تبیان، دستیار زندگی
صفت کلمه ای است غیر از اسم که همراه اسم یا گروه اسمی می آید و معنی آن را مقید کرده و توضیحی درباره آن می دهد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صفت و گروه وصفی

صفت کلمه ای است غیر از اسم که همراه اسم یا گروه اسمی می آید و معنی آن را مقید کرده و توضیحی درباره آن می دهد.

آسیه بیاتانی -بخش ادبیات تبیان
کتاب

اقسام صفت:
صفت از نظر معنی بر چهار قسمت است:
الف) صفت بیانی
ب) صفت عددی
ج) صفت اشاره
د) صفت مبهم

اسمی که صفت دارد، موصوف نامیده می شود.

صفت بیانی:
صفت بیانی یا اصلی آن است که ویژگی هایی از قبیل چگونگی، حالت، مقدار، زمان، مکان، شمار و وضع موصوف را بیان می کند. بنابراین از لحاظ معنی به این اقسام تقسیم می شود:
1. مکان: دور، نزدیک، پس، عقب، جلو، درون، بیرون، پشت سر، مقابل، روبرو، داخل، خارج و....
2. زمان: پیش، پس، جلو، نزدیک، قبل، بعد، فوری، ناگهانی،
3. مقدار: کم، بسیار، فراوان، اندک، بی نهایت، کامل، پر
4. چگونگی و حالت: خندان، خوب، بد، عاقلانه، دیوانه وار
صفات چگونگی و حالت مهم ترین دسنه صفات بیانی هستند.
5. صفت ها و قیدهای حصری: بعضی از کلمه ها به خصوص برخی از صفت ها و قیدها بر انحصار دلالت می کنند و سبب قصر موصوف یا فعل و یا جمله می شوند. این عناصر عبارتند از: "فقط"، "تنها"، "یگانه" و......

نشانه های ساختاری و لفظی صفت بیانی:
از نشانه های صفت بیانی یکی پسوند "تر" و "ترین" است؛ مانند: "نزدیکتر"، "نزدیکترین" و "مهمترین". این نشانه به آخر صفات دیگر نمی چسبد و به بعضی از صفت های بیانی نیز به سختی می پیوندند، به طور مثال نمی توان گفت "یکساعته تر" و یا " راننده تر".
دیگر "ی" مصدری و برخی از پسوندهای اشتقاقی اند که به آخر این صفتها می چسبند و آنها را تبدیل به اسم می کنند. مانند: سیاهی و سفیدی.
دیگر از نشانه های مهم لفظی صفت بیانی در زمان ما " کسره" است که پیش از آنها در می آید. مثل: "راه نزدیک" و " کار یکساعته". این کسره را باید کسره وصفی نامید نه کسره اضافه.
این کسره گاهی بر سر گروه های وصفی هم می آید مانند: "مرد بسیار بزرگ"، "روی مثل ماه"، " می چون ارغوان".

صفت بیانی و موصوف آن:
صفت بیانی امروز به دو صورت موصوف را وصف می کند، یکی به صورت بیواسطه و دیگر به صورت با بواسطه.
صفت بیواسطه:
آن است که بی یاری فعل ناقص موصوف خود را توصیف نماید. در این حال معمولا پس از موصوف و کسره قرار میگیرد. مانند: " لب خندان" و " چشم گریان".
البته اگر موصوف "ی" نکره داشته باشد کسره نیز حذف می شود، مثل " لبی خندان" و " چشمی گریان"، همچنین اگر بعضی از فعل ها مانند " _َ ست"، "بود"، "شد"، بین صفت بیواسطه و موصوف فاصله شوند کسره هم ناچار حذف می گردد؛ مانند " او جوانی است برومند"، " فرهاد آدمی بود بزرگوار"، " او مردی شده است مهم".
صفت بواسطه:
صفت بواسطه یا اسنادی آن است که بیاری فعل ناقص (فعل ربطی) موصوف را وصف کند. صفات از یکطرف مسند یا مکمل فعلند؛ زیرا معنی آن را کامل می کنند و بیاری آن کار اسناد را انجام می دهند و از طرف دیگر صفتند برای اسم.
بنابراین هم وابسته فعلند و هم وابسته اسم. مانند: " ابن سینا دانشمند بود" که " دانشمند" از یکسو مکمل " بود" است و معنی آن را کامل می کند و از سوی دیگر صفت " ابن سینا" است.

صفت بواسطه یا اسنادی آن است که بیاری فعل ناقص (فعل ربطی) موصوف را وصف کند. صفات از یکطرف مسند یا مکمل فعلند؛ زیرا معنی آن را کامل می کنند و بیاری آن کار اسناد را انجام می دهند و از طرف دیگر صفتند برای اسم.


فعل ناقص:
آن است که که تام نباشد و معنیش به وسیله صفت اسنادی یا کلمه یا گروهی که جانشین آن است تمام شود. مانند" " رازی دانشمند بود."
فعل های ناقص بر دو قسمند: یکی لازم و دیگر متعدی.
فعل های ناقص یا ربطی لازم عبارتند از:
"بودن"، "شدن"، "گشتن"، "گردیدن"، " ارزیدن"، " ماندن"، "باقی ماندن" و مترادف های آن.
این گروه های فعلی را نیز باید در شما افعال ناقص لازم آورد:
"بنظر آمدن"، گ بنظر رسیدن"، "روا بودن"، "احساس شدن"، "تصور رفتن"، " لازم آمدن"، " گمان شدن"، "واقع شدن" و.....
صفاتی که با اینها می آیند مسندالیه جمله را وصف می کنند. از این رو می توان آنها را مسند یا مکمل یا وصف مسندالیه نامید؛ مثل: فریدون زیرک است. برگ درختان زرد شد.
صفت های تفصیلی و صفتهای شبیه به اسم بیشتر بواسطه به کار می روند.

فعل ناقص متعدی:
فعل ناقص متعدی فعل ناقصی است که مفعول هم داشته باشد و مکمل آن، مفعول را وصف کند. مانند: او را عاقل پنداشتم. که "عاقل" مکمل "پنداشتم" و وصف مفعوا "او" است.
فعل ها و گروه های فعلی ناقص متعدی عبارتند از:
یافتن، دانستن، دیدن، خواندن، گردانیدن، تشخیص دادن، گفتن، کردن، گرفتن، پنداشتن، گمان کردن، نامیدن، وانمود کردن، ساختن، خواستن، پیش بینی کردن، اعلام کردن، گرداندن، آفریدن، فکر کردن و.....


منابع:
دستور مفصل امروز، دکتر خسرو فرشید ورد
دستور زبان فارسی، حسن احمدی گیوی