی از امام، شکل‌گیری و آغاز انقلاب روایت کند. وی در نوجوانی مدیر مدرسه خمین می‌شود اما به خاطر حفظ حجاب، این شهر را ترک و مخفیانه به ری کوچ کرد و در همان‌جا زندگی کرد.
به گفته وی، خانواده شهید سالاری از قشر مرفه در خمین بودند و تمام دارایی خود را در راه پیروزی انقلاب اسلامی خرج کردند. پدر شهید سیدداوود سالاری (سید محمد سالاری) که از فعالان پیش از انقلاب اسلامی بود، به دلیل شکنجه‌های ساواک دچار بیماری شد و سیدداوود که در مقطع ابتدایی تحصیل می‌کرد، در کارخانه چیت‌سازی شهرستان ری مشغول به کار شد و مخارج خانواده‌اش را هم تقبل ‌کرد. وی سال 61 در عملیات بیت‌المقدس تا نزدیک بصره پیش رفت و در حال انهدام تانک‌ها بود که مفقودالاثر شد.
کتاب «مادران؛ شهید سالاری» در کنار روایت زندگی شهید سالاری از زبان مادرش، به نحوه مبارزه «صدیقه گلپایگانی» و همسرش با رژیم پهلوی هم می‌پردازد.
در صفحه 37 کتاب می‌خوانیم: «صبح که صدای اذان بلند می‌شد، سید داوود من را به زیارت حضرت عبد‌العظیم (ع) می‌برد و بعد هم تا پل سیمانی می‌دوید تا به سرویس کارخانه‌ چیت ری برسد که البته بیش‌تر وقت‌ها هم نمی‌رسید؛ اگر هم می‌رسید، سرپا می‌ایستاد تا زن‌ها بنشینند. همیشه می‌گفت: کارگرهای زن کارخانه از همه بیشتر زحمت می‌کشن. خیلی زود ریسنده‌‌ درجه یک کارخانه شد...»
«مادران؛ شهید سالاری» را انتشارات روایت فتح با شمارگان هزار و 100 نسخه، 80 صفحه، قطع پالتویی و به بهای 450‌هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
 
«یادگاران؛ حسن شفیع‌زاده»
بیست و ششمین کتاب از مجموعه «یادگاران» منتشر شد. این کتاب به شهید حسن شفیع‌زاده، فرمانده توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس می‌پردازد.
این کتاب، به قلم منصوره قنادیان نوشته شده و کار پژوهش آن را ناصر یاری بر عهده داشته است.
در ابتدای این اثر درباره مجموعه کتاب‌های «یادگاران» می‌خوانیم: «یادگاران عنوان کتاب‌هایی است که بنا دارد تصویر‌هایی از سال‌های جنگ را در قالب خاطره‌هایی بازنویسی شده، برای آن‌هایی که آن سال‌ها را ندیده‌اند، نشان بدهد. این مجموعه راهی است بر سرزمینی نسبتا بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعه‌ها و بازگفته‌ها، خواندن‌شان تنها یاد‌آوری است، یادآوری این نکته که آن مرد‌ها بوده‌اند و آن واقعه‌ها رخ داده‌اند؛ نه در سال‌ها و جاهای دور، در همین نزدیکی.»
«یادگاران؛ حسن شفیع‌زاده» 100 خاطره بازنویسی شده درباره این شهید را در بر دارد. با آن‌که راویان خاطرات مشخص نیستند، در پایان کتاب از کانون فرهنگی شهید تجلایی، موسسه حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس سپاه عاشورا، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان شرقی و گروه توپخانه 60 رسالت به عنوان مآخذ و منابع کتاب یاد شده است.
حسن شفیع‌زاده متولد مرداد 1336 در تبریز بود که هشتم اردیبهشت سال 1366 در منطقه ماووت و در عملیات کربلای 10 به شهادت رسید. در معرفی شهید شفیع‌زاده می‌خوانیم: «حسن شفیع‌زاده در تبریز به دنیا آمد. در کوچه پس کوچه‌های این شهر زرگ شد و قد کشید. جوان بود که جنگ شروع شد. با مهدی باکری یک خمپاره‌انداز را از تبریز با هر سختی که بود به آبادان بردند و شد دیده‌بانش. از پشت همان دوربین  دیده‌بانی هم فهمید که جواب آتش توپخانه‌ای دشمن را باید با توپخانه داد. پس دستی سر و روی توپ‌های غنیمت‌گرفته‌ شده از ارتش عراق می‌کشید و بر علیه خودشان استفاده می‌کرد. مرکز آموزش توپخانه را در اصفهان تاسیس کرد. با تولید توپ‌های جدید، توپخانه‌ی سپاه تشکیل شد و کمی بعد شد فرمانده توپخانه سپاه ایران. می‌گفت عملیات‌ها بدون آتش پشتیبانی و اجرای آتش، فیلمی است بدون موسیقی متن. در آخر هم گلوله‌ی توپ، توپچی را با خود به آسمان برد.»
«یادگاران؛ حسن شفیع‌زاده» خاطراتی درباره منش رزمندگی، فردی و خانوادگی وی را شامل می‌شود. در خاطره شماره 21 کتاب می‌خوانیم: «آن‌قدر گشت تا بلند‌ترین ساختمان را در آبادان برای دیده‌بانی پیدا کرد. هر چه به او اصرار کردیم که این‌جا در تیررس دشمن است و دیر یا زود ساختمان را می‌زنند، گوشش بدهکار نبود. می‌گفت: «این‌طوری به عراقی‌ها مسلط‌ترم.» هنوز چند قدم از ساختمان دور نشده بودیم که عراقی‌ها با گلوله توپ آن جا را زدند. حسن را با سر و رویی زخمی و خونی وسط اتاق پیدا کردیم. به سختی دفترچه‌اش را درآورده‌ بود و وضعیت آتش را می‌نوشت. زیر آتش سنگین دشمن یک فرغان پیدا کردیم و حسن را رساندیم بیمارستان. فردا صبح اول وقت با سر باندپیچی شده برگشت سر ساختمان نیمه ویران تا به قول خودش کار ناتمامش را تمام کند.»
«یادگاران؛ حسن شفیع‌زاده» را انتشارات روایت فتح با شمارگان دو‌هزار و 200 نسخه، قطع پالتویی، 112 صفحه و به بهای 50‌هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.

یادگاران؛ حسن شفیع‌زاده» و «پرواز قاصدک ها

«پرواز قاصدک ها»
کتاب «پرواز قاصدک‌ها» که به شهیدان مخابرات لشگر 10 سید‌الشهدا می‌پردازد، از سوی انتشارات این لشگر و با همکاری شهرداری تهران منتشر شد.
کتاب «پرواز قاصدک‌ها» نوشته صدیقه فیروزی است.
این کتاب با داستانی از خاطره هر شهید آغاز می‌شود و در ادامه بخشی از وصیت‌نامه و خاطره‌های کوتاهی از برخی همرزمان و خانواده آن شهید آمده است.
در صفحه 79 کتاب می‌خوانیم: «رباب روی سکوی قدیمی با یکی از دختربچه‌های همسایه مشغول بازی بود. مردی که لباس بسیجی تنش داشت وارد حیاط خانه شد... نزدیک‌ترین فرد به رباب او بود، نزدیک رباب و دختر همسایه آمد... کنار آن‌ها نشست- خانم کوچولو؟ مادرت کجاست؟- مامانم اونهاش... و با دست نشان داد. مرد نزدیک مادر رباب رسید، مرد: سلام حاج خانم... من از دوستان آقا مجید هستم... بدموقع اومدم انگار... مادر رباب: سلام... خوش آمدید... چه خب از آقامجید؟... ما همه نگرانش هستیم. در این حین نگاهی به دختر کوچکش می‌کند... و ادامه می‌دهد -البته دخترم بیشتر از همه ما! مرد سرش را به زیر می‌اندازد... واقعیتش آقا مجید سه روز پیش تو یه عملیات شهید شدن حاج خانم...»
داستان و خاطرات شهیدانی چون حسن رضائیان، عیسی کره‌ای، سروش امیری، اصغر اسکندری و محمود معزپور در این کتاب آمده‌اند و در پایان نیز تصاویری رنگی از تمام شهیدان نقش بسته است.
«پرواز قاصدک‌ها» را انتشارات ستاد کنگره شهدای لشگر 10 سید‌الشهدا با همکاری معاونت اجتماعی و امور فرهنگی شهرداری تهران، با شمارگان سه‌هزار و 100 نسخه، 248 صفحه، قطع رقعی و به بهای 120‌هزار ریال منتشر کرده است.



منبع: ایبنا