تبیان، دستیار زندگی
«بازتاب جهانی توئیت کتابی رهبر معظم انقلاب در گزارش گاردین» این تیتر خبری اکثر خبرگزاری ها در چند روز اخیر بود که بازخورد بالایی نیز داشت. اینکه رهبر معظم انقلاب نظر خود را درباره دو کتاب بیان کرده است باعث شگفتی رسانه های خارجی نیز شده به طوری که به نوشت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رهبری ، دن آرام ، گذر از رنج‌ها و ...

«بازتاب جهانی توئیت کتابی رهبر معظم انقلاب در گزارش گاردین» این تیتر خبری اکثر خبرگزاری ها در چند روز اخیر بود که بازخورد بالایی نیز داشت. اینکه رهبر معظم انقلاب نظر خود را درباره دو کتاب بیان کرده است باعث شگفتی رسانه های خارجی نیز شده به طوری که به نوشته گاردین، صفحه مذکور در توئیتر بیش از 102 هزار دنبال کننده دارد که در نوع خود بی‌نظیر است.

فرآوری: منیژه خسروی -بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
بازتاب جهانی توئیت کتابی رهبر معظم انقلاب در گزارش گاردین


 این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی تا به حال بارها در بیانات و سخنرانی های خود درباره کتاب های مختلفی اظهار نظر کرده اند. به طوری که در سال 86 نشر سوره بخشی از بیانات رهبر انقلاب را منتشر کرد به نام «من و کتاب» که تا سال 89 به چاپ 21 هم رسید. روی جلد این کتاب تصویر نویسنده هایی مانند حسن حسینی، جلال آل احمد، ویکتور هوگو و تولستوی دیده می شود که نشان می دهد رهبر انقلاب درباره این نویسنده ها نظرات مختلفی ارائه کرده اند. بازتاب خبری توئیت رهبر انقلاب بهانه ای شد تا بار دیگر نظراتی که حضرت آیت الله خامنه ای درباره کتاب های مختلف داشته ند را مرور کنیم .
اصل خبر
گاردین در گزارشی از توئیت رهبر معظم انقلاب درباره خواندن دو کتاب شوخولوف و تولستوی خبر داد. به گزارش ایبنا به دنبال توئیت جمله‌ای از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در صفحه توئیتر https://twitter.com/khamenei_ir  سرویس کتاب گاردین نوشت رهبر انقلاب ایران علاقه خود را به دو کتاب «دن آرام» شولوخوف و «گذر از رنج‌ها» نوشته آلکسی تولستوی در صفحه شبکه اجتماعی توئیتر بیان کردند. در این توئیت آمده است: «کتاب «دن آرام» شولوخوف را خوانده‌ام که کتاب خوبی است، اما کتاب «گذر از رنج‌ها» از آلکسی تولستوی در به تصویر کشیدن انقلاب، بهتر است.» گاردین با بررسی این صفحه خاطرنشان کرده است که آیت‌الله خامنه‌ای شعر و رمان را به سینما و هنرهای تجسمی ترجیح می‌دهد و او یک مخاطب عادی نیست، بلکه نگاه بسیار حرفه‌ای به رمان دارد. به نوشته گاردین صفحه مذکور در توئیتر بیش از 102 هزار دنبال کننده دارد که در نوع خود بی‌نظیر است.
بخشی از برخی بیانات مقام معظم رهبری درباره کتاب ها و نویسنده ها:
*به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه‌ رمان‌های طول تاریخ را نخوانده‌ام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خوانده‌ام که مربوط به حوادث قرن‌های گوناگون هم هست. بعضی رمان‌های خیلی قدیمی را هم خوانده‌ام. مثلا فرض کنید کمدی الهی را خوانده‌ام. امیرارسلان هم خوانده‌ام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خوانده‌ام. وقتی نگاه می‌کنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، می‌بینم این چیزی است که اصلا امکان ندارد هیچ کس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بوده‌ام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم... من می‌گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان‌نویسی، در عالم کتاب‌نویسی. واقعا یک معجزه است... من به همه‌ جوان‌ها توصیه می‌کنم، نه حالا که دارم با شما صحبت می‌کنم، بارها این را گفته‌ام. زمانی که جوان‌ها زیاد دور و بر من می‌آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته‌ام که بروید یک دور حتما بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه‌شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.
*دن آرام یکی از بهترین رمان های دنیاست. البته جلد اولش بهتر است؛ جلدهای بعدی اش سطح رمان را متوسط می كند؛ كما اینكه كتاب بعدی اش، زمین نوآباد، هم كتاب خوبی نیست. این دن آرام را من قبل از انقلاب خواندم؛ زمین نوآباد را شاید بعدا خواندم.. به قدری در این كتاب تصویرگری فوق العاده است كه من این را در هیچ كتاب دیگری ندیده ام. دشــت های روســیه را كه تصویرمی كند، مثلا صد جا تصویر كرده، ولی صد جور بیان كرده است! این ها خیلی هنرمندانه و خیلی مهم است. ادبیات، این گونه ماندگار می شود. چرا منِ آخوند در یک كشور اسلامی، كتاب د ُن آرام را می خوانم؟ اگر جاذبه نداشــته باشد، اگر این كتاب لایق خواندن نباشد، یک نفر مثل من نمی رود آن را بخواند.
*«بله این کتاب (هزار خورشید تابان) را دیده‌ام. البته این کتاب مربوط به جنگ‌های داخلی خود افغانی‌ها با هم‌دیگر است در دوره‌ طالبان... بعد آمریکایی‌ها می‌آیند و به عنوان نجات‌بخش معرفی می‌شوند. کتاب، مطلقا به قضایای بعد از آمریکایی‌ها متعرض نمی‌شود. از این اتفاق‌ها هیچ نشان نداده است. حتما اتفاق‌هایی که بعد از آمریکایی‌ها افتاده، از اتفاق‌هایی که در این کتاب نشان داده شده، بدتر است.»
*بعد از 28 مرداد، از لحاظ نشان دادن انگیزه های یک روشنفکر در مقابل یک دستگاه فاسد، سكوت عجیبی در فضای روشنفكری هســت. خیلی از كســانی كه در دهه 20 مورد غضب دستگاه قرار گرفته بودند، در دهه 30 به همكاران مطیع دستگاه تبدیل شدند! آل احمد در كتاب خدمت و خیانت روشنفكران، از همین روشنفكری دهه 30 حرف می زند. آل احمد این كتاب را در سال 43 شروع كرده كه تا سال 47 ادامه داشت. سال 47 كه آل احمد به مشهد آمد، ما ایشان را دیدیم. به مناسبتی صحبت از این کار شد، گفت مدتی است به كاری مشغولم. بعد فهمیدیم كه از سال 43 مشغول این كتاب بوده است. او از ما در زمینه های خاصی مطالبی می خواست، كه فكر می كرد ما از آن ها اطلاع داریم. آنجا بود كه ما فهمید یم او این كتاب را دارد می نویسد. این كتاب بعد از فوتش منتشر شد. آن كتاب، كتابی نبود كه در رژیم گذشته اجازه پخش داشته باشد؛ كتاب صددرصد ممنوعی محسوب می شد و امكان نداشت پخش بشود.

به دنبال توئیت جمله‌ای از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در صفحه توئیتر https://twitter.com/khamenei_ir  سرویس کتاب گاردین نوشت رهبر انقلاب ایران علاقه خود را به دو کتاب «دن آرام» شولوخوف و «گذر از رنج‌ها» نوشته آلکسی تولستوی در صفحه شبکه اجتماعی توئیتر بیان کردند. در این توئیت آمده است: «کتاب «دن آرام» شولوخوف را خوانده‌ام که کتاب خوبی است، اما کتاب «گذر از رنج‌ها» از آلکسی تولستوی در به تصویر کشیدن انقلاب، بهتر است.»


*شما ادبیات شوروی را نگاه کنید ناگهان می بینید که پرده ای وسطش وصل است؛ یعنی حصاری وجود دارد. در دو طرف این حصار، کارهای عظیمی هست متعلق به دو طرف است؛ اما وقتی شما کار شولوخف یا آلکسی تولستوی را نگاه می کنید، می بینید که طعم دیگری دارد. این آلکسی تولستوری یک نویسنده بسیار قوی است و رمان های بسیار خوبی دارد و از نویسندگان انقلاب شوروی است و طعم دوران جدید در نوشته اوست؛ والا شما در کتاب جنگ و صلح تولستوی آثار ملیت روسی را می بینید اما آثار دوران شصت ساله اخیر را نمی بینید؛ آن یک دوره و یک اثر دیگر است و اصلا متعلق به جای دیگر است. آن چیزی که نشان دهنده شخصیت امروز روسیه است، کدام است؟ اثر شولوخف و اثر همین آلکسی تولستوری و امثال این هاست. بنابراین، هنرمند هر دوره، آن کسی است که متعلق به آن دوره و ساخته و پرداخته آن دوره و سراینده آن دوره است؛ والا آن کسی که از دوره قبل مانده و به یاد  آن دوره قلم می زند متعلق به این دوره و ادبیات این دوره که نیست. من اگر بخواهم یک نمونه کامل این موضوع را برای شما مطرح کنم، باید از یک رمان نام ببرم. من رمانی به نام دل سگ خواندم که نویسنده اش روسی است. این رمان داستان علمی و تخیلی است. این رمان، رمان كوچكی و بسیار هم هنرمندانه است. این رمان در ایران هم ترجمه شده ولی شماها اسمش را هم نشنیده اید. دل ســگ، یک رمان ضدانقلابی اســت كه در حدود ســال 1925 یا 1926 یعنی همان اوایل انقلاب روســیه، نوشته شده و نویسنده اش به انقلاب و به بعضی از كارها معترض است و آن ها را مسخره كرده است؛ مثل همین كارهایی كه در اینجا هم نظیرش را دیده ایم جزء ادبیات روسیه نیست.
*این كتاب حنابندان آقای قدمی عجب كتاب خوبی است. چقدر خوب نوشته شده است. چقدر این كتاب فرمانده من عالی است و چقدر من را متاثر و منقلب كرد. یا بعضی از این داستان های كوتاه، مثل نجیب یا زنده باد كمیل و ... كه یک عالم درس دهنده و روحیه دهنده است.
*من نمی خواهم به بچه ها خیلی کتاب و رمان معرفی کنم؛ حالا ممکن است اسم مولفانس را بگویم. مثلا یک نویسنده معروف فرانسوی هست به نام میشل زواکو که کتاب های زیادی دارد. من اغلب رمان های او را در آن دوره نوجوانی خواندم.
*ما خاطرات خیلی خوبی داریم. همین خاطرات مستوفی انصافا كتاب خیلی خوبی اســت. اگر این كتاب را با كتاب شرح زندگی نهرو مقایسه كنید، واقعا كمتر از آن نیست؛ اگر بهتر نباشد. منتهی در آن خیال پردازی نیست و جنبه قصه ندارد.
*قیمت کتاب جان شیفته رومن رولان به مراتب از این بیشتر است. هم تاریخ است هم ادبیات است هم اخلاق است هم هنر است. این کتاب همه چیز است. این کتاب را من سال ها پیش خواندم.
*خلاصه انگلیسی کتاب های جین اوستین را از جمله همین کتاب غرور و تعصب را من خواندم. برای کسانی که انگلیسی می آموزند، خلاصه های ساده ای درست می کند.
*شما اگر کتاب هایی که در آن دوره ما، درباره آمریکای لاتین و آفریقا نوشته شده خوانده باشید، فرانتس فانون و کسانی كه آن وقت ها كتاب می نوشتند، حالا هم كتاب هایشان به اعتبار خودشان باقی اســت، درمی یابید كه وضع ما هم همین طور بود. در مورد ایران كســی جرئت نمی كرد بنویســد. اما در مورد مثلا آفریقا یا شــیلی یا مكزیک راحت می نوشتند. من با خواندن این كتاب ها می دیدم كه عینا وضع ما همین گونه است. یعنی آن جوان كارگر هم بعد از آنكه كار سخت می كرد و یک شاهی و صنار گیر می آورد، نصف این پول صرف عیاشــی و ولگردی و هرزه گری و این طور چیزها می شــد. این ها همان چیزی بــود كه ما در آن كتاب ها می خواندیم و می دیدیم كه در واقعیت جامعه خودمان همین طور است.


منابع: هفت صبح/ایبنا