بهترین و بدترین سریال های 93

کارنامه تلویزیون در سالی که گذشت

در سال 1393 ، 31سریال ایرانی روی شبكه های مختلف رفته؛ شبكه یك  10 ، شبكه دو  8 ، شبكه سه 8  ، شبكه پنج 4 و آی فیلم یك سریال. این ها سریال هایی اند که برای نخستین بار پخش شدند و البته شامل مجموعه های خارجی نمی شوند.

شبكه یك/  10 سریال

نام سریال ها: پایتخت 3 ، معراجی ها ، مدینه ، پرده نشین،قهر و آشتی ، پازل ، گذر از رنج ها ، انقلاب زیبا ، برابر اصل ، جلال الدین
شبكه یك با قدرت شروع كرد. فصل سوم سریال پایتخت نه تنها برگ برنده نوروزی این شبكه كه بهترین سریال تلویزیون در تعطیلات ابتدایی سال نام گرفت. بعد از آن اما چیز دندان گیری نداشت . در ماه رمضان باز هم سیروس مقدم با مدینه به داد شبكه یك رسید. هر چند این سریال قدرت ساخته های پیشین مقدم را نداشت اما در نهایت توانست گلیم خود را از آب بیرون بكشد و سریالی پر بیننده روانه آنتن كند. حتی همزمانی با جام جهانی روی دیده شدن مدینه تاثیر منفی نگذاشت. معراجی ها دیگر سریال پربیننده شبكه یك بود كه به رغم ضعف هایش توانست خیلی ها را پای گیرنده ها بنشاند. موفق ترین سریال شبكه یك پرده نشین است و تازه ترین سریال این شبكه یعنی گذر از رنج ها دیگر سریال موفق آن است و توانست رضایت نسبی مخاطبان را به همراه داشته باشد. در كارنامه سال 93 شبكه یك چندین سریال ضعیف به چشم می خورد. قهر و آشتی قرار بود سریالی خانوادگی باشد اما از شدت ضعف حتی مورد انتقاد بازیگرش مهشید افشار زاده قرار گرفت. پازل و برابر اصل هم وضعی مشابه داشتند .. انقلاب زیبا هم خوب پیش رفت اما در قسمت پایانی اثری ضعیف لقب گرفت. جلال الدین هم نتوانسته در حد نام مولانا ظاهر شود

شبكه دو/  8 سریال

نام سریال ها: خوب ، بد ، زشت ، فاخته ، دولت مخفی ،‌سال های ابری ، راه شیری ، رهایی ، كیفر ، لبخند ماهی ها
شبكه دو چند سالی هست كه جزو شبكه های ناكام محسوب می شود. این شبكه سال را ضعیف شروع كرد با خوب ، بد، زشت .این سریال در میان مجموعه های نوروزی نتوانست نمره قبولی بگیرد و اثری ضعیف در كارنامه منوچهر هادی رقم زد.  فاخته ، رهایی ، كیفر و  لبخند ماهی ها دیگر سریال های شبكه دو هستند. فاخته در ماه رمضان به عنوان ضعیف ترین سریال های تلویزیون انتخاب شد و سه سریال دیگر هم معلوم نشد كی آمدند و كی رفتند! بدترین اتفاق برای شبكه دو عدم پخش جاده قدیم است كه در آخرین لحظه به آنتن راه نیافت. شاید اگر سریال بهرام بهرامیان پخش می شد اوضاع این شبكه كمی بهتر می بود.

شبكه  سه / 8 سریال

نام سریال ها : روزهای بد بدر ، هفت سنگ ، همه چیز آنجاست، دیگری ،‌زخم ، ستایش 2 ، رنگ شك،‌دردسرهای عظیم
شبكه سه همیشه سعی كرده سریال های باكیفیتی روی آنتن بفرستد. در این راه هم موفق بوده . امسال هم پر بیننده ترین سریال ها متعلق به شبكه سه است. ابتدای سال با روزهای بد بدر شروعی نسبتا خوب داشت اما از پایتخت 3 شكست خورد. با همه چیز آن جا است توانست بیشترین بیننده را به نام خود بزند و خیلی ها را با موضوع این سریال درگیر كند. شهرام شاه حسینی با اتكا به ذائقه بیننده ایرانی دست روی سوژه های روز گذاشت و انتظار آن ها را از یك سریال قصه گو برآورده كرد. این اما دلیل نمی شود كه از ضعف های همه چیز آن جا است چشم پوشید. هفت سنگ می توانست دیگر برگ برنده شبكه سه باشد اما لجاجت عجیب كارگردان در عدم پذیرش كپی برداری از مدرن فمیلی حاشیه های سریال را دو چندان كرد. ‌دردسرهای عظیم در مجموع سریال موفقی بود ولی به خاطر ضعف های اساسی قطعا در حافظه مخاطب تلویزیون باقی نمی ماند. رنگ شك هم بزرگ ترین ناكامی شبكه سه است. فریبرز عرب نیا مدت زیادی مشغول تولید این مینی سریال بود ولی در نهایت نتوانست بینندگان را راضی كند و شكستی تلخ برای او و شبكه سه رقم خورد. ستایش 2 هم بر خلاف سری اول به مذاق بیننده ها خوش نیامد . دیگری  و ‌زخم از سریال های ضعیف شبكه سه در سال 93 هستند. وضع برای دیگری بدتر هم هست و جای هیچ دفاعی باقی نگذاشت.

شبكه پنج/   4 سریال

نام سریال ها: ما فرشته نیستیم، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، جاده چالوس ، آخرین بازی
شبكه پنج هم از جمله شبكه هایی است كه پسرفت عجیبی داشته. چه وقتی شبكه تهران بود و چه حالا كه شبكه ای سراسری. در كمال ناباوری هیچ كدام از سریال های این شبكه در سال 93 عنوان موفق لقب نمی گیردند. مطلق ترین ناكام در سال 93 شبكه پنج فعلی و تهران سابق است. ابتدای سال ما فرشته نیستیم را روی آنتن فرستاد اما به خاطر ضعف های فراوان هم مورد انتقاد بیننده ها و هم شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما قرار گرفت. ماه رمضان كه باكس طلایی تلویزیون است هم این شبكه با سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد بر ناكامی اش افزود. مجموعه اپیزودیك شاید ... به خاطر درون مایه شعاری و گل درشت از سوی بیننده پس زده شد. جاده چالوس به زغم داشتن فضایی شاد هم نتوانست از كلیشه های رایج عبور كند و اغراق هایش خیلی زود به چشم آمد. آخرین بازی هم نتوانست در حد نام سعید سهیلی زاده باشد و اثری ضعیف در كارنامه او و كارگردان حك شد. شبكه پنج با مهران مدیری برای ساخت اتاق عمل مذاكره كرد و قرار بود پاییز روی آنتن برود . با تغییر كاربری شبكه و حواشی اتاق عمل این اتفاق رخ نداد تا شبكه پنج ناكام ناكام در سال 93 لقب گیرد.

پرمخاطب‌ترین: همه چیز آنجاست و پایتخت 3

در اوج توجه مخاطبان ایرانی به سریالهای ترکیه‌ای ماهواره، «همه چیز آنجاست» توانست به صورت معجزه‌آسا بخش قابل توجهی از مخاطبان را به تلویزیون برگرداند. شهرام شاه حسینی درواقع برای پرمخاطب شدن سریالش از سوژه‌هایی استفاده کرد که عموما خوراک سریال‌های ترکیه‌ای هستند. عشق، خیانت، کلاه برداری، رابطه منشی و رئیس، دعوای عروس و مادر شوهر، اعتیاد، خواستگاری و خلاصه هر چیزی که بشود فکرش را کرد در این سریال گرد هم آمده بودند. شاه حسینی حتی پای مسائل دیگر اجتماعی مثل عمل زیبایی، توجه به ظواهر و ثروت  و ... را هم به این سریال باز کرده بود.
سیروس مقدم هم با ساخت فصل دوم و سوم «پایتخت» نشان داد هنوز هم می‌شود به دنباله‌سازی موفق در ایران خوش بین بود. بعد از موفقیت فصل دوم «پایتخت»، بلافاصله برای سال بعد «پایتخت 3» را ساخت. با اینکه خیلی‌ها از جمله برخی بازیگران آن ابتدای امر مخالف ساخته شدن فصل سوم بودند و مدام می‌گفتند مقدم با ساخت این فصل درواقع خودزنی می‌کند اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد و «پایتخت 3» توانست بهترین سریال نوروز 93 نام بگیرد. تیم مقدم و تنابنده، تا حدی با «پایتخت» اخت شده‌اند که حتی بدون اینکه به تکرار بیفتند می‌توانند تا فصل دهم هم پیش بروند.

موفق ترین /پرده نشین

رفتن سراغ زندگی روحانیون سهل و ممتنع است. این قشر در جامعه حضوری پررنگ دارند اما وقتی قرار است بخشی از این حضور تصویری شود ، باید شناخت كافی درباره آن داشت. تا پیش از پرده نشین فیلم و سریال های زیادی با محور روحانیون ساخته شده اما معدودی از آنها موفق بوده اند. ضمن آن كه در سریال های تلویزیونی همیشه تصویری كلیشه از این قشر شاهد بوده ایم كه غالبا در قامت پیش نماز مسجد ، خطبه خوان و تعریف هایی از این دست قرار گرفته اند. پرده نشین اما نگاهی متفاوت به روحانیت داشت؛ وارد كنه زندگی شان شد و مراودات شان را ملموس و واقعی به تصویر كشید. برای همین شاهد شك در پوشیدن لباس ، عاشق شدن ، چگونگی تعامل با همسر و فرزند ، منبر رفتن ، خلوت های شخصی ،‌مشاجره زن و شوهری و ... در سریال بودیم. شعیبی قصد داشت روحانی را از نمای نزدیك و از جنس مردم معرفی كند و البته موفق شد. خیلی ها تنا پیش از پخش فكر می كردند با سریالی شعاری و فراواقعی مواجه اند اما پرده نشین نشان داد می توان درباره قشر روحانیت با نگاهی درست و حساب شده سریال جذاب و پربیینده ساخت. برگ برنده او قصه سرراست و چند وجهی سریال بود كه باعث می شد بیننده با میلی دوچندان پرده نشین را دنبال كند. قصه های اصلی و فرعی بخوبی در خدمت سریال قرار داشتند و همگی به هسته مركزی سریال یعنی زندگی روحانیت كمك می كردند. دیگر امتیاز مهم سریال ، بازیگران آن بودند. فرهاد آئیش و هومن برق نورد تصویری متفاوت و تازه از شمایل روحانیت نشان دادند و عنوان بهترین بازیگران این نقش را به نام خود زدند. نكته مهم این كه هر دو بازیگر پیشینه سریال های طنز پیش مخاطب تلویزیون دارند و كارشان برای باورپذیر كردن نقش روحانی سخت تر بود. در كنار آن باید به بازی خوب مصطفی كیایی در نقش براتعلی ؛ طلبه جوانی كه میان پوشیدن لباس روحانیت و ازدواج مردد مانده. مهران رجبی هم جنس دیگری از طنازی اش را نشان داد و به تنهایی بخش زیادی از بار سریال را بدوش كشید.

شكست خورده ترین /ستایش 2

سازندگان سریال ستایش بعد از موفقیت فصل اول هوس ساخت دنباله آن به سرشان زد. خیلی طول كشید تا توانستند بر سر بازیگر نقش پیری ستایش به اجماع برسند و در نهایت نرگس محمدی با گریم برای این نقش انتخاب شد. خیلی ها منتظر بودند ببینند بالاخره موش و گربه بازی ستایش و حشمت فردوس باشند. فصل دو خوب شروع شد اما خیلی زود به سراشیبی افتاد. قصه كند و شخصیت های فرعی حوصله مخاطب را سر برد و همین باعث شد در فضای مجازی شروع به انتقاد كنند. البته خیلی ها هم سینه چاك سریال بودند ولی تعدادشان به مراتب كمتر بود. اتفاقا مخاطبان تبیان اخیر درباره فصل سه آن دیدگاههای جالب و متنوعی بیان کرده اند.

پرحاشیه‌ترین/هفت سنگ

پخش اولین قسمت «هفت سنگ» کافی بود تا اولین موج اعتراض‌ها نسبت به آن بالا بگیرد. مخاطبانی که پیش از پخش آن سریال آمریکایی «مدرن فامیلی» را دیده بودند بلافاصله بعد از تماشای یک سکانس از «هفت سنگ» فهمیدند قضیه از چه قرار است. دقیقا همان موقع بود که صفحه‌های اینستاگرام عوامل سریال از کارگردان گرفته تا بازیگران، پر شد از انواع و اقسام کامنتهای انتقادی و پر بد و بیراه. صحبت اصلی معترضین این بود که اگر بذرافشان میخواسته از روی «مدرن فامیلی» اقتباس کند چرا بدترین راه را انتخاب کرده و نعل به نعل کپی کرده. یا حالا اگر چنین کاری هم انجام داده چرا اسم منبع اقتباس را در تیتراژ نیاورده.