١٠) جزء دهم قرآن کریم، سوره ی توبه آیات ٣٤ الی ٤٠
عذابى دردناك براى دانشمندان
بسیارى از دانشمندان و بزرگان یهود و نصارى براى این كه مردم به اسلام روى نیاورند و منافعشان به خطر نیفتد، حقایق و آیات تورات و انجیل را تحریف مىكردند. از طرفى گرفتن رشوه و زورگویى به مردم، گناه بخشى و فروش بهشت از كارهایى بود كه بر خلاف دین و آیین الهى انجام مىدادند. خداوند مهربان از كارهاى خلاف آنان پرده برمىدارد و مجازاتشان را اعلام مىفرماید:
اى كسانى كه ایمان آوردهاید، بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان، اموال مردم را به ناحق مىخورند و آنان را از راه خدا بازمىدارند؛ و كسانى كه طلا و نقره جمع مىكنند و آن را در راه خدا خرج نمىكنند، آنان را به عذابى دردناك بشارت بده. روزى كه آن را در آتش جهنم داغ مىكنند و با آن پیشانىها و پهلوها و پشتهایشان را مىسوزانند. این است آنچه براى خودتان اندوختید. پس آنچه را مىاندوختید بچشید.
آیات 34 و 35
ماههاى حرام
اعراب چهار ماه از سال را ماههاى حرام مىدانستند كه در آن ماهها جنگ و غارت و خونریزى حرام بود. این چهار ماه عبارت بودند از: ذىالقعده، ذىالحجه، محرم و رجب. گفتهاند قانون ماههاى حرام از زمان حضرت ابراهیم(ع) وجود داشته است. اما اعراب جاهل، گاه به میل سران قبیله، ماههاى حرام را جابهجا مىكردند و مىگفتند سه ماه ذىالعقده و ذىالحجه و محرم كه پشت سر هم است، روح جنگجویى را از مردان مىگیرد و ماه دیگرى را به جاى یكى از این ماهها، حرام اعلام مىكردند.
در اسلام نیز همان چهار ماه حرام هستند، اما كسى حق ندارد ماههاى حرام را جابهجا كند. جنگیدن در این ماهها حرام است، ولى اگر دشمنان بخواهند از این قانون سوءِ استفاده كنند و در این ماهها به مسلمانان حمله كنند، مسلمانان مىتوانند از خود دفاع كنند و با دشمنان بجنگند. خداوند مهربان مىفرماید:
به راستى كه تعداد ماهها نزد خداوند از آن روزى كه آسمانها و زمین را آفرید، در كتاب خدا دوازده ماه است. چهار ماه آن حرام است. این است آیین پایدار. پس در آنها به خود ستم نكنید و همه با مشركان بجنگید، همانطور كه همهی آنان با شما مىجنگند. و بدانید كه خدا با پرهیزكاران است. تغییر دادن ماههاى حرام، زیاد كردن كفر است كه كافران به وسیلهی آن گمراه مىشوند. یك سال، آن را حلال مىدانند و یك سال دیگر، آن را حرام مىكنند، تا به تعداد ماههایى كه خدا حرام كرده است شود. تا آنچه را خدا حرام كرده، حلال كنند. زشتى عملشان در نظرشان زیبا شده است. و خداوند مردم كافر را هدایت نمىكند.
آیات 36 و 37
جنگ تبوك
در سال نهم هجرى، پیامبر اكرم(ص) به مسلمانان اعلام كرد كه براى جهاد و مبارزه با رومیان آماده شوند، اما عدهاى از مسلمانان به بهانههاى مختلف مثل دورى راه، گرمى هوا و این كه فصل چیدن میوه و برداشت محصول است، سستى مىكردند؛ ولى در حقیقت از این كه به جنگ رومیان بروند، ترسیده بودند. خداوند مهربان به آنان و همهی مسلمانان تاریخ هشدار مىدهد كه هرگز براى شركت در جهاد، مشكلات زندگى را بهانه نكنند و مىفرماید:
اى كسانى كه ایمان آوردهاید چرا هنگامى كه به شما گفته مىشود در راه خدا حركت كنید، سستى مىكنید؟ آیا به جاى آخرت به زندگى دنیا راضى شدهاید؟ بهره گرفتن از زندگى دنیا در برابر آخرت بسیار كم است.
اگر حركت نكنید، شما را به عذاب دردناكى دچار مىكند و گروه دیگرى را به جاى شما قرار مىدهد و هیچ زیانى به او نمىرسانید، و خداوند بر هر چیزى تواناست.
آیات 38 و 39
یارى خدا كافى است
هنگامى كه پیامبر(ص) از مكه به سوى مدینه مهاجرت كرد، حضرت على(ع) را در مكه به جاى خود گذاشت و همراه ابوبكر از شهر خارج شد. آنان براى این كه كافران نتوانند تعقیشان كنند، ابتدا به غار ثور كه در جنوب مكه قرار داشت رفتند و آنجا پنهان شدند. دشمنان چند روزى دنبال پیامبر(ص) گشتند؛ اما چون او را نیافتند، نا امید شدند و بازگشتند.
در این میان، یك بار كافران كاملاً به غار نزدیك شدند. اما چون پرندهاى جلوى غار لانه ساخته بود و تارهاى عنكبوت بر دهانه ورودى غار دیده مىشد، مطمئن شدند كه كسى داخل غار نیست. در این هنگام، ابوبكر بسیار ترسیده بود، پیامبر(ص) به او دلدارى داد و گفت: «نترس! خدا با ماست و ما را یارى مىكند.» خداوند مهربان به مسلمانان تذكر مىدهد كه باید حق را یارى كنند و اگر نه خداوند خود براى یارى حق كافى است:
اگر او را یارى نكنید، خداوند او را هنگامى كه كافران بیرونش كردند، یارى كرد. در حالى كه او یكى از آن دو نفر بود. آنگاه كه در غار بودند به همراه خود گفت: غم مخور! خدا با ماست. آنگاه خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و با سپاهى كه نمىدیدید، او را یارى كرد. و كلمهی كسانى را كه كافر بودند، پست گردانید و كلمهی خداست كه بالاتر است، و خدا شكست ناپذیر حكیم است.
آیهی 40
منبع: آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
جزء دهم قرآن کریم- آیات 41 الى 75 سورهی انفال- آیات 1 الى 93 سورهی توبه